بعد از انتخابات مجلس دهم زمزمه های تشکیل ساز وبرگ وحدت بخشی در میان
اصولگرایان به گوش رسید. خبر خوبی برای این اردوگاه سیاسی. البته
اصولگرایان در طول 28 سال گذشته با احتساب آنچه امروز ادعا می نمایند تا
کنون تنها یک دور برنده انتخابات ریاست جمهوری بوده اند آنهم در سال 88.
هرچند برنده آن انتخابات انتساب خود به این جریان را همواره تکذیب نموده
است.
موضوع انتخاب کاندیدای نهایی این
جریان سیاسی در انتخابات همواره یکی از موضوعات مهم و چالشی آنان بوده است
. چه اینکه در بسیاری از برهه های حساس انتخاباتی تعدد کاندیداهای
اصولگرایی یکی از اضلاع محوری شکست آنان بوده است. هرچند یکی دیگر از اضلاع
را عدم تعریف شاخصه های اصولگرایی بطوریکه مورد اقبال و پذیرش مردم باشد
بدانیم.
به هرحال این سوراخ ، سوراخی بود که
اصولگرایان بارها از آن گزیده شدند. این بار ایمانی فعال رسانه ای ارشد
اصولگرایان می گوید دیگر دوران شیخوخیت گذشته است.
شیخوخیت در این
اردوگاه فکری به مراجعه به نخبگان ساختاری و یا فردی اصولگرایی خطاب می
شود. در گذشته، این جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود
که این شیخوخیت را رقم می زد. هرچند از سال 84 به این سو محور دیگری هم
برای این کار افزوده شد. موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آیت الله مصباح یزدی.
از
سال 93 و با فوت ناگهانی آیت الله مهدوی کنی و با توجه به انشقاق گسترده
ای که در جامعه روحانیت مبارز اتفاق افتاد موضوع شیخوخیت به اندازه بسیار
زیادی از اهمیت افتاد.
البته این مساله نیز قابل
ذکر است که اساسا شیخوخیت معادل کارآمدی نیز نبوده است. نامه مهم گلایه
آمیز مهدوی کنی به ولایتی و جلیلی که به نظر شیخوخیت نیز تمکین نکردند تنها
یکی از دهها نمونه شکست این روش اجماع آرا در میان اصولگرایان است.
اما
این بار دیگر با تاسیس ساز و کار جمنا اصولگرایان هر چه بیشتر در حال
ممارست در سیاست ورزی کلاسیک هستند. انها گوئی پذیرفته اند که سیاست و
سیاست ورزی آدابی دارد. هرچند برای عدم پذیرش مسائلی چون تحزب هنوز هم از
قوه توجیه خود استفاده می نمایند و اغلبشان در قالب هایی چون جبهه و هیئت
فعالیت می نمایند اما اظهار اینکه دیگر شیخوخیتی در کار نیست و مدل جمنا
پیش برنده جریان اصولگرایی خواهد بود به خودی خودی گامی به سمت توسعه سیاسی
این اردوگاه محسوب می گردد.