تورج فتاحی جهان امروز ، در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته توسعه یافته و در حال توسعه قابل تقسیم است. توسعه، حوزه معنایی متنوعی دارد ولی در این نوشتار معنای» خروج از پیله عقب ماندگی» مد نظر است
کد خبر: ۳۶۲۸۳۷
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۰ 18 January 2017
به گزارش تابناک خوزستان ؛تورج فتاحی جهان امروز ، در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته توسعه یافته و در حال توسعه قابل تقسیم است. توسعه، حوزه معنایی متنوعی دارد ولی  در این نوشتار معنای» خروج از پیله عقب ماندگی» مد نظر است. 

از جمله شاخص های جهان توسعه یافته، سرآمدی در حوزه های علمی، صنعتی و نیز رفاه فراگیر عمومی است و در مقابل، در دنیای در حال توسعه یا عقب مانده، شاخص هایی نظیر فقر، فساد، ضعف دانش و آگاهی های عمومی به خوبی قابل مشاهده است. تلاش عمومی کشورها به سمت توسعه یافتگی است و برنامه دولت ها بر بهبود ابعاد مختلف توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متمرکز است.

نگاهی به پیشینه اغلب کشور های توسعه یافته، نشان می دهد که آنها پیش از ورود به فرآیند توسعه، بسترهای مناسب آن را فراهم کرده اند، از جمله آنها، بستر های بینشی و نگرشی است. 

جوامعی امکان قرار گرفتن در مسیر توسعه را یافته اند، که نگرشهایی که باعث عقب ماندگی اند، را اصلاح کرده اند. پر واضح است که تنها در جامعه ای امکان بازنگری در ارزشهاها و نگرش ها وجود دارد که فضایی برای نقد و گفتگو وجود داشته باشد؛ اگر چنین فضایی وجود نداشته باشد و امکان به پرسش کشیدن» گذشته ها «فراهم نشود، اساسا فرصتی برای گفتگو و بدنبال آن مجالی  برای توسعه فراهم نخواهد شد. 

برای بازنگری «راه های رفته»، نیازمند ایجاد محیط امنی برای گفتگو هستیم، شرط گفتگو، قبول این نکته است که هر آنچه ما می اندیشیم و هر آنچه تا کنون انجام داده ایم، الزاما، حقیقت مطلق نیست و امکان خطا در آن وجود دارد و درعین حال باید آمادگی پذیرش حقیقت های نوشونده را نیز داشته باشیم. 

تنها در این شرایط است که می توان تحولات پیشین و کنونی را بدور از هرگونه تعصب و دگراندیشی به قضاوت نشست و از دل آن، تصمیمات صحیح را استخراج کرد. در این شرایط است که زمینه تولیدات فکری در ابعاد مختلف پیدا می شود و از «افکار نو»،روشهای نوین  برای بهبود زندگی سر بر می آورد که به آن توسعه می گویند. 

بنابراین تنها در سایه رواداری و دوری از تعصب است که اندیشه های مختلف و گاهی متضاد اجازه ظهور پیدا می کنند و زمینه شکوفایی و پیشرفت را در حوزه های مختلف  فراهم می آورد. تجربه اروپای قبل از رنسانس  نمونه بارزی این نکته است ،در آن روزگار که جزم اندیشی رویکرد قطعی و غالب درجای جای جامعه اروپایی بود،هر صدای مخالف و متفاوتی سرکوب می شد و این رویه،جز بد بختی و فقر و فلاکت رهاورد دیگری برای مردم نداشت. 

اما تغییر نگرش در جامعه، موجبات تغییرات عمده در عرصه های دیگر را پدید آورد؛ از زمانی که  نقادی بجای مداحی و تحقیق به جای تقلید صرف در جامعه جایگیر شد، شکوفایی در اکثر حوزه ها اتفاق افتاد و سرنوشت آنها را بکلی تغییر داد.

در زمان کنونی نیز این قاعده حکم فرماست؛ مروری بر کشور های منطقه نیز همین اصل را تاییدی دوباره میکند. اندیشه سلفی گری ، همان جزم اندیشی اروپای قرون وسطی است، با اتفاقات رخ داده ، این اندیشه در بخش هایی از منطقه خاورمیانه و شمال افریقا حکم فرمایی می کند؛ نگاهی به شیوه حکومت داری این نحله فکری و نیز پیامد های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن، بخوبی نشان دهنده عمق عقب ماندگی و ماهیت ویرانگر این تفکر است. 

رهاورد این تفکر را می توان در  افغانستان تحت تسلط طالبان، لیبی کنونی و بخش های تحت تسلط شان در عراق و سوریه مشاهده کرد و از آنها به عنوان کارنامه قابل سنجش و قضاوت در معرض افکار عمومی نام برد. 

در این نحله فکری هیچ جایی برای دگر اندیشی وجود ندارد و هرآنچه حاکم و خلیفه دستور دهد حقیقت مطلق است به شکلی که کوچک ترین تشکیک در آن، مستحق بزرگترین مجازات هاست. محصول چنین سبک از تفکری،حکومتی را پدیدآورده که نه تنها هیچ دستاوردی در سازندگی نداشته بلکه مهمترین و افتخار آمیز ترین اقداماتشان، تخریب و به ویرانی کشاندنی  دستاورد های تمدنی گذشته است.

 با در نظر گرفتن گفته های بالا می توان نتیجه گرفت که بین توسعه و تساهل نسبت مستقیم برقرارا است، به عبارت دیگر، در جامعه ای، هر چه نگرش های متساهلانه بیشتر شود، توسعه عمق بیشتر پیدا می کند و هر تنگ نظری و جزم اندیشی بر جامعه ای حاکم شود، آن جامعه هر چه بیشتر از توسعه در ابعاد گوناگون فاصله می گیرد.

در یک نگاه کلی شاید بتوان به این نکته رسید که زمینه و بستر اصلی هر گونه توسعه ای، مدار و رواداری است و به عبارت ساده تر جوهر توسعه، تساهل است.

منبع: تابناک
برچسب ها: تورج فتاحی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار