همتالله دانش/ با فرا رسیدن اسفند ماه و پیدا شدن شکوفه درختان که نشان از نزدیک شدن بهار و تعطیلات نوروزی دارد، مسافران نوروزی برای گذران و سپری کردن ایام عید باستانی نوروز در مقصدهای گردشگری برنامهریزی و با انتخاب مقصد، خود را برای انجام سفری چند روزه آماده میکنند.
از سوی دیگر متولیان امر اعم از میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری شهرهای مختلف نیز در تلاشند تا با برنامهریزی دقیق و حساب شده میزبانان خوبی برای میهمانان ناشناخته خود باشند و از این طریق بتوانند به معرفی فرهنگ، آداب و رسوم، صنایع دستی و مناطق گردشگری و توریستی خود باشند و در راستای معرفی استان و منطقه خود به گردشگران نوروزی گامی اساسی و مهم بردارند.
هر چند تاکنون بیشتر از منظر اقتصادی و مادی به گردشگری نگاه میشد اما امروزه با پیدا شدن ابعاد گوناگون گردشگری، تاثیرگذاری این مهم در مسائل فرهنگی و اجتماعی مد نظر قرار گرفته است.
گرایش مردم به سمت زندگی نوین و همچنین غلبه زندگی ماشینی بر زندگی سنتی در مناطق مختلف باعث شده است تا بسیاری از فرهنگها و سنتهای گذشته و قدیمی به فراموشی سپرده شده و نسل جدید این مناطق آشنایی چندانی با فرهنگ و آداب و رسوم گذشتگان خود نداشته باشند و خطر از بین رفتن و فراموشی کامل این سنتها از هم اکنون به خوبی روشن و هویدا است.
بنابراین بهانهای لازم است تا متولیان امر و دلسوزان فرهنگ و سنت به زنده کردن سنتهای فراموش شده و یا در دست فراموشی اقدام کنند که ایام تعطیلات نوروز بهانهای مناسب و خوب برای انجام این ماموریت بزرگ است تا با تشکیل بازارها و نمایشگاههای سنتی از یک سو و برپایی رسومات محلی و سنتهای قومی و قبیلهای از سوی دیگر راهی برای پویایی فرهنگ بومی باز کنند و میتوان گردشگری را به عنوان محرکی برای حفاظت از میراث فرهنگی محسوب کرد.
احیای سنتها و مراسمهای فراموش شده جهت ارائه به گردشگران، شکلگیری تلاشها برای بهبود زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی و همچنین نمود یافتن غرور محلی را میتوان از اثرات مثبت فرهنگی گردشگری عنوان کرد.
البته در کنار این نقاط مثبت میتوان از ایجاد تعارضات و سوءتفاهمها بین فرهنگها، احساس از بین رفتن منابع محلی توسط گردشگران و احساس نوعی استثمار شدگی و تقلید از رفتار گردشگران و تهاجم فرهنگی را از تاثیرات منفی فرهنگی اجتماعی گردشگری عنوان کرد. اما با این وجود گردشگری میتواند پله ترقی و صعودی برای معرفی استان ناشناخته کهگیلویه و بویراحمد به منطقه، کشور و حتی خارج از کشور باشد.
ناشناخته بودن استان در کشور موضوعی است که دیگر قابل انکار نیست و باید قبول کنیم که هنوز بسیاری از هموطنان و حتی مسوولان کشوری نیز با نام کهگیلویه و بویراحمد و موقعیت جغرافیایی آن کاملا بیگانه هستند و اطلاعات چندانی نسبت به این استان ندارند
به طوری که در بسیاری مواقع حتی رسانه ملی نیز کهگیلویه و بویراحمد را با چهارمحال و بختیاری اشتباه میگیرد. حال که به ناشناخته بودن استان رسیدهایم باید به دنبال راهی برای معرفی هر چه بهتر و بیشتر این استان به هموطنان باشیم و تعطیلات بهاری و تابستانی میتواند بهترین فرصت برای این امر باشد.
در تعطیلات نوروز که تمام نقاط استان میتواند پتانسیلهای فراوانی را برای جذب گردشگر و اقامت خانوادهها برای سپری کردن تعطیلات خود در فضایی کاملا طبیعی و سالم داشته باشد.
در فصل تابستان نیز یاسوج به عنوان مرکز استان با توجه به سردسیری بودن و وجود جنگلها ، آبشارهای زیبا و متعدد و مناطق گردشگری میتواند پذیرای تعداد زیادی از گردشگران باشد و از این طریق گامی در راستای معرفی استان برداشته شود.
اما انجام این مهم نیازمند برنامهریزی و آماده کردن زیر ساختهایی است که باید از سوی مسوولان و متولیان امر صورت گیرد.
هر چند که در سالهای گذشته ضعف در برنامهریزی، عدم هماهنگی بین ادارات و سازمانهای متولی، ضعف در زیر ساختها و عدم آگاهی بخشی فرهنگی برای نحوه برخورد با گردشگران و ضعیف بودن امکانات و … باعث شد تا نتوانیم میزبان خوبی برای گردشگران باشیم و قطعا در معرفی استان اگر نگوییم ناموفق بودهایم حداقل موفقیت خوبی نداشتهایم.
امید است متولیان و مسوولان امر در ستاد اجرایی خدمات سفرهای نوروزی استان با برنامهریزی و جدیت تمام نسبت به رفع نواقص و تامین نیازهای اولیه گردشگران، این بار میزبانی خوبی برای مسافران باشند، چرا که این مسافران و گردشگران هستند که میتواند مبلغانی خوب برای معرفی استان به سایر نقاط کشور باشند.