کد خبر: ۳۸۱۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۱ 21 February 2017

به گزارش تابناک سمنان و به نقل از هفته نامه سلامت :

وقتی کبد از کار می‌افتد...
بامداد جمعه پانزدهم بهمن ماه بود که خبر درگذشت «حسن جوهرچی» بار دیگر دوستداران عرصه هنر را در بهت و افسوس فرو برد. این خبر در حالی منتشر شد که هنوز داغ شهادت آتش‌نشانان سرد نشده بود. ضایعه مرگ این بازیگر محبوب سینما و تلویزیون کشورمان نیز بسیار غافلگیرکننده بود چراکه او دوران میانسالی را طی می‌کرد و چند ماه پیش تازه تولد 48 سالگی خود را جشن گرفته بود. این هنرمند، بازی در سینما را در سال 1367 با فیلم «فیل در تاریکی» شروع کرد. اولین بازی مطرح او نیز در فیلم «برخورد» به کارگردانی سیروس الوند بود. از میان بینندگان تلویزیونی هم کمتر کسی را می‌شود پیدا کرد که از جوهرچی در سریال‌هایی مثل «در پناه تو» و «او یک فرشته بود» خاطره‌ای نداشته باشد. حسن جوهرچی در بیش از 40 اثر سینمایی و تلویزیونی ایفای نقش کرد اما متاسفانه نارسایی شدید کبد و ایست قلبی فرصت ادامه هنرنمایی را از او گرفت. درگذشت او بهانه‌ای شد تا موضوع «درمانگاه» این هفته را به سیروز کبد، علل، عوامل خطرساز، علائم بالینی، عوارض و راه‌های درمان و پیشگیری از این عارضه اختصاص دهیم.

دلیل و درمان نارسایی کبدی؛ به بهانه درگذشت حسن جوهرچی
حسن جوهرچی و نارسایی کبدی
روابط عمومی بیمارستان امام خمینی(ره) با صدور اطلاعیه‌ای توضیحاتی در خصوص مرگ «حسن جوهرچی» ارائه کرد: «مرحوم حسن جوهرچی از 1 سال قبل با بروز زردی، ضعف و بی‌حالی متوجه بیماری مزمن کبدی در خود شد و در 1 ‌سال گذشته پیگیری‌های اولیه‌ را برای درمان انجام داد اما به علت عدم بهبود و پیشرفت مشکلات کبدی، از حدود 3 ماه قبل، زیر نظر متخصصان گوارش و کبد مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) قرار گرفت و اقدامات تشخیصی، درمانی و مراقبتی سرپایی برای او شروع شد. از 2 ماه قبل نیز درمانگاه پیوند کبد برای او تشکیل پرونده داد. طی این مدت، اطلاعات لازم در مورد تشخیص و درمان بیماری مزمن کبدی به ایشان و خانواده محترمشان داده می‌شد. آقای جوهرچی در سیر درمانی 1 بار در بخش گوارش مجتمع بستری شد و درمان‌های لازم را دریافت کرد. سپس با بهبود نسبی، درمان‌های سرپایی برای ایشان انجام و پیگیری شد. روند تکمیل مشاوره‌ها و آزمایش‌های مورد نیاز قبل از دریافت پیوند نیز به‌وسیله درمانگاه پیوند کبد مجتمع پیگیری می‌شد. اقدامات مشاوره‌ای هم در این زمینه برای ایشان و خانواده او انجام می‌شد و تصریح شد که در بعضی موارد از نظر پزشکی نیاز به اقدامات بیشتری قبل از پیوند بود. در این مدت با توجه به شدت بیماری و ضرورت پیوند، با وجود پیگیری‌های همکاران بیمارستان و خانواده، شرایط انجام پیوند فراهم نشد. آخرین مراجعه ایشان دوشنبه هفته قبل با حال عمومی بد به اورژانس مجتمع بود که پس از احیا در بخش آی‌سی‌یو اورژانس بستری شد و اقدامات پزشکی لازم از سوی متخصصان مرتبط از رشته‌های مختلف انجام گرفت. در این بستری تظاهرات نارسایی شدید کبد شامل نارسایی کلیه همزمان (نشانگان هپاتورنال حاد) و عفونت ریوی وجود داشت که با وجود اقدامات درمانی، کنترل نشد و متاسفانه منجر به فوت شد. لازم به ذکر است در 2 ماه گذشته بیش از 20 پیوند کبد برای بیماران مشابه در مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) انجام شده و هیچ مشکلی از جهت انجام این اقدام درمانی پیشرفته وجود ندارد. 


