بی شک این شعر سعدی شیرین سخن را بارهاشنیده اید و از همان دوران کودکی، آن را در کتاب و درس آموزگارخوانده اید از آن‌روز که معلم ادبیات، سینه صاف کرد و به آواز بلند گفت که «بنی آدم اعضای یکدیگرند!...» و این شعر را بر سر درب سازمان ملل نصب کرده‌اند و همان‌روز چه افتخاری کردیم به ایرانی بودنمان!
کد خبر: ۳۹۸۲۴۵
تاریخ انتشار: ۰۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۴ 24 March 2017
بزرگ‌تر که شدیم دریافتیم که آن‌چنان هم جای افتخار نبوده، چراکه سازمان ملل متحد در اصل سازمان ایالات متحده است!
 
درست است که این سازمان بین المللی بعدازجنگ دوم جهانی با هدف حفظ جهان در برابر جنگ تاسیس شد، اما موسسان آن، آمریکا و انگلیس و سه عضو دایم دیگر یعنی چین ، فرانسه و روسیه،همان روز نخست تاسیس آن، آن‎قدر دوراندیش بودند تا چیزی به نام «حق وتو» را از جیب درآورند تا در کلان نهاد دموکرات جهان، غیرخودی‌ها در مواقع لزوم، نخودی باشند و کر و کور و لال و خلاصه مرده ای بی‌تفاوت گردند.
 
لذا در می‌یابیم که این سازمان جز برای صاحبانش کاری نمی کند و اصولا قرار نبوده که کارآمد باشد و تنها دست‌آویزی بر حق پایمال شده «بنی آدم» است و بس.
 
نمونه هم که فراوان است از این حجم سکوت در مقابل نسل‌کشی‌ها در یمن و فلسطین گرفته تا یک بام و چندهوایی در ایجاد گروه تروریستی داعش!
 
آری چنین شد که صد افسوس خوردیم بر این شعر پارسی که «برعکس نهند نام زنگی، کافور!» و چه حیف از این شعر پر مفهوم بر چنین سرایی و چه خوب شد که سراینده آن، قرن‌ها پیش سر و روی در نقاب خاک کشیده و چنین فجایع و مصائبی راندید!
 
هنوز از این غم مظلومیت شعر بامسمای سعدی، فارغ نشده ایم که دیگربار و به ناگاه، دوباره همان ابیات از این شعر را بر سرسرای اداره مالیات دیار فردوسی توسی نیز می‌بینیم که در سه‌راهی دارایی مشهد، ساختمانی عریض و طویل و باسابقه کهن، ساخته‌اند و این شعر را بر صدر آستان ورودی آن و نصب العین مردم تعبیه کردند.
 
همان دم تلاش می کنی تا تقارن این شعر را به ناکارآمدی سازمان ملل و اداره مالیات ربط ندهی اما ناخواسته چهره ی زرد و رنگِ پریده اقتصاد را به یادمی آوری که بودجه هرساله کشور، وابسته به غول سیاه نفت است و مالیات حلقه‎ی مفقوده ای است که در درآمد کشور،جای چندانی ندارد و بیخود نیست که برخی سرمایه‌داران کلان، ایران را بهشت مالیاتی نامیده‌اند.
 
اگرچه می دانیم که مالیات در اقتصاد موفق دنیا سه کاربرد اساسی دارد که شامل تامین هزینه های عمومی، وابستگی دولت به ملت و کمک به عدالت اقتصادی است اما متاسفانه به مددنفت ، سهم مالیات در کشور ما آنقدر نازل و ناچیز  است که شاید به هیچکدام ازاین موارد آنگونه که باید، نمی‌رسد.
 
در سال  95 سهم مالیات از بودجه طبق پیش بینی دولت، تنها 38درصد است و این یعنی وابستگی مردم به دولت و نام چنین دولتی را توزیعی نهاده اند چرا که پاسخگوی مردم نیست و شفافیت، عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت در آن جایی ندارد.
 
این درحالی است که تنها از 40درصد ظرفیت اقتصادی ایران مالیات گرفته می شود که شامل کارمندان و کارگران و کسانی است که توان فرار مالیاتی را ندارند. و مسم است که در چنین دولت‌هایی رانت و رشوه، شیوع داشته و گاهی حرف اول را در اقتصاد می‌زند.
 
البته فرار مالیاتی مخصوص کشور ما نیست اما برای حل آن می توان از تجربیات جهانی و فرهنگ سازی و اطلاع رسانی درخصوص مصارف مالیات برای ترغیب بیشتر مردم بهره برد.
 
همچنین توصیه علما و مجتهدین نسبت به تبیین این که مالیات، مقوله ای مجزا از خمس و زکات است می تواند موثر و کارساز باشد.
 
نیم نگاهی به فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سالیان اخیر نیز نشانگر آن است که  ایشان در سخنرانی‌های متعدد تاکید بر مولفه های اقتصادمقاومتی و کاهش درآمدهای نفتی داشتند و در نهایت نیز با تاکید بر تولید و اشتغال مولد برای سال جاری نیز « اقتصاد مقاومتی » را نسخه علاج وضع اقتصاد کشور دانستند درحالیکه تبیین این شعار در سال 95 چندان ثمره‌ای نداشت که سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی!
 
در خاتمه با عنایت به عملکرد سال گذشته در حوزه اقتصاد مقاومتی و وضع نامناسب معیشتی مردم که در بیانات ولایت در نخستین روز امسال نیز در مشهد مقدس به شایستگی به آن، اشاره شد، شاید بتوان گفت که تنها راه برون رفت از وضع موجود با ساز و کارهای فعلی، حذف شعر مشهور و البته مظلوم «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند» شیخ اجل سعدی از سر درب اداره مالیات است که بی شک با کلیدهای امروز دولتمردان، قفل کهنه ی دیروزاقتصاد؛ باز نخواهد شد.
 
والسلام/ بتول پادام
تابناک خراسان رضوی
 
حذف شعر مشهور سعدی بهترین راهکار تحقق اقتصاد مقاومتی 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار