هنر قديم است به قدمت بشريت، تاريخ هنر ملت ها نموداري از استعدادها و تواناييها و انديشه ها و پشتكار و پايداري و استقامت آن ها مي باشد. آثار مكشوف از طبقات مختلف زمين گوياي تمدن گوناگون اوضاع جغرافيايي و تأثيرات مذهب و سياست و اقتصاد و سيستم حكومت اجتماعي وضع زندگي ويژه ملت ها است.
سنت پسندیده نام گذاری روزهای هفته با هدف گرامی داشت مناسبت های مهم اسلامی و ملی، یکی از کارهای بسیار خوبی است که در حد خود به ماندگار شدن خاطره وقایع ارزشمند کمک می کند. در فرهنگ اسلامی هم همواره به این مسأله مهم توجه شده است. در قرآن کریم، از این روزهای مبارک و عبرت آموز، تحت عنوان «ایام اللّه » یاد می شود و حتی در یک مورد، به حضرت موسی علیه السلام دستور یادآوری این روزها داده شده است.
این شیوه پسندیده، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی به صورت بسیار جدی دنبال شد که آثار و برکت های فراوانی نیز در پی داشته است. از جمله پس از شهادت هنرمند متعهد و بسیجی، شهید سید مرتضی آوینی در روز بیستم فروردین سال 1372، با پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرمندان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به مقام معظم رهبری، این روز به عنوان «روز هنر انقلاب اسلامی» نام گذاری شد.
هنر انقلاب اسلامی می تواند فرصت مغتنمی به شمار آید تا چشم انداز روشنی از تعریف هنر انقلاب، گفتمان انقلاب اسلامی در هنر، رسالت و تعهد هنرمند، اهداف متعالی هنر اسلامی و ساختارها و شاکله های فکری و هویتی هنر انقلاب اسلامی ترسیم گردد.
مقدمه :
هنر انقلاب اسلامی یا هنر متعهد هنری است که مقارن با انقلاب ۱۳۵۷ ایران شکل گرفت و متأثر از اندیشههای روشنفکرانی همچون جلال آل احمد و علی شریعتی، رهنمودهای معمار و بنیانگذار معظم انقلاب ، حضرت آیت الله روحالله خمینی (ره) ، و تجارت نهضتهای ضداستعماری و چپ گرا بود . این هنر طی دهه ۱۳۶۰ و با بروز جنگ ایران و عراق با هنر موسوم به هنر دفاع مقدس درآمیخت.
هنر انقلاب اسلامی، سبکِ خاصی از هنراست که در دهه اول انقلاب ایران و در دامن ارزش ها و باورهای اسلامی که انقلاب را به ثمر رساند و نیز با الهام از مضامین فرهنگی و سیاسی و اجتماعی ایران، در آن دوره خاص شکل گرفت. و بر اساس تعهد ، اخلاقمداری، واقع گرایی، توجه به آرمانها ، ارزش ها و اصول والای دینی و اسلامی، در خدمت حقایق بودن، دفاع از آرمان ها و اصول انقلاب اسلامی ، فراهم ساختن زمینه رشد و هنر مبتنی بر معرفت اسلامی ، ترویج فضایل اخلاقی – انقلابی و... را می توان از ویژگی ها و خصوصیات اصلی هنر انقلاب برشمرد .
« هنر بزرگ انقلاب این بود که توانست هنر را در خدمت حقایق و در خدمت انسان در بیاورد و آن را از انحصار هم خارج کند» با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، پیام هنر رنگ و بوی حقیقت گرفت و به سوی اصالتش باز گشت و به خدمت انسان در آمد. به عبارتی هنر وامدار انقلاب اسلامی ایران است . انقلابی كه با شعارها و اندیشه های معنوی و ارزش های والای انسانی به ثمر رسید، چنین انقلابی برای معرفی آرمان هایش نیاز مند ابزاری كار آمد است و بهترین ابزار برای نیل به این هدف بزرگ« هنر» است.
مرامنامه هنر انقلاب اسلامیهنرمندان متعهد انقلاب اسلامی پابهپای دیگر اقشار ملت ایران، در صحنههای شگرف ایثار و شهادت، جانبازی کردهاند. آنان آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی را در هنری آسمانی بازتابیدهاند و ظریفترین زوایای این انقلاب عظیم را به یاری ذوق باریکاندیش خویش ترسیم کردهاند. اینک در آخرین سالهای حیات امام روحالله موسوی خمینی، نامهای از ایشان جانهای تشنه هنرمندان انقلاب اسلامی را تازه میکند و این پیام به قبلهنمایی برای همه اهالی اقلیم هنر مبدّل میشود. پیامی که تا مبارزه هست و تا ظلم و بیعدالتی در جهان باقیست، کهنه نمیشود و هنرمندان را به میدان مبارزه با طاغوت فرامیخواند. این پیام چنین است:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه هاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ، سرمایه زوالناپذیر آنگونه هنرى است که باید به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند. تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقلدهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانهخوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایهدارى مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه «اسلام آمریکایى» باشد ...
هنر در مدرسه عشق نشاندهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مىبرند. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در رأس آنان آمریکا و شوروى را بیاموزد.
هنرمندان ما تنها زمانى می توانند بی دغدغه کولهبار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده اند.و هنرمندان ما در جبهه هاى دفاع مقدسمان اینگونه بودند تا به ملأ اعلا شتافتند و براى خدا و عزّت و سعادت مردمشان جنگیدند و در راه پیروزى اسلام عزیز، تمام مدعیان هنر بىدرد را رسوا نمودند . خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.
زمینههای تحول هنر انقلاب اسلامیانقلاب شكوهمند اسلامی ایران، ساختار هنر در جامعه را متحول كرد و هنر نیز همچون سایر پدیدههای اجتماعی و فرهنگی، در برابر موج توفنده و دگرگون ساز انقلاب اسلامی، دچار تحولی عظیم و دگرگونی بنیادین گشت. این دگرگونیها در سایه انقلاب اسلامی و به برکت موج آفرینیهای آن بوده است. هنرمندان، نویسندگان و مخاطبان هنر انقلاب، به جای داستانهای افسانهای و موهوم و سوژههای سبك و مبتذل هنری، سراغ سوژههای واقعی از وقایع انقلاب ، جبهه وجنگ و زندگی شخصیتهای اسلامی و فرماندهان بزرگ و ائمه و اصحاب آنان و سمبل های مقاومت در میان آزادگان و جانبازان و شهدای والا مقام رفتند . به عبارتی دیگر گرایش به مفاهیم ارزشی و فرهنگ دینی دراین عرصه، بسیار بالنده تر گردید.
هنر ایران در سالهای آغازین و دهه اول انقلاب، چنان تحول عظیمی را شاهد بود که به نوعی دگردیسی و تحول شبیه گردید. هنر مبتذل دهه چهل و پنجاه ناگهان در محاصره کارهای ارزشی فراوان و سترگ رو به محاق نهاده بود. مضامینی نظیر روابط بی قید و نفسانیت عنان گسیخته جای خود را به موضوعاتی نظیر ایثار و شهادت و از خود گذشتگی و در یک کلام سلوک معنوی انسان داده بود. دهه شصت بی گمان مقطعی باور نکردنی در تاریخ هنر این مرز و بوم است دورانی که هنرمندان بیتکلفی پا به ساحت آفرینش هنری نهادند و بر این باور بودند که هنر باید بال پرواز جهت رسیدن به ساحتهای آسمانی و ارزش والای اسلامی باشد. از این منظر و با این تفكر جایگاه هنر انقلاب جایگاهی رفیع و کاملا ممتاز است.
تحولات یادشده در هنر پس از انقلاب ایران اسلامی، در زمینههایی چون: زبان هنری، محتوای انقلابی و مکتبی، جهتگیری هنر، رشد استعدادهای تازه هنری و ادبی، آثار هنری و تألیفات ماندگار و اثرگذار قابل مطالعه، بررسی و تحلیل است.
عناصر اصلی هنر انقلاب اسلامیهنر ، تلفیق کننده انسان با دین و پیونددهنده ظاهر عالم با عالم معناست و هنرمند، پیامبر زمان خویش است که رسالتی جز ترجمه تعهد به زبان بشر ندارد هنرمند، کسی جز باغبان اندیشه های مردم نیست؛ باغبانی که آشنایی دیرینه با باران و فرهنگ آن دارد باغبانی که بیش از هر کس، با عطش درخت ها و تشنگی گل ها آشناست هنرمند دینی، به بلوغ می اندیشد.
حقیقتا هنر در مفهوم کلی تاثیر بسزائی در اشاعه هنر اسلامی و انقلاب اسلامی که همانا نشر و گسترش فرهنگ ناب اسلام محمدی (ص) است ایفا کرده است. پس عنصر اصلی هنر انقلاب اسلامی به دو صورت می باشد :
الف - عناصر مهم مضمونی در هنر انقلاب اسلامی:
عناصر مضمونی، آن دسته اند که محتوای اثر را جدا از پرداخت و نحوه بیان هنری تشکیل می دهند؛ این ها عبارتند از:
1- عناصر سیاسی، اجتماعی و روانی ناشی از جریانات انقلاب و پس از آن (جنگ و...)؛
2- عنصر تاریخ و اسطوره های مذهبی؛
3- عناصر عقیدتی و ایدئولوژی اسلامی؛
4- انسان دوستی (اومانیسم خاص انقلاب ها)؛
5- اخلاق خاص انقلاب ها. ایدئولوژی و انقلاب دو مقوله مرتبط با هم
ب - عناصر زیباشناختی هنر انقلاب اسلامی
1- سنت های گذشته هنر اسلامی و سنت های غربی «هنر اسلامی» با تمامی ویژگی های خود، مثل ترکیب بندی، رنگ، نورپردازی، و برخی از مشخصات دیگر پا به پای هنر مینیاتور به عنوان یک اتوپیایِ تصویری در هنر انقلاب اسلامی رخ نموده است. به یک معنا «هنر انقلابی اسلامی» به طور مطلق با پیشینه خود پیوند نگسسته است. اگر چه جدای از ضرورت های انقلاب و عناصر عینی و ایدئولوژیکی آن، بین هنر انقلاب و هنر اسلامی یک فاصله 200 ساله که شامل مکتب های زند و قاجار و رئالیسم و هنر عصر پهلوی و به ویژه هنر 50 ساله قبل از انقلاب، حایل شده است، با این همه به طور ضعیفی ترکیبی از اصول و مبانی هنر غرب و اسلام در زیبا شناختی هنر انقلاب وجود دارد. اصول و مبانی هنری رایج در دنیای فعلی بازگشت می کند به زیباشناسی هنر غرب، اعم از مذهبی و شرک یونان و روم باستان و وضع معاصر غرب و مضمون گریزی و حتی فیگورستیزی، اما از آن جا که هنر انقلاب اسلامی، هنر عقیدتی و در ضمن مذهبی است، این اصول و مبانی کم و بیش با باور مذهبی و اصول اعتقادی پیوند می خورد. از این رو است که برای مثال نورپردازی در هنر دینی، سمبلیک است؛ نور، سایه و اساسا نورپردازی نه تنها نقشی عملکردی دارد، بلکه معنای نمادین هم به خود می گیرد. نوری که از پنجره مشبک می تابد نه تنها فضا را روشن می کند که اشاره است به نوری مطلق که پرتوی از آن نصیب زمین شده است. این یک ویژگی مذهبی است که در گوتیک و باروک هم وجود دارد. فراتر از آن، حالت رمزآمیز و لبریز از الهامی است که این گونه نورپردازی می تواند روح انسان را غرق در شک نسبت به محیطی مادی سازد و این شک را تا حد صعود از واقعیات عینی پیش ببرد. نورپردازی و کنتراست ها در هنر انقلاب اسلامی دارای هر دو ویژگی است. سایر اصول و مبانی نیز تحت تأثیر همین دو فضا شکل می گیرند.
2- سنت های گذشته هنر قرون وسطای غرب کلاً هنرهای دینی به ویژه در ادیان اسلام و مسیحیت به دلیل بهره مندی از یک منشأ الهی، در بعضی موارد به هم نزدیک می شوند. این یک اصل است، اما گذشته از آن سنت های قرون وسطی به ویژه دوران بیزانس و گوتیک در آثار برخی از هنرمندان ما مشاهده می شود. نظیر چهره پردازی های برخی آثار ناصر پلنگی؛ مخصوصا چهره های حجاج یا چهره های مسجد خرمشهر.
3- تأثیر هنر واقع گرای سوسیالیسیت: قبلاً باید توضیح دهیم که هنر واقع گرا دارای سه ویژگی کلی است: اولاً: سنت های بومی هر منطقه در آن حضور واضح دارد؛ ثانیا: این که عقاید و اصول مارکسیستی و کمونیستی و ثالثا: سنت های هنری روسی به عنوان بنیاد سیاسی این سبک در هنر واقع گری سوسیالیسیتی به چشم می خورد. این نظری است که آکادمیسین های شوروی سابق در مورد هنر واقع گرای اجتماعی بیان می داشتند.
«هنر انقلاب اسلامی» در دوره ای از ظهور خود، به خصوص اوایل انقلاب از طریق چند عنصر به هنر واقع گرای سوسیالیستی نزدیک شد: حضور مردم، اهمیت انسان (انسان دوستی)، دردهای اجتماعی، مبارزات مردمی. این ها عناصر مشترکی بود که در پی خود اَشکالی از ترکیب بندی و نورپردازی و رنگ آمیزی را به همراه آورد. اگر همان سه ویژگی را که به عنوان عناصر اصلی سبک واقع گرای سوسیالیستی در نظر بگیریم، به طور مثال (زنی که چلیپا با حجاب می کشد) این یک سنت بومی (اعتقادی) است و یا خرمشهر را با نخل های سوخته به عنوان سمبل این شهر مطرح می کند، یک ویژگی بومی است در کنار ترکیب بندی واقع گرایان امریکای لاتین، در ضمن ترکیب بندی آثار هنرمندان امریکای لاتین هم با همان ویژگی های سبک کلی واقع گرایی سوسیالیستی در آثار بعضی از هنرمندان
ایرانی مشاهده می شود.
این اتصال با تأثیرپذیری که در دوره ای از آثار هنرمندان ما مشاهده شده و پایان یافت، نه دلیل این است که هنرمندان ما آگاهانه از این سبک متأثر شده باشند، بلکه به دلیل تسلط ویژگی های عام انقلاب ها بر آثار هنری است. در «رمی جمرات» واقعا پلیس سعودی با ماسک بر چهره حضور داشته و به عنوان سمبل استکبار علیه مسلمانان مبارز و موحد، به جنگ با حجاج پرداخته است و نظیر این عناصر در موارد دیگر هم پیش از آن که تأثیرپذیری را بیان دارد، وجود مشترک بین انقلاب ها را بیان می کند. زیرا معمولاً سرمایه داران و امریکا دشمنان انقلاب های معاصرند. آنان نیز از وسایل نظامی موجود در همه جهان استفاده می کنند.
4- تاثیرات مضامین دینی یا ایدئولوژیکی بر فرم و زیباشناسی: آن چه می تواند بر فرم زیباشناسانه در هنر اسلامی و سایر هنرهای دینی تأثیر گذارد، همان چیزی است که در اسلام به عنوان غیب یا نادیده توصیف می شد. حول غیب، قیدی است میدانی که از مضامین و شکل پردازی های گوناگون، چون رمزها، سمبل ها، روح، خداوند، قیامت، بهشت و جهنم، قهرمانان و آسمان ماوراءالطبیعه و تمامی مضامین فلسفی شکل می گیرد و فرم زیباشناسانه را به سوی بیان خود (غیب) جهت می دهد. در اوج این غیب، خداوند حضور دارد. پس این جا است که ترکیب بندی، نورپردازی، رنگ آمیزی، خط، حجم، سطح و تمام اصول و مبانی هنری تحت تأثیر آن غیب خاص هنر دینی، شکل زیباشناسانه را به وجود می آورند. تقریبا «در بیشتر» آثار هنر انقلاب اسلامی این تمایل تا آن حد که به فرم زیباشناسانه بیانی تصویری بخشد، حضور دارد.
نتیجه گیری :هنر یگانه ابزاری است كه نه تنها در ذهن و فكر بلكه در عمق دل و جان آدمی تأثیر میگذارد و او را با خود به جهانی كه پیامآور آن است همراه میسازد . در اهمیت هنر همین بس كه بهترین وسیله ثبت تاریخ و برترین ابزار تبلیغ و ارائه آرمانهای بشری و الهی است.
انقلاب در مفهوم عام و کلی خود، به معنای تغییر در ساختارهای سیاسی و به تبع آن ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و ... در یک کشور است و همانطور که از نام آن پیداست، به دگرگونی و حرکت دلالت دارد. البته شرط اساسی برای تعبیر چنین حرکتی به انقلاب، مردمی بودن آن است و در غیر این صورت نمی توان نام انقلاب را بر آن گذاشت و مفهوم دیگری خواهد داشت. این تغییر عظیم، نه تنها بر ساختارهای کلان یک کشور اثر می گذارد، بلکه بر تمام ساختارهای دیگر و نیز بر زندگی تک تک افراد جامعه تاثیرگذار خواهد بود. در این میان، از جمله ی مسائلی که به شدت تحت تاثیر چنین حرکتی قرار می گیرد، هنر آن جامعه است؛ چرا که اساسا انقلاب حرکتی مردمی است و هنر یک جامعه نیز، نماینده و نشان دهنده ی تفکر مردم آن جامعه است و مردم هستند که آن را شکل می دهند. انقلاب، حرکتی پویا و زاینده است و هنر اصیل و واقعی نیز این ویژگی ها را در خود دارد. بنابراین، این دو به خوبی با هم در می آمیزند و به هم جهت می دهند و در مواردی، این خود هنر است که در آگاهی بخشی و پیشبرد انقلاب و حرکت آن، تاثیرگذار است. چنین موردی در شرایطی رخ می دهد که آگاهی لازم برای انقلاب، از مدت ها قبل در میان مردم آن جامعه حاکم شده و تفکرات آنها به این سو حرکت کرده باشد و در واقع، حرکتی عجولانه و شتاب زده نباشد.
هر انقلابی بر هنر دوره ی خود موثر است، اما این که تاثیر آن چقدر پایدار باشد و آیا بتواند به رویکرد جدیدی در هنر – که نام هنر انقلابی را به خود بگیرد – بیانجامد، بستگی به ویژگی های آن انقلاب و میزان مردمی بودن و ماندگاری اش دارد.
انقلاب شکل گرفته در کشور ما در سال 1357، تمام ویژگی های اصیل یک انقلاب را داشت؛ حرکتی بود تماما مردمی که یک شبه صورت نگرفت، بلکه این آگاهی بخشی سال ها به طول انجامید و در سال 57، مردم به درجه ای از پختگی و بلوغ رسیدند که توانستند چنین حرکتی را سامان دهند. این انقلاب، همچون هر حرکت عظیم دیگری، منجر به تغییرات فراوانی شد. اما آنچه ما در اینجا قصد بررسی اش را داریم، عرصه ی هنر و تغییرات آن است. در این گزارش، به بررسی این موضوع می پردازیم که هنری که پس از انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفت، چه ویژگی هایی دارد (و باید داشته باشد) و رویکرد انقلابی چگونه در این هنر تجلی یافته است .
انقلاب ایران، نام اسلام را بر خود دارد و این نشان دهنده ی تفکری است که باعث به وجود آمدن آن شده است. هنر اصیل نیز، بیش از هر عامل دیگری بر پایه ی تفکر و تعمق استوار است و اساسا هنری که اندیشه ی محکمی در پشت آن وجود نداشته باشد، اصالتی نیز ندارد. بنابراین طبیعی است که از دل چنین انقلابی، رویکرد جدیدی به هنر (بر پایه ی همان تفکراتی که موجب به بار نشستن انقلاب شده اند) نیز به وجود آید و به پایه گذاری نوع جدیدی از هنر بیانجامد که آن را هنر انقلاب اسلامی می خوانیم.
پی نوشت :
1- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از هنرمندان دفاع مقدس، 20/1/1379.
2- بیانات معمار کبیر انقلاب اسلامی ، روح الله الموسوی الخمینی ، (1360) ، صحیفه نور ، جلد های 5 – 6 19- 21 .
3- ماهنامه فرهنگ پویا شماره 19