آيا انتخاب سيد ابراهيم رييسي براي ماندن در صحنه انتخابات و حذف محمد باقر قاليباف موجب شكست اصولگرايان شده است ؟
به گزارش تابناک رضوی به نقل از تيتربرتر، صبح شنبه فرا رسيد؛ همان شنبه اي كه حسن روحاني درباره آمدنش به هوادارانش اميد مي داد و به تخريب چي هاي انتخاباتي هشدار .
حالا همان شنبه آمده است و به قول حسام الدين آشنا :«امروز همه به سر كار خود باز مي گردند، از مشاور امور زيربنايي و فدراسيون نجات غريق گرفته تا شهرداري تهران و تويت آستان . او هم به رياست جمهوري . »
انتخابات تمام شده با يك نتيجه كه تحليل هاي زيادي به همراه خود دارد براي مفسران سياسي كه سوال هاي متعددي را كنار هم رديف كرده اند . حالا آنها بايد اين سوالات را كنار هم رديف كرده و از نشانه ها و مولفه هاي به چرايي پديد آمدن چنين پديده مهمي در 4 سال پاياني يك قرن برسند.
دست كم حالا كه نتيجه جزيي انتخابات به صورت رسمي بيان نشده و هنوز نمي توان تحليل هاي جامعه شناسي بر مبناي طبقه آراي كسب شده در مناطق داشت اما مي توان به كليت پرداخت و پرسشي مهم را به ميانه مباحثه آورد .
1- آيا انتخاب سيد ابراهيم رييسي براي ماندن در صحنه انتخابات و حذف محمد باقر قاليباف موجب شكست اصولگرايان شده است ؟
مي توان پاسخ اين مساله را در دو سطح بررسي كرد :
الف : محمد باقر قاليباف در صحنه مي ماند و رقابت با سه نامزد اصولگرا ادامه پيدا مي كرد؛
براي رسيدن به پاسخ اين سوال مي توان به نظر سنجي هاي بعد از مناظره آخر توجه كرد . بر ميناي اخبار موجود راي ابراهيم رييسي يك روز بعد از مناظره آخر روي 19 درصد و راي قاليباف روي بيست درصد ديده مي شد . نكته اينجا بود كه راي قاليباف شيب منفي پيدا كرده و راي ابراهيم رييسي هم چندان شيب تندي نداشت .تصميم سازان اصوگرا متوجه بودند كه افزايش محدود راي رييسي از آرايي است كه از سبد قاليباف ريخته است . ادامه اين روند قاليباف را به زير 15 درصد و نهايتا رييسي را به 25 در صد مي رساند . مجموع اين دو نامزد با توجه به اينكه به صورت عادي ديگر شوكي نداشتند كه به انتخابات وارد كنند به نظر بيش از 40 درصد نبود . پس ماندن قاليباف چندان تحولي در نتيجه انتخابات حاصل نمي كرد جز تقسيم آرا .
ب: محمدباقر قاليباف در صحنه مي ماند و ابراهيم رييسي حذف مي شد؛
اين پرسش بسيار مهمي است . روزي كه قاليباف انصراف داد در عين ناراحتي يك خوشحالي پنهان نيز در بدنه انتخاباتي حاميان قاليباف ديده مي شد . آنها از دو نكته اساسي مطلع بودند . اول اينكه محمد باقر قاليباف با همراهي سيد ابراهيم رييسي و حضور همزمان به مقام سوم دست مي يافت و از راهيابي به دوردوم باز مي ماند . آنها اين را هم مي دانستند كه اگر قاليباف به جاي رييسي هم بماند نمي تواند بخش مهمي از آرا او را جذب كند . مي دانست كه بخش قابل توجهي از آراي رييسي مربوط به بخش مروح جامعه است . بخشي كه از دو طيف منتقد مذهبي و معيشت گرا تشكيل مي شود .
قاليباف مي دانست كه بخش مذهبي طيف محروم سال هاست كه منتقد او هستند . به ياد مي آوريم مواضع تند روزنامه كيهان به قاليباف در ماجراي املاك و حتي پلاسكو و همچنين كنايه هاي به ياد ماندني سعيد جليلي به ماجراي املاك و گورخواب ها.
پس مي دانست كه از اينجا برداشت راي هم نخواهد داشت . در طيف معيشت گراي طبقه محروم هم او اگر چه كه حرف هايي همچون سه برابر كردن يارانه ها و يارانه 250 هزار توماني يارانه داشت اما روشنگري حسن روحاني ، اسحاق جهانگيري و حتي هاشمي طبا براي مردم اين اطمينان را حاصل كرد كه قاليباف صرفا يك برنامه ذهني بدون راهكار براي اين حرف هايش دارد .
قاليباف نتوانست به مردم ثابت كند كه مي تواند اين شعارها را عملي كند . پس او مي دانست كه كناره گيري رييسي چندان شيفت راي به سمت او به همراه نخواهد داشت .
دومين سوال اما اين است كه شوك منفي آخر كه در روز چهارشنبه از سمت اردوگاه خودي به اصولگرايان وارد شد چه تاثيري در نتيجه انتخابات داشت ؟ منظور از اين سوال تاثير ديدار خواننده زير زميني با ابراهيم رييسي در فرودگاه است.
اين هم نكته اي است كه اكنون حرف هاي زيادي در مورد آن مطرح است . گويا برهان انجام چنين ملاقاتي از بين بردن شوك حضور حسن روحاني در مشهد و برگزاري اجراي زنده توسط سالار عقيلي بود . آنها مي دانستند كه به لحاظ فرهنگي، جو رواني سنگيني اين طيف از اصولگرايان را تهديد مي كرد كه چرا آنها با برگزاري كسرت و موسيقي مخالف هستند . بنابراين اين ديدار مي توانست اين جو رواني را بشكند . اما آنچه رخ داد بازخورد بسيار منفي ديدار در فرودگاه بود . به يكباره موجي از تصاوير مربوط به گذشته اين خواننده در كنارتصاوير ديدارش با ابراهيم رييسي مانند يك بمب خبري در شبكه هاي مجازي صدا كرد . حالا او در ميان هواداران طيف مقابل متهم شده بود به اينكه رويه اي دوگانه دارد و در بين طرفدارانش هم اين مساله ايجاد شد كه او روي برخي اصول مرود نظر آنها ايستادگي كامل ندارد . اين مساله نه فقط موجب جذب راي نشد بلكه آرا او را ريخت . حالا يك سوال مهم مي تواند پاياني باشد براي اين نوشتار : « چه كسي اين ايده را به ابراهيم رييسي داده است ؟» . فرضيه مهمي وجود دارد : «يك احمدي نژادي نفوذي در اردوگاه آقاي رييسي حضور داشته ، همان كه اين پيشنهاد را داده است .»
