کتاب سخنان حسین بن علی (ع) به ترجمۀ جواد فاضل در سال 1334 توسط انتشارات علی اکبر علمی به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۳۱۰۶۲۲
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۷ 12 October 2016
به گزارش ایمنا، آن چه اکثر ما از امام حسین (ع) و قیام تاریخی او می دانیم محدود به شنیده های ماست، تصویر خیمه ای در آتش، نوزادی تیر در گلو و اسبی شیهه زن و آبی که به خیمه نرسیده دست صاحب مشک را از دنیا می شوید... همۀ این تصویرها در عین زیبایی و حقانیت محتاج آگاهی از ابعاد شخصیت بزرگی است که این صحنه را در صحرای کربلا پدید آورده و فرمان حق را در این وادی لبیک گفته و به همین جهت سخنان امام حسین (ع) مهمی است که نباید به سادگی از خواندن و دریافتن آن گذشت. به همین منظور در این گزارش ضمن معرفی کتاب سخنان حسین بن علی علیه السلام اثر جواد فاضل، که ترجمۀ کتاب «بلاغة الحسین» مصطفی موسوی الحسین حائری است و به سبک و سیاق نهج البلاغه در آن ابتدا خطبه ها و سپس نامه ها و در آخر کلمات قصار سید الشهدا نوشته شده و در سال 1334 توسط بنگاه مطبوعاتی علی اکبر علمی به چاپ رسیده است، خطبه های آن بزرگوار در روز عاشورا را از نظر می گذرانیم:
«به حرم محترم خود در روز عاشورا چنین فرمود:
آماده باشید که بلا فرا رسیده است ولی باور بدارید که پروردگار متعال از شما حمایت خواهد کرد و شما را نگاه خواهد داشت. پروردگار من شما را از شر دشمنان پناه خواهد داد و عاقبت این ماجرا را به خیر و صلاح شما خواهد رسانید.
دشمن شما به عذاب های گوناگون خواهد افتاد و دل های شکستۀ شما با محبت ها و الطاف گوناگون جبران خواهد شد.
جزع نکنید، شیون نکنید، هراس نکنید، گله و شکایت میاغازید، سخنی به زبان نیاورید که مقام منیع شما فرو آورد و از قدر بلند شما بکاهد.
و بعد سر به سوی آسمان برداشت:
ای خداوند رحیم و عظیم من، در هر حادثه پشتیبان من تو بوده ای و در هر مهلکه جز تو از هیچکس امید نجات نداشته ام و تو در شدائد و مصائب پناه من و دادرس و فریادرس من باشی.
ای پروردگار من، در آن حوادث مهیب و موحش که قلب های توانا به خود لرزیدند، راه جاده از همه سوی مسدود شده بود. دوستان دوری گزیدند و دشمنان لب به شماتت و سرزنش گشودند، دست التماس و التجا به سوی تو دراز کرده ام و شکایت روزگار به درگاه تو آورده ام و جز تو کس را شایسته ندیده ام که پناهم دهد و حاجتم برآورد. پروردگار من لطف بی انتهای تو به فریادم رسید و دست مرحمت و عنایت تو دستم گرفت و از مهالک و حوادث نجاتم داد.
پروردگار من انت ولی کل نعمه و صاحب کل حسنه و منتهی کل رعبه، خدای جز ذات اقدس و اعلای تو پناهی ندارم.
و این خطابه هم از خطابه های عزای روز عاشورای اوست:
ای شما که دین اسلام را ترک گفته اید، شما که در پیش پای قومی پست فطرت و فاسق پیشانی عبودیت بر خاک نهاده اید.
این آخرین سخنی است که از من همی شنوید. این آخرین حجتی است که در برابر شما آورم و حجت خویش را به اکمال و اتمام رسانم.
گمان برده اید که پس از مرگ من از لذت های دنیا تمتع خواهید برد، در قصرهای شامخ مقام خواهید گرفت و عمری با خشنودی و رضایت به سر خواهید آورد.
هیهات هیهات
روزگاری تیره تر از شب های تاریک به انتظار شماست، چه زود که استخوان های شما از وحشت و هراس بلرزد و قلب های سنگین شما در اضطراب از میان بشکافد، به دنبال پناه از این سوی بدان سوی بروید و پناهی به دست نیاورید.
از اینجا و آن جا امان بخواهید و کس امانتان ندهد. به ذلت و مسکنت در افتید و در ذلت و مسکنت بمیرید. البته سزای شما نیز زندگی با ذلت و مرگ در ذلت است.
مگر شما نیستسد که همی خواهید خون پاک محمد (ص) بر خاک فرو ریزید و ذریۀ رسول اکرم را از صفحۀ جهان بردارید و کودکان معصومش را از عطش به هلاک رسانید و دخترانش را به اسارت ببرید؟
سخنان من نشنوده اید. از آن چه با سلامت دین و دنیای شما مقرون بوده سر باز زده اید.
قدرت سپاه و کثرت نیروی شما بر آنتان داشت که مرا جبرا به تسلیم در آورید. معاذالله.
مناعت نفس من نگذارد که به خاطر این دو روزه زندگانی ننگ تسلیم بپذیرم. عزت طبیعت من مرگ را در کام من از یک چنین زندگی گواراتر و شیرین تر می دارد.
جوانان جوانمرد و دلیر من یکی پس از دیگری بر خاک فرو افتادند و به خون در غلتیدند.
آه چقدر مشتاقم که به دنبالشان به خاک و خون در غلتم و تکلیف خویش را در این جهاد به انجام رسانم و به وعدۀ خدای خود وفا کنم.
فخذوا حذرکم ثم کیدونی جمیعا و لا تنذرون
یکباره بر من بتازید و کارم را بسازید.»
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار