مهمترین خبرهایی که در میان سایت ها و خبرگزاری های استان تیتر شده اند بصورت یکجا در این بسته خبری انتشار یافته است.
کد خبر: ۳۳۵۱۳۲
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۱ 27 November 2016
تعدد خبرها و منابع انتشار این خبرها گاها باعث می شود که مخاطبان نتوانند به آنچه در پی آن هستند دست یابند و کمبود وقت یکی از دلایلی است که مخاطبان را در پیگیری اخبار مردد می کند.
تابناک کهگیلویه و بویراحمد، سعی دارد مهمترین خبرهای استان را در فواصل زمانی ، در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.
پیمانکاری که سه سال است پیدا نیست!
شهروندان ساکن کوی شهید محلاتی گچساران از نبود آدرس دقیق محل سکونت از مسئولان گلایه کردند و خواستار رسیدگی به این مسئله شدند.
برخی از شهروندان ساکن کوی شهید محلاتی گچساران با بیان اینکه تابلوهای راهنما در این منطقه نصب نشده، اظهار کردند: خیابان‌ها و کوچه‌ها به درستی نامگذاری و تابلوهای راهنما نیز نصب نشده‌اند که این مسئله شهروندان و ساکنین این منطقه را به دردسر می‌اندازد.
یکی از شهروندان نوشته است؛ هر‌گاه با سئوال بالا مواجه می‌شوم، بی‌شک دردسر ما هم از آنجا آغاز می‌شود، شروع می‌کنم به آدرس دادن؛ گچساران/ کوی شهید محلاتی (طرف می‌پرسد محلاتی قدیم یا جدید) جدید یا قدیمش را که مشخص کردم، نوبت می‌رسد به بقیه آدرس، بین ۱۰۸ و رزمندگان پایین‌تر از نانوایی، کدوم نانوایی از هر دو سمت نانوایی داریم. نام مغازه‌دار‌ها را می‌گوییم که متاسفانه نام هم مشترک است، مغازه عباسی وقتی متوجه نشدند، باز باید نام همسایه‌ها را بگوییم نزدیک خانه فلانی و… به راستی تا کی باید اینگونه آدرس دهیم. چند بار به شهرداری دوگنبدان مراجعه کردیم، فرمودند تابلو‌ها آماده است، فقط مانده پیمانکار پیدا شود، نصب کند، الان سه ساله پیمانکار پیدا نشده، ما حاضریم تابلو‌ها را بدهند تا خودمان نصب کنیم.
این شهروند ساکن کوی شهید محلات گچساران می‌نویسد، هر وقت نامه‌ای از پست داریم به دلیل پیدا نشدن آدرس برگشت می‌خورد، خواهش دارم در این خصوص رسیدگی شود. /کبنا نیوز
سرگذشت عجیب داور کشوری فوتبال در گچساران
مجتبی شریفی، داور جوان فوتبال ایران که پس از سانحه تصادف خود را به قضاوت دیدار تیم های جوانان نفت و گاز گچساران و نفت آبادان رساند، پس از این بازی و با وجود سرمای هوا و نبودن وسیله نقلیه، مجبور به ترک گچساران شد و در عین ناباوری مسئولین تیم میزبان اجازه حضور او را در مهانسرا ندادند.
مجتبی شریفی درباره شرح این موضوع می گوید: پنجشنبه برای قضاوت دیدار تیم های جوانان نفت و گاز گچساران و نفت آبادان به سوی یاسوج رفتم تا از آنجا به گچساران بروم اما متاسفانه در طول مسیر و به علت خوابیدن راننده دچار سانحه شدیم و ماشین از جاده خارج شد، در این میان من از ناحیه چشم و کتف به شدت آسیب دیدم اما با این حال خودم را به مقصد رساندم تا مشکلی برگزاری این بازی را تهدید نکند.
او ادامه داد: پس از رسیدن به گچساران سرپرست تیم میزبان به دنبالم آمد و من را به مهانسرا برد، متاسفانه علیرغم اینکه مشکلم را گفته بودم کسی اعتنایی نکرد، من ساعت 9 شب رسیدم و کمک هایم نیز ساعت 2 صبح رسیدند، خوشبختانه، صبح روز بعد وقتی آقای رودنیل فهمیدند اوضاع من را جویا شدند و من هم شرایطم را برای ایشان گفتم.
وی در ادامه گفت: پس از آن به ورزشگاه رفتیم، وقتی خودم را گرم می کردم تشخیص دادم می توانم این بازی را قضاوت کنم، اما هرچقدر گفتم کسی پیدا نشد کتف آسیب دیده ام را ببندد. اگر نمی خواستم آن بازی را قضاوت کنم مشکلاتی در راه برگزاری بازی پیش می آمد، در نیمه دوم آن دیدار تیم میزبان نتیجه بازی را واگذار کرد و متاسفانه بعد از آن با بی احترامی رفتار کردند.
