کد خبر: ۱۰۹۵۱۵۶
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۱ 03 March 2023

تابناک رضوی: در نگارش یک کتاب،متن کتاب وفیزیک متن ان، دو اصل مهم ومحوری هستند .متن همان واژه گان بر کشیده هست وفیزک متن، زیبایی وچینش زیبای کلمات، پر مغز بودن وبر انگیزاننده بودن ان وترسیم درست افق معنایی کلمات و...

چون زاد روزمیلاد فرخنده اشبه الناس به پیامبر اعظم(ص) که ازوجوه وجهات مختلف، اعم از: زیبایی ،خلقت الهی واخلاق ،منش،رفتار،علی اکبر(ع) است واج زیبایی علی اکبر را در کر بلا می توان به تماشا نشست،ازاین رو ازکربلا شروع می کنیم وکربلا را به مثابه یگ کتاب سترگ در نظر می گیریم،که این کتاب سترگ که دا رای اضلاع وابعاد مختلف وگستره و ژرفای عمیقی است.
اگر این کتاب را فی المثل قران در نظر بگیریم،چون که عاشورا ترجمان عملیاتی قران است وهر لحظه ی کربلا به مثابه وذیل قران دارای نشانه ها-معناهای بی نظیری است، در نظر بگیریم؛ازاین رو حضرت علی اکبر،زندگی خود را به افق کر بلا تنظیم کرده اند...

ازاین رو،کربلا شبیه ترین عرصه به قرآن است. هر لحظه اش آیتی است و هر قهرمانش در کنار حجت خدا به سوره ای می ماند که مکرر در مکرر باید خواند و هزاران بار درس گرفت. ما در کربلا نه جغرافیا می خوانیم و نه تاریخ. معرفت می آموزیم که تاریخ و جغرافیا را تغذیه و برای انسانِ امروزبه کلاس درس تبدیل می کند. کربلا برای ما کتاب حقیقت است. هر صفحه اش الگویی را تعریف می کند. پیر اگر به میدان می آمد، حبیب بن مظاهر و زهیر و مسلم را پیش روی خود می دید و میانه مردان، جلوی خود بلند بالا یلِ ام البنین، عباس بن علی را می دیدند و به غیرت می آمدند. نوجوانانی ما هم در کلاسِ قاسم، فهمیده می شدند و کودکانِ ما، نگاهشان به دست قطع شده عبدالله بن حسن بود در دفاع از امامت و حتی شیرخوارانِ ما هم علی اصغر را دارند که گریه هاشان را با عاشورا گره می زند و زنان ما هم از کودک تا بزرگ سال نگاهشان به رقیه و فاطمه و زینب و ام کلثوم است. در این میان اما قبله نگاه جوانانِ ما انگار به رسول الله افتاده است که بی تاب تر و غیورتر از همه به خط می زدند و هنوز به خط می زنند. آنان جوانی را پرچمدار خویش می دانیم که به صراحت گفت: وقتی برحقیم از مرگ باکی نداریم. بله،این شاه بیت معرفتی جوان اولِ کربلا، جناب علی اکبر است که وقتی حضرت ابا عبدالله(ع) در حالتی خاص، استرجاع می فرمایند و آیه شریفه انالله وانا الیه راجعون را زمزمه می کنند، می پرسد از حضرت پدر در باره چرایی استرجاع . زمانی هم که پاسخ می گیرد که : الان دیدم این کاروان می رود به سمت قتلگاه و مرگ درانتظار ماست، دومین سئوال را مطرح می کند که: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ و پاسخ می شنود: آری ما بر حق هستیم. آنگاه علی اکبر (ع) همه باورش را به زبان می آورد؛ پس از مرگ باکی نداریم! حق هم همین است، درس هم همین است. یعنی درسی که از صاحب امروز که روز جوان است باید بگیریم این است که برمدار حق حرکت کنیم و در این مدار آماده همه چیز باشیم.جناب علی اکبر دارد با این سخن، به همه نسل ها و عصر ها می گوید که زندگی، باید بستر تجلی حق باشد و اگر راه حق سد شد باید برای گشودن آن تمام قد به میدان آمد وحتی به قیمت شهادتِ خود، آن را به روی خلقِ خدا گشود. این هم خاص کربلا نیست که کربلا، تقدیر همه زمین ها و زمان هاست. نشان راهی است که برای همیشه انسان را به خدا می رساند. او محصول تربیتی امامت بود که در دامان علی(ع) شجاعت و در کلاس حضرت مجتبی(ع) صبر و در محضر امام حسین(ع) ایثار و شهادت آموخته بود. او اگر چه پیامبر را، صلوات الله علیه، درک نکرده بود اما شبیه ترین مردمان بود به حضرت چنانکه مولا حسین در روز عاشورا وقتی می خواست او را به میدان بفرستد فرمود: « یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله....... ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (ص) است، بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم.آری، علی اکبر، سلام الله علیه، جامع خصال نیک بود و این را نه دوست که دشمن هم برزبان می آورد چنانکه نقل شده است که روزی معاویه از اطرافیانش پرسید: "چه کسی در این زمان برای خلافت مسلمانان بردیگران برتری دارد و برای حکمرانی بر مردم از دیگران سزاوارتر است؟" اطرافیان متملق به ستایش صاحب قدرت، پرداختند و او را لایق این منصب معرفی کردند. ولی معاویه گفت: "نه چنین نیست، اولی الناس بهذا الامرعلی بن الحسین بن علی، جدّه رسول اللّه و فیه شجاعة بنی‌هاشم و سخاه بنی امیه و رهو ثقیف؛ شایسته‌ترین افراد برای امر حکومت، علی اکبر فرزند حسین است که جدّش رسول خدا است و شجاعت بنی‌هاشم، سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را در خود جمع کرده است." اما دریغ که این عصاره خوبی ها در کربلا به تیغ کین بنی امیه به شهادت می رسد ولی این شهادت او را در سرمشق زندگی جوانان می گذارد که می خواهند زیبا زندگی کنند و در هنسه امامت، راه به مقصد برند. او امروز هم اسوه است و نسل جوان با مطالعه او می توانند اگر نه "خَلقاً" اما "خُلقاً" خود را به پیامبر اسلام شبیه کنند، همو که خداوند به "ولکم فی رسول الله اسوه حسنه" نگاه همه انسان های همیشه تاریخ را به او خواند تا به حقیقت برسند. جوان امروز هم باید با تاسی به علی اکبر به جهاد اکبر در حوزه نفس و جهاد کبیر در مقابله با دشمن بپردازد. چنانکه "نسلِ علی اکبر" را امروز هم در میدان می بینیم در حماسه تولید علم. درمعرکه های دفاع از حرم و دفاع از وطن. در جهاد تبیین و تلاش برای سازندگی. هرجا یزید- به هر شکل و شیوه- سر برمی آورد، جوانان علی اکبری ما، او را سر، می کوبند و چنین است که اگر چه تاریخ از فرزندان جناب علی اکبر گزارشی نداده است اما نسلِ او، پرشمارند در مردمانی که زندگی خود را به افق کربلا تنظیم کرده اند.

حمزه واقعی/پژوهشگر ومدیر ارشد رسانه ای

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار