به گزارش تابناک رضوی،به نقل از نخست نیوز،آرشان علیزاده قمصری فقط چهار و سال و نیم دارد و حالا در جمع ۱۵۰کودک زیر سن مدرسه عضو منسا در کل جهان درآمده است.
انجمن منسا در سراسر جهان افرادی با بهره هوشی بالا را به عضویت خود در میآورد و با برنامههای سازماندهی شده، سعی در استفاده هر چه بهتر از هوش اعضا و ارتباطدادن آنها با یکدیگر دارد. در این میان فقط حدود دودرصد از مردم کل جهان با ضریب هوشی بالای ۱۳۵، میتوانند عضو این انجمن شوند.
پیش از خواندن گفتگوی ما با پدر و مادر آرشان، شاید تصور کنید فرزندان شما نیز میتوانند یکی از همین کودکان باهوش باشند و کافی است از او تست هوشی بگیرید و ادامه ماجرا. این تصور شما میتواند کاملا درست باشد اما رفتار درستتر توجه بهموقع در کشف و پرورش استعدادهای فرزندان است. همان موضوعی که منجر به کشف هوش بالای آرشان و پیشرفت روزافزون او شده است. صبوری، حوصله و توجه خانواده، نکتههای کلیدی در برخورد با آرشان بوده است.
اما دلیل مهم اعلام خبر عضویت آرشان در انجمن منسا و ضریب هوشی بالای او از سوی خانوادهاش، توجه ارگانهای مربوط بهویژه ارگانهای آموزشی به حضور و افزایش این بچهها در ایران و فراهمکردن شرایط آموزش آنها در کنار بچههای عادی است. چنانکه با نزدیکشدن آرشان به سن مدرسه، دغدغههای این خانواده نیز اوج گرفته است. آنها همچنین از هر فردی که در زمینه آموزش بتواند به آنها کمکی کند، استقبال میکنند.
خانواده علیزاده سالهاست ساکن محله ارشاد هستند. البته در مرز مشترک با محله قدیمی آبکوه. پدر آرشان بهخوبی کوچه پس کوچههای محله آبکوه را میشناسد. آنها وقتی میشنوند در این محله بزرگان و دانشمندان بسیاری زندگی میکردهاند، حس خوبی پیدا میکنند.
ماهم پای صحبتهای آشیل علیزاده قمصری و حمیده طالبی جاغرق پدر و مادر آرشان و سپیده خوشقامت، مدیر مهدکودک او که کمکهای بزرگی برای آموزش آرشان داشته مینشینیم. آرشان هم با دخترک خانم خوشقامت مشغول بازی است و هر از گاهی صدایشان اوج میگیرد و وارد هال میشوند و آرشان هم شروع میکند به شیطنت.
مدیر مهدش میخندد و میگوید: آرشان عاشق پریدن و دویدن است. هر چه بالاتر باشد بهتر. یکی از معضلات ما در مهد همین است که او از سرسره پایین میپرد و بچههای دیگر هم دوست دارند این کار را انجام بدهند.
در ۱۸ماهگی اشکال هندسی را تشخیص میداد
در ابتدای گفتگو درباره چگونگی دریافت خانواده آرشان از هوش او میپرسیم و اینکه برخوردشان با این موضوع چگونه بوده است.
خانم علیزاده میگوید: روند رشد پسرم تا ۱۰یازدهماهگی از نظر صحبتکردن و راهرفتن طبیعی بود. همان زمانها بود که پازلی هندسی برایش خریدم که البته برای سن او کمی دشوار بود. حتی بعد از خرید پازل به پدرش گفتم که بهنظرم نباید این پازل را برای آرشان میخریدم و اشتباه کردم. این را هم بگویم که تا پیش از آن برای آرشان هیچ پازلی نخریده بودیم. بله، آرشان کمتر از یکهفته این اشکال را شناسایی و پازل را درست کرد.
همین موضوع باعث شد که من به خرید پازلهای مختلف برای او تشویق شوم. همچنین اگر از او اشکال هندسی مختلف را میپرسیدیم با انگشت اشاره، آنها را نشان میداد. در کمتر از ۱۸ماهگی هم میتوانست اشکال سهبعدی را نشان دهد.
نگران رفتار درست با آرشان بودم
همزمان با دوسالگی آرشان که دیگر کامل صحبت میکرد، ماهم شروع کردیم به آموختن اعداد به او. پیشرفتش خیلی خوب بود. از طرفی چون من هم خیلی به ریاضی علاقه داشتم، به همراه مادر همسرم که دبیر ریاضی است با او کار میکردیم. اینها را خانم علیزاده میگوید و همسرش در تکمیل صحبتهای او اشاره میکند: دیگران خیلی به ما درباره رفتارهای عجیب آرشان مثل محاسباتش، شمردنش و .. میگفتند و ما هم همیشه این را به حساب شوخی و اینکه افراد دیگر اطلاعاتی درباره پیشرفت فکری بچهها ندارند میگذاشتیم.
آرشان در دو و نیمسالگی با ماجرای جالبی اعداد زوج و فرد را تشخیص میدهد. خانم علیزاده در اینباره تعریف میکند: با ماشین در خیابانی پیش میرفتیم که به من گفت چرا در خیابانها اگر عدد۳۲ داریم، ۳۳ نداریم. به او گفتم اینها اعداد زوج و فرد هستند. بنایران مدتی در خیابان میچرخیدیم و به نشان میدادم که این اعداد تعدادی زوج و تعدادی فرد هستند و اینطور بود که بهخوبی این اعداد را یاد گرفت.
او ادامه میدهد: همینطور در آموزشهای او پیش میرفتیم که دیگران به من میگفتند چرا اینقدر به این بچه آموزش میدهید و من هم به عنوان یک مادر نگران شدم که رفتار درست چیست و خودم را در آموزشدادن کنترل میکردم.
او از لفظ «بازدارندهبودن» خودش استفاده میکند و میگوید: تصورم این بود که بچهای که مانند بچههای شش ساله اشکال هندسی و اعداد دورقمی را میداند، دیگر نباید بیش از این جلو برود. تا اینکه در دوسال و نهماهگی با مهدکودک خانم خوشقامت آشنا شدیم و مشاورههای ایشان در آموزش کمک بزرگی برای ما شد.
با اعداد زندگی میکند
خانم علیزاده، ادامه صحبت را به مدیر مهد آرشان، خانم خوشقامت میسپارد. او هم با لبخند میگوید: ما در مهدمان با معظلی روبهرو هستیم؛ اینکه همه خانوادهها هنگام ثبتنام یادآوری میکنند که فرزندشان خیلی باهوش هستند و خاص و ما حواسمان باشد. خوب ببینید این برچسبزدنها به بچهها چه مثبت و چه منفی آنها را در بیان احساسات و ارتباطاتشان با دیگران محدود میکند. در بسیاری از کشورهای دنیا مدارس تیزهوشان وجود ندارد و بچهها را از یکدیگر جدا نمیکنند. چون اینطور بچهها نمیتوانند از زندگی اجتماعی خود لذت ببرند. درست است که آنها را بالا میبریم اما به دورشان حصاری هم میکشیم. تصور ما درباره آرشان هم همینگونه بود. منتها بعد از مدتی متوجه رفتار خاص و بهزعم من غنی خانوادهاش با او شدیم. آنها هیچ زمانی را به بطالت با پسرشان نمیگذرانند. مثلا حتی هنگام بالارفتن او از پله، باهم تعداد پلهها را می شمردند یا حتی هنگام قدمزدن، قدمها را میشمردند. البته شاید اینها تقاضای آرشان هم بوده است.
او ادامه میدهد: اوایل آرشان سخت پیش ما میماند. بنابراین بعد از مدتی برای جذب او متوجه شدیم با اعداد خوشحال است و اصلا با آنها زندگی میکند. بنابراین دستههای رنگی بادکنک جلویش میگذاشتیم و میگفتیم هر کدام چه رنگی دارد و در هر دسته چه تعدادی وجود دارد. او عاشق شمردن بود و آنالیز و تحلیل اعداد. مثلا این عدد چندتا از عدد دیگری کمتر یا بیشتر است و ...
بازی یک مشت لوبیا و سنجیدن هوش آرشان
ارتباط بیشتر با آرشان، خانم مدیر را نیز متوجه تفاوتهای او میکند. خانم خوشقامت که خود مهندس مکانیک است، میگوید: برای آنکه دریابیم آرشان واقعا مفهوم اعداد را میفهمد یا حفظ میکند، یک بازی پیشنهاد دادم. در این بازی، تعدادی لوبیا داخل کاسه میریزیم و دانه دانه لوبیاها را بیرون میآوریم و به بچه نشان میدهیم که این یک لوبیا است و این دوتا. حالا تو با مشتت صدتا از داخل کاسه بردار. اینگونه میتوان درصد خطای او را سنجید.
مادر آرشان در ادامه این صحبت از نتیجه این بازی درباره پسرش میگوید: این تمرین را انجام دادیم و آرشان به عدد ۱۰۰ که رسید ۱۰۲ تا لوبیا برداشت و دیگر برایمان قطعی شد که او اعداد را درک میکند.
پدر آرشان هم میگوید: چندمدل عددخوانی داریم. یک مدل حفظکردن است. یعنی بچه میداند که بعد از عدد سه، چهار میآید. یکمدل هم نقاشیخوانی است. عدد چهار کنار پنج میشود، ۵۴ و یک مدل هم درک اعداد است. یعنی اینکه بدانی ۵۴ یعنی ۵۴عدد از هرچیزی. خوب، خیلی از بچهها میتوانند قبل از رفتن به مدرسه از یک تا هزار را بشمارند و چندزبان هم بلد هستند اما اینها خیلی عجیب نیست. درک مهم است و تخمینزدن.
جمع دورقمی با دورقمی را خودش یاد گرفت
خانم مدیر نیز میگوید: آنچه درباره آرشان خیلی مهم است، گرفتن اطلاعاتش از محیط اطراف و تعمیمدادن آن اطلاعات با موارد مشابه و بهنتیجه درسترسیدن است.
این درک و تعمیم همان موضوعی است که خانم خوشقامت درباره سنجش هوش، روی آن تأکید بسیار دارد. میگوید: در نظام آموزش و پرورش ما به بچهای ۶ساله و باهوش میشود آموزش داد اما آموزشدادن به بچهای چهارساله که خودش به درک خیلی چیزها میرسد به این آسانی نیست.
همچنین حتما خانوادهها در تعیین ارزیابی هوش فرزندان خود این را در نظر بگیرند که چه چیزهایی به فرزندشان آموزش ندادهاند و خود بچه به آن موضوع رسیده است. همینها نشاندهنده هوش بالای آنهاست؛ نه هر هوش و زکاوتی. مثلا آرشان بهراحتی تشخیص میدهد اگر بعد از عدد ده، بیست میآید، بعد از عدد سی هم چهل میآید.
مادرش هم میگوید: اگر من جمع عدد یک رقمی با یک رقمی را به او آموزش دادم، جمع عدد دورقمی با دورقمی و سهرقمی با سهرقمی را به او یاد ندادهام. ولی چون خودش درک درستی دارد، آن را انجام میدهد.
اگر چیزی بلد نیست من هنوز به او یاد ندادهام
خانم علیزاده همچنین ادامه میدهد: مطمئن هستم هیچ چیزی وجود ندارد که من به آرشان یاد بدهم و او یاد نگیرد، اگر چیزی را هم بلد نیست من هنوز به او یاد ندادهام. او همیشه از من آموزش میخواهد و این خواسته در ریاضی بیشتر بوده است. حالا هم بیشترین استرس و نگرانی ما بحث آموزش او در مدرسه است. ما دوست داریم با همسن و سالان خودش بزرگ شود اما آموزشهای ویژه را هم دریافت کند و آموزشهایش طوری باشد که روند روانی رشدش را طی کند.
آشنایی با انجمن منسا
اما پدر و مادر آرشان چطور با انجمن بینالمللی تیزهوشان منسا آشنا میشوند. خانم علیزاده در اینباره میگوید: باتوجه به شناخت نسبی از هوش آرشان به دنبال آموزشهای خاص برای او در اینترنت بودم. تااینکه با خبر عضویت یک کودک ایرانی در انجمن منسا مواجه شدم. البته عضویت آرشان در منسا راهی خیلی سخت و دراز داشت که حدود یک سال و نیم طول کشید. درحالی که اگر الان من بخواهم به کسی مشاوره بدهم، یکماه بیشتر طول نمیکشد.
او در ادامه میگوید: آرشان سهسال و دوماهش بود و نمیدانستیم، برای سنجش هوش او به کجا مراجعه کنیم. تااینکه با کلینیکی آشنا شدیم و با اصرار، آنها را به گرفتن تستی برای ارزیابی هوشش راضی کردیم. چون بههیچ عنوان از کودکان زیر پنجسال بهدلیل اینکه هوش آنها با بالارفتن سنشان زیاد میشود، تست گرفته نمیشود. خلاصه یک ربع ابتدایی، دکتر با من و همسرم دعوا میکردند که چرا فکر میکنید فرزندتان باهوش است و این تصور همه مادر و پدرهاست. آرشان هم در اتاق دیگر در حال بازی بود.
پدر ادامه صحبت را پیش میگیرد و با هیجان میگوید: برای یکلحظه آرشان در را باز کرد و آمد تو و گفت مامان و بابا من هواپیمایی با چهاربال درست کردم. دکتر با حالت تمسخرآمیزی رو به آرشان گفت «ببینم چهاربال هواپیماتو». آرشان هم یکی یکی بالها را شمرد. تا ۳۰ثانیه دکتر حرفی نمیزد و باورش نمیشد که بچه سهساله هم مفهوم عدد چهار را بداند و هم بتواند یکی یکی بشمارد و از طرفی هواپیما درست کند.
بعد بلند شد و در را بست و گفت «بیا اینجا بشین» و چندتا سؤال ساده از او پرسید که آرشان بهراحتی آنها را جواب داد. البته این سؤالها برای آرشان ساده بود. حتی مکعبمربع و مکعبمستطیل کشید و پسرم هم بهدرستی نام آنها را گفت.
آنها در ادامه تصدیق کردند که آرشان با بچههای دیگر تفاوت دارد و گفتند ما تستهای دیگری هم از او خواهیم گرفت. بعد تست دیگری آوردند که تصویر دری بود که نقصهایی داشت. بازهم دکتر از پاسخ آرشان جا خورد. چون آرشان بهجای یکمورد نقص در، بهپنج مورد اشاره کرد. از نداشتن لولا و زبانه و ... در حالی که ما پیش از آن اصلا ما به او درباره بخشهای مختلف در چیزی نگفته بودیم. درنهایت آنها گفتند شما هر مدرکی بخواهید میدهیم. و از آن به بعد برای ارتباطگیری با منسا شروع کردیم.
او ادامه میدهد: انجمن منسا از ما جواب تستی به نام وِکسلر که استاندارد جهانی دارد میخواست. در نتیجه این تست اگر عدد آیکیوی او بالای ۱۳۲ میشد، امکان عضویت در منسا را داشت. خوشبختانه این اتفاق هم افتاد و نتیجه تست آرشان عدد ۱۳۹ شد. این نتیجه را به منسا ارسال کردیم و از سمت آنها تأیید شد و در آبان ماه سال ۹۵، آرشان بهعضویت منسا درآمد.
استعداد آرشان از کجاست؟
اما یک پرسش مهم. استعداد آرشان از کجاست؟ ارثی است یا اکتسابی؟
خانم علیزاده با خنده میگوید که پدر آرشان خیلی باهوش است و خانم خوشقامت هم ادامه میدهد: بهنظر من استعداد او ژنتیکی است که در بستر مناسبی قرار گرفته و غنی شده است. پدر و مادرش به علایق و احساسات او توجه کردهاند. ما آدمهای باهوش بسیاری داریم که ممکن است افسرده شوند یا دچار رفتارهای نادرست و حتی انحراف. اما حوصله مادر و پدر آرشان زیاد است و صبور هستند و رفتارهای فرزند خود را با کودک دیگری مقایسه نمیکنند. آنها آرشان را همهجانبه میخواهند و همه زوایای وجودش را در نظر میگیرند و بهدنبال سوءاستفاده از وضعیت او نیستند.
نفس اسنانوندی، ساکن تهران نخستین کودک ایرانی است که در نوامبر ۲۰۱۴ به عضویت سازمان منسا درآمده است. ضریب هوشی او ۱۵۵ است.
آوش رضایی مشهدیکلائی نیز از ساری پس از نفس در این لیست با ضریب هوشی ۱۳۵ قرار گرفته است.
در اتاق آرشان
آرشان به همراه دختر خانم خوشقامت در اتاقش مشغول درستکردن یک کشتی هستند. این کشتی با قطعههای بسیار کوچک درست میشود و سرهمکردن آن اصلا کار آسانی نیست. کتابی مقابل آرشان باز است که با کمک آن و پدرش، کشتی را درست میکند.
خانواده علیزاده حواسشان هست که آرشان را تافتهای جدابافته از بچههای دیگر بار نیاورند تا این کودک با این تصور دچار محدودیت در بیان احساسات و ارتباطش با دیگران نشود. پدر آرشان آرام میگوید: همیشه در پاسخ به کودکان همسن و سال یا بزرگتر از آرشان که میپرسند چرا او اینقدر چیزی میداند، میگوییم آرشان خیلی تلاش میکند.
آرشان سخت مشغول ساختن هواپیماست و اصلا حاضر نیست بازیهای دیگری را شروع کند. انواع و اقسام پازلها در کمدش چیده شده که همه آنها را مثل آبِ خوردن حل میکند. خانم علیزاده پازلی از نقشه ایران را نشانمان میدهد و میگوید: روی صفحه اصلی پازل، خط و مرزی مشخص نیست. اما آرشان بهراحتی آن را درست میکند.