دکتر سید ابراهیم کتابچی برای ما مازندرانی ها بیشتر از همه ی ایران چهره ی شناخته شده ای است. جراحی زبردست با دغدغه هایی نوعدوستانه
دکتر سید ابراهیم کتابچی برای ما مازندرانی ها بیشتر از همه ی ایران چهره ی شناخته شده ای است. چهره ی ماندگار دنیای علم و آموزش که گذران دوره ای از فعالیت علمی اش ، زیر نظر معروف ترین جراح مغز و اعصاب جهان یعنی پروفسور مجید سمیعی بر معروفیتش افزود .
مردی که فقط معروف نیست و محبوبیت در کلام و عمل هم هست.وقتی یکبار دیگر بسیاری از مراجعانی که از حضور دوباره اش در بیمارستان امام خمینی ساری مطلع شدند بر این گفته تاکید داشتند که مایه ی افتخار است و مباهات برای ما ، هم در عمل و هم در اخلاق ....
صبح یک روز پاییزی ، پروفسور کتابچی جراح چیره دست مغز و اعصاب کشور به مازندران سرزمین مادری اش می اید این بار هم به مانند تعداد دفعاتی از این دست که کم هم نیست، نه فقط برای دید و بازدید با قوم و خویشان سرزمین مادر اش در مازندران ....پروفسور باز هم برای معاینه بیماران آمد باز هم بی هیچ چشمداشت مالی . . .
برای ما مازندارنی ها که هم استانی اش هستیم این اتفاق عجیب نیست شاید غریب به 25 سال است که آقای دکتر مراجعان مازندرانی اش را در مازندران و تهران بدون هیچ دریافتی معاینه می کند . در تهران و دیگر شهر ها هم چنین....
حین معاینه ی مراجعه کنندگانش در بیمارستان امام خمینی ساری سر صحبت را با او باز می کنم و از معروفیت و مهارتش می پرسم و این که چرا رایگان؟!
به مانند همیشه لبخندی از سر رضایت می زند و با یک جمله متقاعد می کند به این که عجیب نیست و درست همین است :
با ضعیفان هر که نرمی کرد عالم گیر شد
دکتر 66 ساله بابلی خود را مدیون مردمی می داند که برای رشد و تعالی او و امثال او تلاش کردند آنها که بودنشان امید و انگیزه می آفرید برای پیشرفت او و همسالانش تا آنجا که حالا به جایی رسیدند و اسم و رسمی برای خود دست و پا کردند.
وقتی از تعداد مراجعه کنندگانی که تا کنون بدون پرداخت وجه زیر نظر او معاینه شده اند سوال می کنم می خندد و می گوید آماری به خاطر ندارم ...
اما پاسخ دیگر سوالم را تقریبا کمی دقیق می دهد اینکه قریب به 150 جراح مغز و اعصاب زیر دست او پرورش یافتند. زیر دست مردی که بنیانگذار بخش آموزش جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان امام خمینی ساری است و سال آینده نیزنخستین گروه از دستیاران تخصصی این رشته از همین دانشگاه و مرکز فارغ التحصیل می شوند.
دل مشغولی های پروفسور کتابچی حالا دیگر فقط معالجه حضوری و بی چشم داشت مراجعه کنندگانش نیست او برای سلامت و مهم تر از آن این که هم استانی هایش بیش از این به لحاظ اقتصادی برای درمان تحت فشار نباشند برنامه هایی بزرگ در سر دارد و برای به واقعیت رساندنشان تلاش می کند.
ساخت مرکز علوم اعصاب دغدغه این سال های دکتر است. مرکزی که با ساختش در مازندران مردم این استان و استان های همجوار تحت پوشش قرار می گیرند و به مانند چتری از نوع پزشکی اقتصاد استان را نیز به شکل مثبتی تحت الشعاع قرار می دهد. مرکزی که قول تامین نیروی انسانی اش را از استاد خود ،پروفسور مجید سمیعی گرفته است امری که او قدم هایش را برای تحقق آن به سخت و محکم برداشته است و حالا می ماند مردم، خیران، مدیران و مسئولان استانی و کشوری .... اتفاقی که اگر بیفتد شاید ما هم نسبت به او بی حساب شویم برای آقای دکتر سرزمینمان به پاس تمام معاینه های بی چشمداشتش.
جمعیت زیادی پشت در اتاق ایستاده اند از کودک و جوان و میانسال و کهنسال ....
درد دارند و دغدغه؛ صلاح نمی بینم بیش از این معطل نگه شان دارم.
خداحافظی می کنم در حالی که مدام در ذهنم این جمله را تکرار می کنم با ضعیفان هرکه نرمی کرد عالم گیر شد .....بیشتر از گذشته ملکه ی ذهنم شده است بیشتر تامل می کنم.