شجاعی ادامه داد: به دلیل اینکه هوای بسیار سردی بر شرایط جوی حاکم بود از مسئولین خواستم آن شب را در مهمانسرا بمانیم اما متاسفانه اجازه ندادند تا مجبور به ترک گچساران شویم، به دلیل اینکه برای بازگشت مسیری وجود نداشت من به همراه کمک هایم مجبور شدیم از ساعت 6 الی 9 شب کنار جاده بایستیم تا وسیله ای برای بازگشت گیرمان بیاید. دو کمکم به دلیل اینکه باید به شهر دیگری می رفتند با یک ماشین رفتند و من هم با یک وانت مجبور به بازگشت شدم.
وی ادامه داد: آن روز از داور بودن خودم پشیمان شدم، درست است که ما داور بودیم اما مگر انسان نبودیم؟ هنوز نمی دانم چرا مسئولین تیم گچساران با ما آن رفتار را کردند، ما حتی به نماینده فدراسیون هم گفتیم اما حرف او را هم گوش نکردند، فقط می توانم بگویم متاسفم برای مسئولین آن تیم که رفتار ناشایستی با ما داشتند، مسئول باخت تیم گچساران ما نبودیم که یک شب اجازه حضور در آن شهر را به ما ندهند. امیدوارم این فرهنگ در باشگاه ها عوض شود که فورا پس از هر دیدار از تحویل یک اتاق به داوران امتناع می کنند.
شجاعی در پایان گفت: از مسئولین محترم داوری کشور تشکر می کنم، پس از آن روز از کمیته داوران با من تماس گرفتند و حمایت کردند بابت این موضوع از آنها ممنونم، درست است که برای قضاوت های مختلف از نظر مسافتی دچار مشکل می شوم اما با این حال مطیع دپارتمان و کمیته داوران هستم و در هر رده ای که به بنده قضاوت بدهند قبول می کنم چرا که با تلاش می خواهم نان حلال بر سر سفره خانواده ام ببرم.
پس از صحبت با شجاعی در رابطه با صحت و سقم آن با علی خسروی تماس گرفتیم و او با تایید این موضوع گفت: بله متاسفانه این اتفاق افتاده است و من از جنوبی های خونگرم تعجب می کنم که چرا اجازه حضور این داوران را در مهمانسرا و در آن سرما ندادند. این داور محترم اگر بخاطر آسیب دیدگی خود نمی خواست قضاوت کند مشکلاتی در راه برگزاری این بازی پیش می آمد اما او فداکاری کرد و نباید اینطور به او پاسخ می دادند، اگر اتفاقی برای آنها در کنار جاده می افتاد واقعا چه کسی پاسخگو بود؟ امیدوارم باشگاه های ما بیشتر به داوران اهمیت دهند تا شاهد صحنه های اینچنینی نباشیم.
توزیع 1.5 تن سیب در روستاها
مسوول سازمان بسیج هنرمندان گفت: بیش از 1.5 تن سیب به همت هنرمندان بسیجی در اردوی جهادی یک روزه جمع‌آوری و در مناطق محروم استان توزیع شد.
ربیع‌الله اصالت‌فر در یاسوج، گفت: اردوهای جهادی هر ساله با هدف خدمت‌رسانی در مناطق محروم برگزار می‌شود.
مسوول سازمان بسیج هنرمندان کهگیلویه و بویراحمد، توجه و خدمت‌رسانی به مناطق محروم را یکی از اهداف و رسالت‌های بسیجیان عنوان کرد و بیان داشت: کمک‌رسانی به این مناطق در قالب اردوهای جهادی انجام می‌گیرد.
وی با بیان اینکه اردوی جهادی یک روزه با حضور جمعی از هنرمندان بسیجی یاسوج در روستای دشتروم یاسوج برگزار شد، گفت: این اردو در باغ حسن فریدونی، یکی از هنرمندان بسیجی و فرهنگی برگزار شد.
این مسوول با اشاره به اینکه فریدونی صاحب باغ بوده و محصول سیب دارد، گفت: این اردو به پیشنهاد وی و برای کمک به نیازمندان برگزار شد.
اصالت‌فر ادامه داد: با همکاری و کمک هنرمندان بسیجی بیش از یک و نیم تن سیب از محل انبار جابجا و جهت کمک به نیازمندان جمع‌آوری شد.
مسوول سازمان بسیج هنرمندان کهگیلویه و بویراحمد، افزود: این سیب‌ها به همت هنرمندان بسیجی جمع آوری و در مناطق محروم استان توزیع شد.
