باری، در طی یک دهه اخیر هم اگرچه اقداماتی برای توسعه روستا و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و صنایع کوچک انجام گردید، اما باید گفت که جاذبه های شهری و دافعه های روستایی، غلبه داشتند.
کد خبر: ۴۶۶۲۵۴
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۳ 25 July 2017
آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد است و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.
مهدی اسعدی خوب، دانشجوی دکترای توسعه
بیکاری شهری، اشتغالزایی روستایی
راه حل معضل بیکاری شهری در استان کهگلویه و بویراحمد، توسعه روستایی است.
بنا به آمار موجود که از طرف منابع مختلف منتشر می گردد، استان کهگلویه و بویراحمد از نظر نرخ بیکاری در بین سه استان اول کشور قرار دارد و در استان هم، شهرستان بهمئی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. شهرستان بهمئی که در سال 1390 بالغ بر 40 هزار جمعیت داشته است، متأسفانه در سال 1395 این رقم به 38 هزار نفر کاهش یافته و این یک هشدار جدی نسبت به مهاجرت ساکنان شهر لیکک به مناطق همجوار می گردد که در بلندمدت، پیامدهای منفی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زیادی به دنبال دارد. بعد از جنگ جهانی دوم، مکتب نوسازی، بعنوان غالب ترین الگوی توسعه برای ملل جهان سوم و درحال توسعه حاکم گردید. اغلب نظریه پردازان توسعه که بیشتر طرفداران مکتب نوسازی بودند، معتقد بودند که رشد شهرنشینی از پیش شرط های اساسی توسعه می باشد و اعتقاد به این داشتند که همه ملل جهان سوم برای دستیابی به توسعه باید همان مسیر توسعه غرب را طی کنند که البته کاستی های آن در عمل و تجربه تاریخی مشاهده گردید. آرتورلوئیس در مدل دوبخشی اقتصادی مشهور خود اعتقاد به انتقال نیروی کار از کشاورزی به صنعت و جمعیت از روستا به شهر داشته است. تجربه نشان داد که در عمل این اتفاق نیفتاد و نقدهای زیادی به این مکتب وارد شد که مسیر توسعه همه کشورهای جهان، شبیه به کشورهای غربی نیست و مکتب نوسازی برپایه تجربه تاریخی فرایند توسعه یافتگی کشورهای غربی تدوین گردید، در صورتی که هر کشوری دارای یک بستر تاریخی و فرهنگی منحصر به خودش می باشد و ارائه یک مدل و الگو برای کل جهان، با شکست مواجه شد. در دوران قبل از انقلاب، سیاست های نوسازی که الگوی غالب آن روز جهان بود، موجب شکاف بین جامعه روستا و شهر گردید. سیاست اصلاحات ارضی جان اف کندی برای جلوگیری از انقلاب های کمونیستی در کشورهای درحال توسعه، بر شکاف بین روستا و شهر در ایران افزود و مهاجرت روستا به شهر برای یافتن شغل در کلان شهرهای صنعتی تشدید گردید. به طور خلاصه باید گفت که موج اصلی مهاجرت روستا در قبل از انقلاب در دهه 50 صورت گرفت و باعث گردید خوش نشینان بی زمین و کشاورزان زیادی، روستا را ترک کرده و بدون هیچگونه مهارت و توانمندی، در بخش های خدماتی و مشاغل کاذب مشغول بکار گردند و حاشیه نشینی و زاغه نشینی تشدید گردد. اگرچه در بعد از انقلاب، اقداماتی برای محرومیت زدایی و توسعه روستاها صورت گرفت و جهادسازندگی به صورت داوطلبانه و جهادی وارد عرصه روستا گردید، اما به دلیل اتفاقات جنگ و از هم پاشیدگی مدیریت سنتی روستا، هیچ کدام از نهادها و سازمانهای متولی روستا چه در قبل از انقلاب و چه در بعد از انقلاب مانند سپاه دانش، سپاه بهداشت، ترویج، تعاونی روستایی و جهادسازندگی، شورا، دهبان، دهدار و دهیاری نتوانستند خلأ ناشی از مدیریت سنتی روستا که کدخدا بوده را پر نمایند.
باری، در طی یک دهه اخیر هم اگرچه اقداماتی برای توسعه روستا و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و صنایع کوچک انجام گردید، اما باید گفت که جاذبه های شهری و دافعه های روستایی، غلبه داشتند و همین موجب رشد بی رویه مهاجرت روستا به شهر در طی یک دهه گذشته گردید به طوریکه جمعیت ساکن روستا از 35 درصد در سال 1385 به 27 درصد در سال 1395 تنزل یافت. نیروی شاغل در بخش کشاورزی در همین دوره از 27درصد به 18 درصد کاهش یافته، اما نزدیک به 50 درصد نیروی شاغل در روستا همچنان در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت می باشد.
چرا راه حل بیکاری شهری، در اشتغالزایی روستا نهفته است؟
در مغرب زمین، اگر چه پس از انقلاب صنعتی، شهرشینی گسترش یافت، اما باید گفت به موازات آن توسعه بخش صنعت صورت گرفت و به دنبال آن بخش خدمات گسترش یافت. همچنین بعد از جنگ جهانی دوم، رشد جمعیت کاهش و رفاه افزایش یافت و به یک تعادل پایدار در رشد جمعیت و توسعه در همه بخش ها رسیدند و به بیان دیگر، بخش صنعت و خدمات، قادر به پذیرش نیروی رها شده از بخش کشاورزی بوده و از طرف دیگر، مناطق شهری هم قادر به ارائه خدمات و امکانات کافی به جمعیت جدید بوده اند. اما در کشوری مانند ایران بنا به شرایط تاریخی و فرهنگی و ساختارهای اقتصادی خاص خود و تکیه بیش از حد بر صنعت نفت، نه بخش شهری قادر به ارائه خدمات و امکانات به جمعیت مهاجر روستایی داشته است و نه بخش خدمات و صنعت توانست نیروی رها شده از بخش کشاورزی سنتی و روستا را جذب نماید، بنابراین شاهد یک بیکاری روزافزون در مناطق شهری، گسترش حاشیه نشینی، زاغه نشینی، کمبود امکانات و خدمات، افزایش آلودگی هوا، شکاف طبقاتی در مناطق شهری، افزیش بیکاری، ناهنجاری های اجتماعی و بحران هویت فرهنگی در دوران گذار بوده ایم.
مایکل تودارو از نظریه پردازان بنام توسعه در کتاب معروف خود " توسعه اقتصادی در کشورهای جهان سوم " تنها راه حل کاهش بیکاری در مناطق شهری را در گرو توسعه روستایی می داند و معتقد است مناطق شهری در جامعه های در حال توسعه قادر به پاسخگویی نیازهای اشتغال و رفاهی رشد جمعیت و مهاجرت روستا به شهر نیستند و الان بیکاری شهری نسبت به روستایی افزایش یافته است.
شهرستان بهمئی به دلیل موقعیت جغرافیایی و عدم بهره مندی از عوامل جبری مثبت مانند آب وهوای مطلوب، عدم برخورداری از منابع آبی دائمی و زمین آبی، عدم برخورداری از موقعیت ترانزیتی و یا محصول خاصی، پذیرنده و مقصد مهاجرت جمعیت از سایر مناطق نیست، فقط جمعیت مناطق روستایی خود منطقه بهمئی به شهر لیکک مهاجرت نمودند و از آنجا که شهر لیکک هم پاسخگو به نیارهای خدماتی و امکاناتی جمعیت جدید نبوده و هم قادر به ایجا اشتغال برای جمعیت مهاجر نبوده است، بنابراین هم بیکاری افزایش یافته است و هم شاهد مهاجرت خزنده به سایر شهرستان های همجوار برای جویای کار بوده ایم.
پیشنهاد می گردد نسبت به سرمایه گذاری در مشاغل کشاورزی( زراعت، دامداری، دامپروی و شیلات) در بخش هایی که نیاز حیاتی به آب دائم و فراوان نداشته باشد.
دوم، شناسایی مناطق دارای پتانسیل گردشگری و توسعه زیرساخت ها و سرمایه گذاری در مناطق مستعد گردشگری.
سوم، استفاده از دانش بومی و مشارکت مردمی در شناسایی فرصت ها و پتانسیل های هر منطقه.

در پایان از استاندار محترم، نماینده محترم در مجلس شورای اسلامی، فرمانداران و بخشداران محترم و سایر مسئولان مرتبط و متولی امور روستا و شهر، خواهمشندیم و پیشنهاد می گردد یک کارگروه تخصصی تشکیل و ابتدا برای توسعه روستایی یک برنامه بومی جامع که مبتنی بر واقعیت ها، شرایط و پتانسیل های استان و شهرستان باشد، طراحی و ارائه گردد. تا زمانی که اشتغال و درآمد پایدار در روستا نباشد، امکانات و خدمات به تنهایی کافی نیست، و شاهد روستاهای پایدار نخواهیم بود و تا روستاهای ما پایدار نباشند، مهاجرت روستا به شهر با شدت اتفاق می افتد و تا مهاجرت باشد، فقر و بیکاری و حاشیه نشینی و ناهنجاری اجتماعی در شهر رو به افزایش است.


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار