تحلیلی بر ساختار روایی سریال«معمای شاه» و اهمیت کارگردانی
سریال «معمای شاه» این روزها، یکی از مهم‌ترین محورهای گفتگوی فعالان رسانه ای و سینمایی و حتی طیف های مختلف مردم و سیاسیون است. این مجموعه با همه نقصانهایی که دارد یکی از بزرگ‌ترین مجموعه های تاریخی است که در رسانه ملی و تلویزیون به ثمر نشسته است.
کد خبر: ۳۶۷۷۵۴
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۱ 27 January 2017
به گزارش تابناک رضوی ،سختی‌ها و حساسیت‌های مبتلابه این جنس کارها بر کسی پوشیده نیست، بخصوص اینکه برای ترسیم، شکل دهی، تکامل و قوام بخشی این اثر نیاز بود تا شخصیت های شاخص و مطرح تاریخ معاصر دیده شوند و مهم‌ترین حوادث و رویدادهای سال‌های قبل از انقلاب اسلامی به تصویر کشیده شود. کاری به این بزرگی بدون تردید، کسی را می‌خواست که مشرف بر تاریخ، سینما، جامعه شناسی و درک ضرورت‌های روز جامعه باشد.
محمدرضا ورزی کارگردانی است که دغدغه کار تاریخی را می‌توان در کاهای او جستجو کرد ساخت آثاری چون «سقوط» (1379)،«کریم‌خان زند» (1378)، «کاخ تنهایی»، «صدراعظم» (1381)، «کودتای سیاه»(1382)، «پدرخوانده»(1386)، «مظفرنامه»(1386)، «عمارت فرنگی»(1387)«سال‌های مشروطه»(1388) و«تبریز در مه» (1389) به خوبی رویکرد فیلمسازی او را نمایان می‌کند. ورزی با ساخت سه‌گانه‌‌هایی از تاریخ قاجار و مشروطه(«عمارت فرنگی»،«سال‌های مشروطه»و «تبریز در مه») بیش‌ترعلاقه‌مند بوده که سه گانه دیگری را هم در تاریخ معاصر (پهلوی اول و دوم) به نام خود ثبت کند. او پس از«پدرخوانده» و «کودتای سیاه» به سراغ، مجموعه «معمای شاه» آمد. با نگاهی به آثار این کارگردان با مولفه‌هایی در کار او روبه‌رو می‌شویم که نکات کلیدی سریال سازی او به شمار می‌آیند.
ورزی؛ همچنین، با اتکا به پژوهش‌های تاریخی که در این زمینه شده و بهره بردن از استادان و کارشناسان تاریخی سعی در اعتبار بخشیدن به وقایع تاریخی کرده و خودش معتقد است که اطلاعات و منابعی که او در طول این دهه در ارتباط با تاریخ قاجار و خاندان پهلوی به دست آورده او را در بیان تاریخی هردوره آماده‌تر کرده و چه بسا خیلی از منابعی که او درباره خاندان پهلوی در سریال‌هایش استفاده کرده دست اول بوده و برای اولین بار مخاطب را با چنین اطلاعاتی رو به رو می‌کند.
سریال «معمای شاه» در بازه زمانی چهل ساله می گذرد. زمان شروع این سریال از 1317 هجری شمسی هم‌زمان با ازدواج محمدرضا پهلوی با فوزیه است و انتهای آن نیز با مرگ شاه در سال 1359 به پایان می رسد؛ اما نکته مهم این است وقایعی که در این سریال مطرح می شود فقط مختص مسائل داخلی دربار و ازدواج های محمدرضا پهلوی نیست. اصل ماجرای این سریال، جریان شناختی دوره پهلوی دوم است که به وقایعی همچون ملی شدن صنعت نفت، کودتای 28 مرداد، حضور فداییان اسلام، نقش روحانیان، شروع نهضت اسلامی، امام خمینی (ره)، قیام 15 خرداد، تبعید امام (ره)، جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی می پردازد. او تلاش کرده تا در این مقطع تاریخی با انتخاب بخش‌هایی از تاریخ معاصر که بیش‌ترین ارتباط منطقی و درونی را با اوضاع کنونی و دغدغه‌های امروزی در عرصه سیاست دارد، برای مخاطب امروزی و نسل چهارم انقلاب که آن دوران را ندیده و نمی‌شناسد یادآوری، نکته آموزی، روایت و تصویر نماید.
همچنان که حساسیت و پیچیدگی در انتخاب بازیگران و تشابه آن‌ها با مصداق‌های واقعی و تأکید بر شبیه سازی شخصیت‌ها به دلیل مقارنت تاریخی در این اثر مهم و تعیین کننده بود یکی از عناصر سازنده و شکل دهنده مهم دیگر در «معمای شاه» لوکیشن ها و معماری فضاهاست. موضوعی که به اذعان دوست و دشمن در این پروژه به درستی بکار گرفته شده و خلق و طراحی شده است. بهره گیری از کاخ های شاه در این سریال علاوه براینکه باور پذیری مخاطب را افزایش داده در خدمت ساختار کلی اثر و خروجی منسجم و خوب آن است.
استفاده درست از گریم، انتخاب مؤثر بازیگران، جسارت و ریسک وی در بازی گیری از برخی افراد کم تجربه و حتی، نا بازیگران، بهره گیری از عنصر شبیه سازی و استفاده درست و هنرمندانه آن در خلق شخصیت‌های تاریخی و شکل دهی ویژگی شبیه سازی در بالاترین سطحش در این مجموعه، انتخاب به جای مکان ها و لوکیشن ها به حسب وقوع وقایع و اتفاقات، دقت بر جزئیات تاریخی و محیط پیرامونی و اجتماعی و شهری رویدادهای سریال و ... ده ها فاکتور دیگر همگی برآمده از تجربه و شناخت کارگردان و عوامل و تیم سازنده اثر است.
«معمای شاه» به دلیل تنوع شخصیت‌ها و فضاهای داخلی و خارجی شاید یکی از پرلوکیشن‌ترین و سخت‌ترین فضاها را داشته باشد. هرچند فضاهایی مانند شهرک سینمایی غزالی تنها امید کارگردانان برای به تصویر درآوردن فضای تاریخی گذشته است، همین فضا هم نیاز به بازسازی و ساخت مجدد دکور داشته است. در این مجموعه استفاده از فضاهای متنوع و متعدد و بهره گیری از ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل تاریخی چشم اندازی را بوجود آورده که شاهد یک کاری بزرگ، محکم و با اقتدار هستیم. تنوع و تکثر لوکیشن: کمیته ضد خرابکاری، خیابان‌های قدیمی مانند میدان و بخشی از خیابان انقلاب،میدان منیریه و قسمتی از خیابان ولیعصر، محله قدیمی پامنار، میدان بهارستان، ‌دانشگاه تهران (بخش جنوبی دانشگاه، سَردَرِ دانشگاه و بخشی از نرده‌ها و فضای سبز)، حسینیه ارشاد، میدان ژاله، حلبی‌آباد و همچنین نجف اشرف(منزل امامـ (ره))، بخش فرودگاه محاکمه مصدق، روستای نوفل لوشاتو فرانسه، سکانس‌های مربوط به سفرهای دریایی محمدرضا شاه و بخش‌های روی آب و کشتی که در نوشهر مازندران تصویربرداری شده است؛ حضور عوامل درکاخ‌های سعدآباد، نیاوران، گلستان و ملت که محل زندگی شاه، خانواده‌ و اطرافیانش بوده و امکانات بکار گرفته برای مقدمات جشن های2500 ساله،  فیضیه قم، گوهرشاد و ده‌ها لوکیشن دیگر به"معمای شاه"شخصیت و هویتی بخشیده که تاکنون، در هیچ اثر تاریخی و غیرتاریخی ایرانی شاهد آن نبودیم.
به نظر می‌رسد حساسیت و التهاب موضوعات محتوایی و وجود و بروز نقطه نظرات و دیدگاه‌های سیاسی و نظری مختلف در این زمینه و فضاسازی های بیرونی توسط رسانه‌ها باعث شده تا بخش ساختاری و تکنیکی؛ و قوت های کارگردانی این مجموعه کمتر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
هم نشینی این همه قطعات و اجزا با درک ساختارهای روایی و الزامات محیطی، جامعه شناسی و رفتارشناسی  و … توانمندی کارگردان را در ساخت سریال های تلویزیونی که محوریت تاریخ  نشان می دهد.  با موفقیت‌های "معمای شاه" می‌توان گفت که ورزی ادامه دهنده مسیر استاد علی حاتمی است. توانمند در استفاده از لوکیشن ها و پرسوناژهای متعدد، دیالوگ ها، حرکات سریع دوربین روی کاراکترها به خصوص در کلوزاپ، طراحی صحنه و ریتم مناسب روایت گری داستان.
نکته قابل تأمل دیگر در طراحی و معماری فضای تاریخی به محدودیت‌های نمایشی شرایط امروز جامعه بر می‌گردد و ملاحظاتی که رسانه تلویزیون دارد.  قطعاً، اگر بسیاری از این محدودیت‌ها نمی بود کار برای تیم سازنده راحت‌تر و آسان‌تر بود. مدیریت هنری سریال‌های تاریخی از نظر طراحی صحنه و لباس به‌ویژه الگوهای پوششی خانم‌ها، شخصیت‌ها، فضاسازی‌های دربار و داخل کاخ.
نکته دیگر اینکه، لوکیش اغلب سریال های تاریخ معاصری که دیده ایم عموما منطقه «لاله زار» بوده است که به طور مفرط در سریال ها مورد استفاده قرار گرفته است. در"معمای شاه" برای اولین بار این کلیشه شکسته می‌شود و دکور«خیابان منیریه»،«میدان ژاله»،«خیابان انقلاب»، «پامنار» و ... در این سریال ساخته می شود تا برای روایت داستانی تاریخی، فضایی جدید پیش چشم مخاطب فراهم آید. این دکور از زوایای مختلفی در سریال به نمایش در می آید و به دلیل توجه به پس زمینه ها، فضای جذابی را ایجاد می کند.
بخشی از عظمت فضای"معمای شاه"به وقایع و اتفاقاتی بر می‌گردد که کارگردان به سراغ شان می رود.  وقایعی که هر یک فی‌نفسه، بضاعت و پتانیسل یک اثر مستقل را دارند. اشغال ایران توسط متفقین، قیام 30 تیر، ملی شدن صنعت نفت، کودتای 28 مرداد، قیام پانزده خرداد42، کاپیتولاسیون، واقعه هفده شهریور یا جمعه سیاه، دوران تبعید امام در نجف، حضور لهستانی ها در ایران در جنگ جهانی دوم، وقایع آذربایجان و فرقه پیشه وری، حضور نیروهای بیگانه در کشور، ترور هژیر، ترور رزم آرا، ماجراهای مربوط به کنسرسیوم نفت و... برخی از رخدادهای این سریال است.
در معماری کلی فضای سریال نباید از این نکته هم غافل شویم و آن توجه به پس زمینه اجتماعی و  فرهنگی رویدادهای حدفاصل 1317 تا 1357 بخش مهمی از سریال «معمای شاه» را به خود اختصاص می دهد. بررسی تحولات خیابان منیریه و تبدیل آن به بورس فروش لوازم ورزشی؛ خیابان انقلاب (پهلوی سابق)، خیابان ولی عصر و میدان منیریه، میدان ژاله، خانه دکتر وزیری و خیابان منتهی به آن، خانه امام خمینی (ره) در نجف، دهکده نوفل لوشاتو و ... برخی از بناهایی هستند که در فضایی بیش از هفت هزار متر مربع از رهگذر ساخت این پروژه احداث شده و از دستاوردهای فیزیکی این مجموعه به یادگار برای استفاده خانواده سینما و تلویزیون باقی مانده است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار