عدل هاشمی : بعد از 40 سال با خرد جمعی و تلاش مجدانه توانستیم 349 میلیون متر مکعب تخصیص آب را از سد مارون بگیریم .
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، موضوع برداشت از برخی سدهایی که در کهگیلویه و بویراحمد ساخته و منفعت آن به دیگر استان ها می رسد ، همواره یکی از دغدغه های مردم و نخبگان و مدیران بوده است . شاید جمله معروف منتصب به آمیر احمد تقوی روحانی برجسته راشنیده باشید که گفته سد کوثر مانند عروسی است که رو به خوزستان و پشت به ماست ! این یک واقعیتی بوده که وجود داشته و دارد.
اما عدل هاشمی از روز اول قول داده بود که این وضعیت را تغییر دهد و در همین راستا موضوع تامین آب شرب از چهارشهرستان حوزه ی انتخابیه خود از سد کوثر را پیگیری و بنابر سخنان خود و مصوبه های اعلامی توصیب شده است . در خصوص سد مارون هم برداشت 349 میلیون متر مکعب را تمام شده و در مراحل اجرایی اعلام کرده است.
عدل هاشمی پور در نشست شورای برنامه‌ریزی و توسعه کهگیلویه و بویراحمد که ظهر دیروز برگزار شد از احقاق حق شهرستان کهگیلویه از سد مارون خبر داد و گفت: بعد از 40 سال
با خرد جمعی و تلاش مجدانه توانستیم 349 میلیون متر مکعب تخصیص آب را از سد
مارون بگیریم که 50 میلیون متر مکعب برای دهدشت غربی و 50 متر مکعب دیگر
برای حوزه‌های صنعتی و پتروشیمی و سیمان و سایر موارد اختصاص خواهد یافت.
به نظر می رسد عدل هاشمی در این خصوص توانسته است دغدغه ی مردم و نخبگان را مورد نظر قرار دهد و باید امیدوار بود این پروژه ها اجرایی و به نتیجه برسد.
شعر شاعر چرامی
اما این موضوع اختصاص آب سدها به استان که از دیرباز مورد توجه بوده است و تقریبا به یک آرزو تبدیل شده بود ، یکی از شاعران چرامی را بر آن داشت تا در این زمینه شعری بسراید.
متن شعر :
(حق آبه شهرستان چرام از سد کوثر)
وَ ساورز و اِشکَر وَ یا چاسَتَخوار
چه گویم به هر سو رَوان است آب
تَسوج تَنگِ آبشور وُ سَرکُرتَه بین
همه آب وُ آبشار وُ چشمه سراب
همان آب وافِر که ما داشتیم
به گَردِش در آورده صد آسیاب
خروشان بود رود و هرچشمه اش
فراز و نَشیب کَرده با پیچ و تاب
تو گویی که شیرین جان میرود
برهنه زبان بسته در آفتاب
به یَغماست آبش مرا دیده خون
دو دیده بدان دیده ناید به خواب
همینطور پیموده کوه و کَمر
براندَست در پیچ و خَم با شتاب
تَنِ خَسته کرده رها پُشت سَد
نصیب چرام هیچ از این بَحر آب
ز سَرحد گرفتست تا گرمسیر
سئوالات بسیار ما بی جواب
ز بلقیس وُ کورسا وُ رُود تُغار
سخن با تو گویم ای مُستَطاب
چنین آب کز کوه و دشت چرام
نباشد، که را سدکوثر بدیدی به خواب
همه آب ما را به ساحل برند
نگون بخت این مردم بی صحاب
به خیر نه آباد و آن دشت گَز
بیابان لِشتر و دشت خَشاب
حق آبه دادند و ما را چه سود
از این دَخل سرشار واین گنج ناب
رسانه به تبلیغ مشغول گشت
بگفتند در وصف این بند و طاب
تو پندار کاین ثروت اجنبیست
نشاید که دارد حساب و کتاب
همین آب سد را چرام مادرست
چرا سهم آبش برند در غیاب
ندانیم که راضیست پروردگار
که ما تشنه باشیم و در کوزه آب
به نیکی بداد درسم آموزگار
توهم پند گیر مثل من ای جناب
چراغی که اینک به منزل رواست
به جای دیگر بردنش نا ثواب
چرام را که حق دارد و آب از اوست
گمانم نمودند سرش زیر آب
( سروده ساورز چرام )
ب - چ مرداد ماه ۱۳۹۶
وَ ساورز و اِشکَر وَ یا چاسَتَخوار
چه گویم به هر سو رَوان است آب
تَسوج تَنگِ آبشور وُ سَرکُرتَه بین
همه آب وُ آبشار وُ چشمه سراب
همان آب وافِر که ما داشتیم
به گَردِش در آورده صد آسیاب
خروشان بود رود و هرچشمه اش
فراز و نَشیب کَرده با پیچ و تاب
تو گویی که شیرین جان میرود
برهنه زبان بسته در آفتاب
به یَغماست آبش مرا دیده خون
دو دیده بدان دیده ناید به خواب
همینطور پیموده کوه و کَمر
براندَست در پیچ و خَم با شتاب
تَنِ خَسته کرده رها پُشت سَد
نصیب چرام هیچ از این بَحر آب
ز سَرحد گرفتست تا گرمسیر
سئوالات بسیار ما بی جواب
ز بلقیس وُ کورسا وُ رُود تُغار
سخن با تو گویم ای مُستَطاب
چنین آب کز کوه و دشت چرام
نباشد، که را سدکوثر بدیدی به خواب
همه آب ما را به ساحل برند
نگون بخت این مردم بی صحاب
به خیر نه آباد و آن دشت گَز
بیابان لِشتر و دشت خَشاب
حق آبه دادند و ما را چه سود
از این دَخل سرشار واین گنج ناب
رسانه به تبلیغ مشغول گشت
بگفتند در وصف این بند و طاب
تو پندار کاین ثروت اجنبیست
نشاید که دارد حساب و کتاب
همین آب سد را چرام مادرست
چرا سهم آبش برند در غیاب
ندانیم که راضیست پروردگار
که ما تشنه باشیم و در کوزه آب
به نیکی بداد درسم آموزگار
توهم پند گیر مثل من ای جناب
چراغی که اینک به منزل رواست
به جای دیگر بردنش نا ثواب
چرام را که حق دارد و آب از اوست
گمانم نمودند سرش زیر آب
( سروده ساورز چرام )
ب - چ مرداد ماه ۱۳۹۶
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
دوگرده ام کهنس تاشعرکونه خ ندم با ای وزن ثقیل وعجیبش 