علل، علایم، عوارض و علاج نارسایی کبدی چیست؟
کبد بزرگ‌ترین ارگان داخلی بدن است که در یک‌چهارم بالایی سمت راست شکم، زیر دیافراگم، در سمت راست معده و روی کیسه صفرا قرار دارد. این ارگان به هضم غذا کمک و قند را در خود ذخیره می‌کند و سم‌زدایی از بدن را برعهده دارد. درواقع، متابولیسم بسیاری از داروها و مواد خوراکی در کبد انجام می‌شود. کبد بسیار تطبیق‌پذیر است و می‌تواند خود را ترمیم کند. حتی اگر سه‌چهارم یا 70 درصد از کبد بر اثر علتی مثل تصادف از بین برود، بخش باقیمانده آن کل کارکرد کبد را برعهده می‌گیرد و خود را بازسازی می‌کند اما اگر کبد به‌طور مداوم طی چند سال در معرض آسیب قرار بگیرد، دچار «سیروز» خواهد شد. «سیروز» در لغت به معنی نارسایی یا اختلال کارکرد کبد است. معمولا زمانی از این واژه استفاده می‌شود که اختلال کبد غیرقابل‌ بازگشت باشد.

دلیل و درمان نارسایی کبدی؛ به بهانه درگذشت حسن جوهرچی
علل سیروز کبدی
سیروز کبد به دلایل مختلفی اتفاق می‌افتد. در گذشته هپاتیت C و B شایع‌ترین عامل آن محسوب می‌شدند زیرا در آن زمان شناختی نسبت به این ویروس‌ها و راه‌های انتقال و درمان آنها وجود نداشت اما امروزه هپاتیت C به‌طور کامل درمان شده است. هپاتیت B نیز با مصرف دارو، قابل‌کنترل است. شایع‌ترین علت سیروز کبد در جوامع توسعه‌یافته امروزی کبد چرب غیرالکلی است که بر اثر چاقی، دیابت، رژیم غذایی نامناسب و کم‌تحرکی ایجاد می‌شود. اعتیاد به الکل و کبد چرب الکلی نیز از دیگر علل شایع سیروز کبدی در جوامع غربی است. افرادی که بیش از 10 سال، هر روز مقدار قابل‌توجهی الکل مصرف می‌کنند در معرض خطر این بیماری قرار دارند. بعضی از بیماری‌های متابولیک مثل ویلسون (اختلالی که باعث تجمع مس در بافت‌های بدن می‌شود)، هموکروماتوز (اختلالی که باعث تجمع آهن در بافت‌های بدن می‌شود) و آمیلوییدوز (اختلالی که باعث تجمع پروتئین‌های فیبریلی در بافت‌های بدن می‌شود) نیز به علت رسوب مس، آهن و پروتئین در کبد می‌توانند باعث سیروز کبدی شوند. تومورها از دیگر علل نارسایی کبد هستند. این نوع نارسایی می‌تواند ناشی از تومور اولیه کبد یا به صورت شایع‌تر ناشی از دست‌اندازی سرطان‌های کولون، معده و... به کبد باشد. نارسایی و اختلال در سمت راست قلب نیز به‌واسطه برگشت خون در کبد می‌تواند به آن آسیب برساند. البته این آسیب خیلی شایع نیست و سال‌ها بعد از ابتلا به نارسایی قلبی اتفاق می‌افتد.
سیروز دارویی از دیگر انواع نارسایی کبد است که بر اثر مصرف طولانی‌مدت بعضی از داروها ایجاد می‌شود. برای مثال داروی متوترکسات (داروی روماتیسم)، آمیودارون (داروی قلبی)، آتورواستاتین (داروی چربی خون) و پیرازینامید (داروی سل) می‌توانند باعث آسیب کبدی شوند، اما اگر این داروها تحت نظر پزشک مصرف شوند، خطری از لحاظ عارضه کبدی نخواهند داشت زیرا پزشک به‌طور مرتب و دوره‌ای آنزیم‌های کبدی بیماران را از راه آزمایش خون بررسی می‌کند. اگر آنزیم کبدی بالا رفته باشد با قطع مصرف دارو، کبد به سرعت به حالت طبیعی بازمی‌گردد و خود را ترمیم می‌کند. مصرف بی‌رویه بعضی از داروها نیز به کبد آسیب می‌رساند. برای مثال افرادی که با قصد خودکشی مقدار زیادی استامینوفن مصرف می‌کنند، کبد خود را از دست می‌دهند. البته این افراد هم اگر ظرف 4 تا 8 ساعت اول بعد از خودکشی به بیمارستان منتقل شوند، زنده می‌مانند اما اگر بیش از 8 ساعت از خودکشی گذشته باشد، کبد دیگر قادر به بازسازی خود نخواهد بود.
علایم بالینی نارسایی کبدی
آسیب کبدی برای سال‌ها بی‌علامت می‌ماند. درواقع، علائم نارسایی کبد زمانی ظاهر می‌شوند که دیگر دیر شده و آسیب به مراحل نهایی رسیده است. از جمله این علائم می‌توان به ضعف، خستگی، بی‌حالی، اختلال خواب، کاهش اشتها، درد شکم، خارش، زردی، پررنگ شدن ادرار، کمرنگ شدن مدفوع، زرد شدن سفیدی چشم، تهوع، استفراغ، کاهش وزن، تجمع مایع در شکم (آسیت) و ورم پا و اندام تحتانی اشاره کرد. البته علائم می‌توانند براساس علت نارسایی کبد متفاوت باشند. در مراحل شدیدتر نیز فرد ممکن است دچار اختلالات خونریزی‌دهنده شود زیرا فاکتورهای انعقادی در کبد تولید می‌شوند. در ادامه سیروز، بافت کبد به قدری سفت می‌شود که طحال را هم تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در این شرایط طحال بزرگ می‌شود و کارکرد پلاکت‌ها، هموگلوبین و گلبول‌های سفید در بدن مختل خواهد شد. به این ترتیب سیستم ایمنی ضعیف می‌شود و فرد در معرض ابتلا به انواع عفونت‌ها قرار می‌گیرد. همچنین عروق مری بزرگ و مستعد خونریزی می‌شوند و فرد به اصطلاح، واریس مری پیدا می‌کند. در مراحل نهایی سیروز نیز متابولیت‌هایی مثل آمونیاک در بدن تجمع پیدا می‌کنند و سطح هوشیاری کاهش می‌یابد. در نهایت این وضعیت منجر به مرگ بیمار خواهد شد. متاسفانه از زمانی که شکم بر اثر نارسایی کبد دچار آسیت و ورم می‌شود دیگر نمی‌توان کبد را بازسازی کرد. در این موارد فرد باید در فهرست پیوند کبد قرار بگیرد.
علایم آزمایشگاهی نارسایی کبدی
اختلالات کبدی را می‌توان از چند راه تشخیص داد. شایع‌ترین راه برای بررسی عملکرد کبد، اندازه‌گیری آنزیم‌های کبدی با کمک آزمایش خون است. بهترین روش برای تشخیص سیروز نیز نمونه‌برداری از کبد است. البته اخیرا با معرفی تکنولوژی «فیبرو اسکن» می‌توان سیروز را بدون نیاز به نمونه‌برداری تشخیص داد. این دستگاه درصد فیبروز را در نسج کبد اندازه‌گیری می‌کند. برای تشخیص مشکلات کبدی از سونوگرافی هم استفاده می‌شود. کوچک شدن کبد و لبه‌دار شدن آن در سونوگرافی نشانه ابتلا به سیروز است. تصویربرداری با دستگاه ام‌آرآی نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد.افرادی که در معرض خطر نارسایی کبد هستند باید به طور منظم تحت نظر پزشک غربالگری شوند. برای مثال افرادی که از داروهای تحریک‌کننده کبد استفاده می‌کنند، کسانی که مقدار زیادی الکل می‌نوشند، مبتلایان به هپاتیت و افرادی که چاق و دیابتی هستند باید حتما به صورت دوره‌ای آنزیم‌های کبدشان را اندازه‌گیری کنند. به این ترتیب می‌توان از ایجاد نارسایی کبد پیشگیری کرد.
درمان نارسایی کبدی
درمان نارسایی کبد باتوجه به علت آن می‌تواند متفاوت باشد. اگر نارسایی به موقع تشخیص داده شود با رفع عامل زمینه‌ای می‌توان کارکرد کبد را بازگرداند. برای مثال اگر فرد کبد چرب داشته باشد با کاهش وزن (حداقل 5 کیلوگرم در 6 ماه)، اصلاح رژیم غذایی، ورزش و مصرف ویتامین E می‌تواند کبد خود را ترمیم کند. درمورد کبد چرب الکلی نیز با ترک الکل طی 6 ماه درصد قابل‌توجهی از کارکرد کبد برمی‌گردد. در نارسایی‌های کبدی ناشی از بیماری‌های متابولیک مثل ویلسون، بیماری‌های ویروسی و نارسایی‌های قلبی نیز با رفع عامل بیماری، کبد کاملا بهبود می‌یابد. نارسایی ناشی از مصرف دارو هم با قطع دارو ظرف 2 تا 4 هفته برطرف می‌شود. حتی سیروز کبدی را می‌توان در بعضی موارد تاحدودی بهبود بخشید.
پیوند کبد؛ آخرین درمان
اگر سیروز به مرحله جبران‌ناپذیر برسد، فرد باید برای پیوند کبد اقدام کند. البته پیوند هم محدودیت‌های خاص خود را دارد. برای مثال افراد بالای 70 سال و مبتلایان به بیماری‌های قلبی ممکن است قادر به دریافت پیوند نباشند. درواقع، نارسایی کبد، اختلالات مختلفی به دنبال دارد.
فرد ممکن است به دنبال این نارسایی دچار اختلال ریوی، نارسایی قلبی، درگیری کلیه، عفونت‌های مداوم و... شود. در این شرایط بیمار نمی‌تواند جراحی پیوند را تحمل کند. درصد موفقیت پیوند نیز به وضعیت بالینی بیمار بستگی دارد. بعضی از بیماری‌ها مثل ویلسون به وسیله پیوند کبد کاملا بهبود می‌یابند. در این موارد خطر نارسایی مجدد کبد بعد از پیوند بسیار کم است اما افرادی که دچار کبد چرب غیرالکلی یا الکلی هستند، اگر بعد از پیوند شیوه زندگی خود را اصلاح نکنند، مجدد در خطر نارسایی کبد قرار می‌گیرند. این موضوع به قدری مهم است که اگر فرد الکلی حداقل برای 6 ماه قبل از عمل الکل را ترک نکند، از فهرست پیوند خارج می‌شود. گاهی اوقات نارسایی کبدی ناشی از ویروس نیز بعد از پیوند بازمی‌گردد.

دلیل و درمان نارسایی کبدی؛ به بهانه درگذشت حسن جوهرچی


دکتر امید قاروی‌آهنگر
متخصص بیماری‌های داخلی، فلوی فوق‌تخصصی غدد و متابولیسم
شهاب حسینی: از تو جز مهربانی و روی گشاده به یاد ندارم
حسن عزیز! غم پر کشیدنت بر غم‌های این چند صباح گذشته دلمان افزود. از تو جز مهربانی و رویی همواره‌گشاده به یاد ندارم. دل خود را تسکین می‌دهم به امید وصلت به وصال معشوق و آرزوی صبر و اجر اهل صبر به خانواده گرامی‌ات، خاصه، همسر و فرزندان داغدارت. روحت شاد، یادت ماندگار و جایگاه ابدی‌ات آغوش امن الهی باد. آمین.
جمشید مشایخی: همیشه در قلب منی
آقاى حسن جوهرچی عزیزم! سفر آسمانی تو قلبم را به درد آورد. انسان وارسته و هنرمند نازنین! همیشه در قلب من هستی. تسلیت به خانواده محترم آقای جوهرچی، ملت بزرگ ایران و اهالی هنر. روحش شاد و یادش همیشه گرامی باد.
هدیه تهرانی: بهتراست باور نکنم
بعضى از آدم‌ها را اگر سال‌ها نبینى، حتى شنیدن اسمشان هم یادآور حس خوب و سادگى و مهربانى است... او از این آدم‌ها بود... حیف که جاى آدم‌هاى خوب خالى می‌شود و این جاى خالى نه به درد مى‌خورد و نه پر می‌شود. حیف، حیف، حیف... با احترام به خانواده و اهل هنر و مردم، اما گفتن تسلیت براى رفتن تو سخت است. بهتراست باور نکنم.
بهرام رادان: سفرت بخیر، رفیق!
حسن جانم! یادته تابستان ٧٩ سکانس‌هاى آخر فیلم «آبى» تو تئاتر شهر؟ کل‌کل جوک داشتیم، اینقدر واسه هم جوک تعریف کردیم و غش‌غش خندیدیم که حمیدخان لبخنده (کارگردان) دعوامون کرد، ساکت شدیم و خنده‌مونو نگه داشتیم، جورى که رنگمون بنفش شده بود، سال‌ها بعد دیدمت، حوالى همون تئاترشهر، همون صورت مهربون، ریش سفید کرده بودى، شماره تلفن‌هامونو به هم دادیم، قرار شد زنگ بزنى، زنگ بزنم، نزدیم، حیف، حیف، حیف... سفرت بخیر، رفیق جان!
باران کوثری: باورش سخت است
انگار هر چقدر هم مى‌پذیرى مرگ حقیقته و همه جا هست، باز با داس نحسش جایى رو مى‌زنه که شوکه‌ات کنه... براى من و هم‌نسلان من، بعد از سریال «در پناه تو» حسن جوهرچى نماد مرد خوب بود، مرد باوقار، مرد متین، عاشق صبورى که در سکوت و متانت منتظر ماند و حتى یک بار صدایش را از آن صداى آرام و خجالتى، بالاتر نبرد. همه این سال‌ها، بعد از آنکه گرد سفیدى هم روى موهایش نشست، چیزى از آن تصویر و متانت کم نشد و همچنان تصویرش یادآور عشق جوانى بود و شور و شوق رسیدن در کنار نجابت... باورم نمى‌شود. زمان کمى صورتش را افتاده کرده بود و موهایش سفید شده بود، اما مرگ؟! خیلى زمان داشت، خیلى نقش‌ها، خیلى تصویرهاى دیگرى از عشق مانده بود که در آستانه میانسالى رقم بزند... افسوس!
عبدالرضا اکبری:کاش حال یکدیگر را می‌پرسیدیم
مرگ حسن جوهرچی برای من غیرقابل‌باور بود. حسن خیلی زود از میان رفت. من می‌دانستم که بیمار است اما فکر می‌کردم با پیشرفتی که در علم پزشکی داشته‌ایم، می‌شود جلوی این بیماری را گرفت. به‌هرحال جز افسوس خوردن چاره‌ای نیست. ما وقتی یک نفر را از دست می‌دهیم، تازه متوجه او می‌شویم. ‌ای کاش این‌طور نباشیم وهمیشه و در همه حال احوالپرس هم باشیم.
رضا رشیدپور: هوای گریه دارم
واقعا نمی‌دونم چی بگم. کلمات توی ذهنم جفت و جور نمی‌شن. همین چند روز پیش خودم حس رفتن رو تجربه کردم و درست از همون لحظه رنگ زندگی برام فرق کرده. صبح رو با خبر تلخ درگذشت حسن آغاز کردم. اشک به چشمم نشست. همه‌مون عابر همین راه هستیم. مقصدمون یکی هست. حالا زودتر یا دیرتر، فرقی نمی‌کنه. یاد ده‌ها مسافرت مشترکمون افتادم. آخریش کیش بود. حسن همیشه می‌خندید. پر از انرژی خوب و مثبت. کنار ساحل قدم می‌زدیم. اصرار کرد که بشینیم کنار آب و غروب رو ببینیم... نشستیم، غروب شد. هوای گریه دارم.
الهام حمیدی: به یادشان باشیم
از صبح تا حالا با خودم کلی کلنجار رفتم؛ آخه چرا و تا کی خوبان از همه زودتر می‌روند؟ حالا که حسن جوهرچی از بین ما رفت، پیشنهادم این است که از این پس مردم و همکارانم به جای اینکه در مرگ و فوت هنرمندانمان عکس آنها را بگذاریم، در روزهای تولدشان یادشان کنیم تا هم شاد‌تر باشیم و هم شاید در قید حیات درد فراموشی و بی‌رحمی‌ها را کم کرده باشیم... چند شوک بد رو گذروندیم و حالا هم باید شاهد فوت بازیگری باشیم که این اواخر مثل خیلی‌ها بهش جفا شد، مردی که نسل ما خاطرات خوبی از او به یاد دارد. او باادب، خونگرم و مهربون بود.. تسلیت به همه مردم و خانواده محترمش و 2 فرزند عزیزش...
علی دهکردی: این پیراهن سیاه انگار قصد رفتن و رنگى شدن ندارد
نه! این پیراهن سیاه، انگار قصد رفتن و رنگى شدن نداره. خسته شدم از این همه سوگ و تسلیت... رفتن همکارها و پیشکسوت‌ها، پلاسکو، آتش‌نشان‌ها، اهواز، سیستان و بلوچستان، کولبرها، سقوط بهمن، ... امروز صبح هم که خبرى تلخ، مثل زهر به جونم ریخت. رفیقم رفت. حسن جوهرچى رفت. رفیق سال‌ها و سالیان ناغافل رفت. رفیق مهربان و نازک‌دل رفت... دست و دلم به گذاشتن عکسش نمی‌رفت و نمى‌ره... کاش تهران بودم و مى‌تونستم همراه سوآتاى نازنین و على عزیزم و کنار جاى خالى پدر مهربون‌شون باشم. خداحافظ رفیق نیمه‌راه!
کمند امیرسلیمانی:خیلی زود بود
همکار عزیز، مهربان و خوش‌اخلاق، حسن جوهرچى، ما را ترک کرد و کوهى از اندوه برایمان به جا گذاشت. من با ایشون چند کار مشترک داشتم و از صبح تنها خاطرات خوب و لبخندشونه که از جلوى نظرم نمیره. مرگ خیلى زود به نسل ما رسیده. خداوندا همه هنرمندان از جوون تا پیشکسوت رو سلامت بدار. روحش شاد. خیلى زود و خیلى حیف بود.
پوریا پورسرخ: در آرامش باشی، رفیق!
از اولین برخورد، ادب، متانت و معرفت رو ازت یاد گرفتم... رفتنت تلخ بود و غیرمنتظره... اونم تو این روزایی که قلب همه‌مون لبریز شده از درد... درد از دست دادن اونایی که انسانیت رو درس دادن... در آرامش باشی، رفیق!
علیرام نورایی: حالمان خوب نیست
از صبح خاطرات سخت ولى شیرین 3 ماه کار وسط کویر، خور و بیابانک و کاشان مدام توى ذهنمه. عمو حسن قرار بود امسال اسفند بعد از مدت‌ها کنار هم باشیم سر یه سریال! چى شد پس عزیز؟ حالم خوب نیست... اینجا توی اهواز همه گروه روزشون با خبر پرکشیدنت سیاه شد. اولین پلانمون رو به احترامت سکوت کردیم. پلان‌هارو با بغض گرفتیم و یادت و خاطراتت رو لحظه به لحظه مرور کردیم، حالمون خوب نیست...

دلیل و درمان نارسایی کبدی؛ به بهانه درگذشت حسن جوهرچی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار