زمانی شنیدم مسئولان یک باغ وحش اقدام بسیار جالبی کردند. آنها پس از قفسهای
حیوانات درندهای چون شیر و ببر و کفتار و گرگ قفسی گذاشته بودند که داخل آن
یک آینه قدی قرارداشت و نمای تمام قد و کامل هرکس از مقابل قفس عبور میکرد در آن قاب گرفته میشد! پایین آینه این جمله را نوشته بودند: اگر از عقلت استفاده
نکنی از حیوانات قفسهای قبل وحشیتر وخطرناکتر خواهی بود!
وجه تمایز انسان وسایر موجودات عالم هستی قوه تعقل نیست بلکه در واقع این استفاده از عقل است که انسان را از سایرین ممتاز میکند.
یکی از خطرناکترین مسایلی که امروز بشریت را بهطور جدی تهدید میکند کمرنگ شدن تفکر و تعقل در میان مردم است.
این چیزی است که شیطان همان دشمن قسم خورده انسان خوب میداند چقدر مردم را به او و اهدافش نزدیک میکند.
نقطه مقابل قوه عاقله در انسان قوه واهمه و تخیل است. صرف نظر از اینکه تمام
این قوا، نعمات الهی هستند و هرکدام به اندازه اگر رشد کند، ابزاری برای
کمال خواهد بود، باید به این نکته توجه کنیم که در جنبه افراطش هرچه قوه
واهمه انسان تقویت شود قوه عاقله او تضعیف میشود.
نمایندگیهای انسی شیطان امروز با تمام قوا به تقویت تخیلات کمر همت بستهاند
و فیلمها و سریالها و کارتنها وبازیهای کامپیوتری و رمانها را با هزینههای
باورنکردنی تولید میکنند تا به این هدف ارباب خود جامه عمل بپوشانند.
خدایی که انسان راآفریده وحکیم ورحیم وعادل هم هست غیرممکن است که انسان
راخلق کرده باشد و فقط باعده محدودی درعالم سخن گفته باشد وپس از قرآن دیگر
بابشر قهر کرده باشد ودیگرحرفی نزده باشد!
خداوند همیشه باتمام بندگانش درحال تکلم است (بماندکه این تکلم انواع دارد)
و لحظه ای از بارش زمینه های رسیدن او به کمال در آسمان زندگیش غافل نیست.
گیرنده تمام این امواج عقل است و این انسان است که نوعا گیرندهاش راخاموش
کرده و قابلیت دریافت امواج مثبت هدایت را در خود ایجاد نمیکند!
دقت کرده اید که شیطان چقدر زیرکانه برخی جملات را در محاورات ما قرار داده
و چگونه به وسیله الفاظ، معانی مقدس کلیدی را برایمان تغییر میدهد؟!
تا بحال شده که کلمه ای گفته باشید و نتیجه اش رنجش دیگران، قطع ارتباطهای
دوستانه، به هم خوردن پیوندها و فاجعههایی اینچنین شده باشد؟ غالبا وقتی
سوال میکنند که خوب چرا چنین حرفی زدی؟ یک پاسخ مشهور دریافت میشود : فکرش
را نمیکردم که چنین شود....!
فکرنمیکردم حرفم اینقدر بد باشد!
فکرنمیکردم این کارم ضرری داشته باشد!
فکرنمیکردم چنین فاجعه ای رخ دهد!
چقدر با این واژه مانوسیم و چقدر برایمان خودمانی است!
بارها شده از کنار یک زمینه خیر بیتفاوت عبور کرده ایم و وقتی دیگر زمینه
کسب آن خیر گذشت تازه به خود آمده ایم و فقط گفته ایم: حواسم نبود!
ترجمه دقیق حواسم نبود این است: چون درمورد کمال خودم اصلا فکر نمیکنم ذهنم
درگیر کسب زمینه های خیری که خداوند سر راهم قرار میدهد نیست!
دقیقا درهمان هنگام که ما فکرش را نمیکنیم و حواسمان نیست شیطان فکرش را میکند و حواسش هست.
برای پیروزی بر دشمنی که لحظه ای از فکر نابودکردن تو غافل نیست باید لحظه از او غافل نبود.
غفلت همان عدم تفکر است
!
باید فکرها را تغییر دهیم ، رفتارها خودش تغییر میکند !
ما هرجا که خواستهایم به تنه قطور عادتهای رفتاری غلط تیشه بزنیم باز با
جوانه جدیدی روبرو شدیم که خیلی زود قد میکشید و قطرش زیاد میشد! چرا که ریشه
فکری آن را دست نخورده باقی گذارده بودیم! ایراد کار اینجا است که بایگانی
افکار مردم پر است از پرونده های بسته شده و مهر و موم شده!
افکاری که در
شکل گرفتنش خیلی ابزار و جریانها وگروهها و اشخاص و قدرتها وانرژیها ومحیطها
ونواها و برداشتهای سلیقهای و شبههها، بطور مستقیم و غیر مستقیم دخالت
داشته اند. افکاری که چون پرونده اش با این چیزها پر شد و بسته شده ، تبدیل شده
به یک باور غلط و این باور غلط، عادتهای غلط تر را زاییده وبزرگ کرده و رشد
داده است.
به نظر میرسد امام زمان علیهالسلام هم که بیایند همین ریشه ها را میخشکانند. همین
پرونده ها را بازگشایی میکنند. اینجاست که عادتهای شکل گرفته در طی قرنهای
پس از حیات نبوی ، تغییر میکند و اسلام ناب محمدی صل الله علیه وآله وسلم
متبلور میشود وحال آنکه جماعت گرفتار، گمان میکنند امام زمان ، دین جدیدی
آورده است ! و بنده به این نتیجه رسیده ام که برای تغییر سبک زندگیها، نباید تلاش
کنیم سبک زندگیها را تغییر بدهیم! بلکه باید تلاش کنیم روش فکر کردنها را
تغییر دهیم تا اعمال خودش تغییر کند.
مرحله دوم یعنی پس از آنکه تفکر وتعقل رواج پیدا کرد، نوبت آموزش روش صحیح فکر کردن است.
مرحوم علامه مظفر رضوان الله تعالی علیه در تعریف علم منطق میفرماید: منطق
ابزاری قانونی است که به کاربستنش باعث میشود ذهن انسان از خطای در فکر مصون
بماند.
منطق یک علم است و علم، پایه های مشخص دارد. تعجب میکنم از این جمله رایج
که هروقت با کسی بحث میکنی از همه راهها که میماند و دیوارهای بنبست را
احساس میکند زود میگوید: هرکس منطقی دارد!
این هم یکی از همان تصویرسازی با تزویر دشمن قسم خورده است برای تشخیص حق و پیداکردن
مسیر در این هوای مه آلود وغبارگرفته آخرالزمان باید پرونده افکار را دوباره
باز کرد و اینبار مراقب بود که هیچ چیز غیر از آیات و روایات ملاک قرار
نگیرد. نه اخبار، نه اقوال. فقط تفاسیر و متون متقن شیعه و آنچه سیره عقلای
مذهب بر آن اتفاق نظر داشته و دارند. باید فرهنگها را به همان فرهنگ اصیل
ایرانی اسلامی برگرداند و دست هالیوودها و مافیاهای اقتصادی منفعتطلب را
از این فرهنگ قطع کرد تا سبک زندگی ها تغییر کند.