وی، تصریح کرد: این میزان میوه میان 20 خانوار نیازمند توزیع شد ضمن اینکه این خانوارها قبلا توسط همین هنرمندان بسیجی شناسایی شده بودند.
مردم استان شما قضاوت کنید!
موضوع تغییر نام مدتی است همه را سرگرم کرده و خواسته یا ناخواسته مردم را دوباره درگیر موضوع منسوخ قومیت گرایی کرده است.
سخن های فراوان در باب تغییر نام بیان شده که قصد ورود مجدد به آن را نداریم و به عبارتی گفتنی ها گفته شده است.
می خواهیم از لحظه ای بگوییم که گروهی عزمشان برای تغییر نام استان جدی شده است.
رئیس جمهور روحانی چندی پیش در سفر به شهر یاسوج آنگاه که در استادیوم با مردم استان سخن می گفت، زمانی که خواست مردم را خطاب قرار دهد، به هر دلیل نام استان را یاسوج خواند و این موضوع جماعتی را مشغول تغییر نام کرد.
زحمت این دوستان در نگاه اول قابل تقدیر است که برای راحت بیان کردن اسم استان توسط رئیس جمهوری که شاید دیگر به استان نیاید، تیغی برداشته و  هویت و تاریخ این دیار را از ریشه می زنند.دست مریضاد!
کاری به موافقان یا مخالفان تغییر نام نداریم اما چه تضمینی هست که فردا روز که باز ناممان را تغییر دادیم مسولان در سفر به این استان نام ما را یادشان باشد، حالا تلفظ درست یا غلطش پیشکش.
الغرض، روستایی در استان مرکزی است به نام شازند، پیرمرد و پیرزن های دیار ما هم این روستا را به قند شازند می شناسند و امروزی تر ها با پتروشیمی شازند، یعنی یک روستا به واسطه محصولاتش در تمام کشور و جهان آوازه است.
امروز بجای تغییر نام نباید یقه مدیران این استان را گرفت که چطور رئیس جمهور حتی اسم استان ما را نمی شناسد، نه صنعتی به نام کهگیلویه و نه آوازه ای از بویراحمد و بقیه شهرستان های به همین منوال …
چرا مسولین استان و بالاترین مقام اجرایی آن یعنی استاندار دهها و صدها بار محرومیت و مظلومیت این مردم را به مسئولین کشوری بیان نکرده تا آنها نام ما را از بر باشند.
نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون چند بار از تریبون مجلس نام استان و توانمندی های و البته محرومیت هایش را فریاد زده اند.
بس کنیم، ماها که عرضه استفاده از این همه نعمت خدادادی را نداشته ایم، ان یک مقدار رشادت قبل از انقلاب و زمان جنگ را که به نام کهگیلویه و بویراحمد ثبت شده را یکسره با داس حماقت درو کنیم و همه چیز تمام و نقطه اول خط!
امروز بچه های جنگ، وقتی می خواهند خاطره تعریف کنند، دلاوری همرزمان کهگیلویه و بویراحمدی خود را مثال می زنند، هر کدامشان در جنگ یک سردار بوده، این کجایش هنر است بخاطر بی عرضگی مسئولین ما در معرفی استان، بزنیم و هر چه داریم را با خاک یکسان کنیم.
یک شرکت پوشاکی به نام” ال سی وای کیکی” را مردم جهان راحت تلفظ می کنند، سن پترز بورگ را می خوانند ، کجای اسم استان ما سخت است؟
آنقدر فقیر و محروم نگه داشته شده ایم و به خود تلقین کرده ایم که باورمان شده اگر ناممان را تغییر دهند اوضاع ما بهتر می شود و دلیل محرومیتمان ناممان است
همین شنبه سه تصادف در دو محور اصلی این استان رخ داده و مرد جوان و زن جوانی جان خود را از دست داده و هر روز داستان تکراری ما همین است،تنها استان بدون پارک علم و فناوری، تنها استان بدون یک متر بزرگ راه، کلاس های ما سوار بر الاغ ها تشکیل می شود، در کنار نفت و گازیم و دود آن را سالهاست می خوریم و از نعمت آن بی بهره ایم، جوانان بیکار استان از بی عدالتی نمی دانند به کجا فرار کنند، پتروشیمی هایمان دهها سال است زمین بایر است، آبمان در کنارمان می رود و ما تشنه ایم!
حالا اسمش را هر چه می خواهیم بگذاریم، درد ما نام نیست
نام را تغییر دهیم یا آن که باید ناممان را آوازه کند!

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
عبد جلیل علوی نژاد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۷
مسولین می خواهند گناه کم سلیقه ای خود را باتغیی نام استان جبران نمایند
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار