کد خبر: ۳۶۷۴۶۰
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۴ 26 January 2017
شاید به جرات و با صراحت تمام بتوان گفت بعد از افشای فیش‌های نجومی برخی از مدیران در سال ۹۵، حادثه پلاسکوی تهران دومین اتفاقی رویدادی بود که در یک سال اخیر مردم ایران شاهد آن بوده‌اند.
شکی نیست که حوادث در تمام کشورهای پیشرفته و روز دنیا نیز در حال روی دادن است و حوادثی آنگونه پیش نمی‌رود که ما بخواهیم سریعا جلوی وقوع آن را بگیریم، اما در این بین نکاتی وجود دارد که می‌شود با اجرا کردن آن از بوجود آمدن حادثه جلوگیری به عمل آورد.
سالهای سال است با کلمه پدافند غیرعامل در جلسات و سمینارها و همایش‌ها روبرو هستیم و چنان برای آن اجبار گذاشتیم که خوب به خاطر دارم بعد از عادتی که مدیران داشتند و این جلسه را پس از چندین دقیقه ترک می‌کردند مسوول برگزاری اعلام می‌کرد کسانی که تا پایان حضور داشته باشند به آنها گواهی دوره پدافند غیرعامل اهدا می‌شود.
سالهاست چشمانمان را بروی بسیاری از موارد این چنین بسته‌ایم و عبور کرده‌ایم.
آیا با خود فکر کرده‌ایم چه بسا اگر ذره‌ای به فکر هم وطنان دیگرمان بودیم امروز شاهد بروز حادثه‌ای چون پلاسکوی تهران نبودیم.
سالهاست در شرکت‌ها و سازمان‌ها همایش پدافند غیر عامل برگزار می‌شود تا کارمندان ساعتی در کنار هم باشند و همیشه به یاد دارم سخنران این همایش در تعریف پدافندغیرعامل که مشخص است و همگی برداشت شده از صفحات گوگل هستند بیان می‌کند، پدافند غیرعامل مجموعه اقدامات غیر مسلحانه است که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیبها، تداوم فعالیت‌های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل در مدیرت بحران می‌شود.
حال سوال من این است آیا به جز این همایش‌ها و مراسمات پدافند غیرعامل چیزی گفته می‌شود باید بپذیریم و قبول کنیم سال‌ها راه را اشتباه رفته‌ایم.
امروز نه فقط مسوولان بلکه من و تو به عنوان شهروند این کشور در پدید آمدن چنین فاجعه‌ای مقصر هستیم.
امروز باید بپذیریم اگر امروز شاهد بروز چنین حوادثی هستیم این نتیجه عملکرد دیروز ما در انتخابمان موجب شده که چنین حوادثی را رقم زده است و خواهد زد.
آری آنروز که متخصصان و آنانی که حاضرنبودند برسر منافع مردم ذره‌ای عقب بکشند و در صحنه انتخابات حضور داشتند، من و تو شهروند یا به خاطر خطمان و حزبمان و یا به دلیل معروفیت عده‌ای دیگر پا برروی آنها نهادیم و عبور کردیم و امروز نتیجه کار خود را مشاهده می‌کنیم.
نمی‌دانم چنین فاجعه‌ای آیا درس عبرتی خواهد بود یا خیر اما آیا براستی وقت آن نرسیده است کمی در نوع انتخاباتمان تجدید نظر کنیم.
و اما آن جا تهران بود وپایتخت ایران
امروز یکشنبه است و هنوز پس از چند روز آتش نشانان موفق نشده‌اند همکاران خود را زیر آوار به بیرون بیاورند و باید گفت چنین حوادثی تلنگری به همه مسولان و شهروندان بود.
در حالی شاهد بروز چنین حادثه‌ای هستیم که اگر کمی به اطراف خود نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اگر خدای نکرده حادثه‌ای شبیهه این و حتی کوچکتر از آن در شهرهای ما حادث شود کنترل آن از دست ماموران ومجاهدان آتش نشانی خارج است آن هم صرف به دلیل نبود تجهیزات روز آتش نشانی.
بعد از به وجود آمدن حادثه پلاسکو هر روز برروی خبرگزاری ها شاهد مصاحبه‌هایی از سوی شهرداران هستیم که در مصاحبه خود بیان می‌کنند و از مشکلات ونبود تجهیزات ایمنی می‌گویند.
سالها پیش بود که راقم براساس احساس وظیفه از شهردار وقت گچساران یا دوگنبدان سوال کردم برچه اساس و معیاری به ساختمان‌های کوچه داروخانه شبانه روزی گچساران مجوز ساخت داده‌اید؟
آیا با خود فکر نکرده‌اید که اگر حادثه آتش سوزی در این کوچه اتفاق بیفتد شما فقط باید شاهد سوختن آن باشید.
و امروز نیز مشاهده می‌کنیم در خیابان اصلی شهر ودیگر نقاط شهر ساختمان‌های چند طبقه در حال ساخت هستند بی‌آنکه به مردم و صاحبان آنها بگوییم که اگر حادثه‌ای برای ساختمان روی بدهد ماموران ما فقط نظاره‌گر خواهند بود.
آیا با خود سوال کرده‌اید ، آتش نشانان‌های استان کهگیلویه و بویراحمد به دستگاه و ماشین تلسکوپی مجهز هستند یا خیر.
امروز نه فقط در گچساران بلکه در اغلب شهرهای کشورمان با چنین مشکلاتی روبرو هستیم که اگر خدای نکرده حادثه‌ای رخ دهد فاجعه‌ای بزرگ را رقم خواهد زد.
امروز باید از شهرداران سوال کرد برچه اساس و مبنایی مجوز ساخت ساختمان‌های چندین طبقه را در جنوب کشور می‎‌دهید.
آیابهتر نیست نگاهی به امکانات و تجهیزات ایمنی خود داشته باشید.
آیا بهتر نیست شورای شهر بجای ورود به استعفا و هزاران بحثی که هیچ منفعتی برای مردم ندارد، قبل از این اتفاق قاطعانه ورود می‌کردند.
من نمی‌دانم چه کسی پاسخ خانواده‌ها و فرزندان و مادران داغداری را می‌دهد که ساعت‌ها است جوانانشان در زیر آوراها هستند اما این حادثه تلنگری بود که شاید دیگر مسوولان ما به خود بیایند.
و شاید امروز و پس از مصاحبه‌های مدیرعامل‌های آتش نشانی و شهرداران شهرهای ما باید گفت ساختمان پلاسکو تهران مثال همان زخم چرکین بود که سرباز کرد تا هم تلنگری باشد وهم ما را هوشیارتر کند.
یادداشت از علی مراد کاظمپور

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار