به گزارش تابناک یزد به نقل از روابط عمومی خانه فرهنگ صدوقی، احمد مسجدجامعی در اولین نشست فرهنگی اجتماعی شب یزد با موضوع تعامل جهانی که با میزبانی خانه فرهنگ شهید صدوقی برگزار شده بود با اشاره به پیشینه لقب دارالعباده یزد اظهار داشت: باید پرسید منشأ این لقب از کجاست و از چه موقعی یزد را دارالعباده میگویند؟ مگر مثلا کاشان، قم، مشهد و اصفهان دارالعباده نبوده؟ شاید به دلیل حضور بزرگان در یزد بوده است. به نظرم یک سلوکی این بزرگان داشتند که خاص یزد بوده و آن عبدبودن را مختص یک قشر خاص نمیدادند که بگویند فقط برای ما، یعنی این ما را وسیع میگرفتند، این دارالعباده برای همه بوده است.
وی با اشاره به برخی خاطرات درباره رفتار روحانیون یزدی با شهروندان غیرمسلمان گفت: بزرگان یزد همه را بنده خدا میدانستند و خودشان را در برابر بندگان خدا مسئول میدانسته اند. این نکته ویژهای است؛ که بروز و ظهورش در یزد بیشتر بوده است.
وی افزود: این رفتاری که ما امروز به این عنوان یک رفتار مدنی است، یک رفتار اخلاقی است، یک جور همه گروهها را در نظر گرفتند و احترام به همه لازم است.
مسجدجامعی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ثبت جهانی یزد گفت: ثبت جهانی شهر یزد برآمده از مجموع میراث های رسیده به ماست؛ که میراث معنوی بخشی از آن است. در یزد روحیه همکاری و مشارکت بالاست، یک بخشی از آن برمی گردد به انزوای جغرافیایی یزد؛ یعنی یزد در دل کویر است، در کویر نیست. این در دل کویربودن از یک طرف یک آرامش و امنیتی را ایجاد کرده، دسترسی به آن دشوار بوده، از طرفی زندگی بر این جغرافیا، لوازم خودش را دارد. از جمله لوازمش این همکاریهای نزدیکی است که با هم بوده است. این هم باز یک وجه مدنی است، یعنی مشارکت با یکدیگر برای حل مسائل و مشکلات.
مثلا دوستان میگفتند ما اینجا آب انبارهایی داریم برای اینکه حریم شرعی را هم رعایت کنند، یک مخزن مشترک آب بوده ولی برای ادیان مختلف دسترسی های مختلف داشته است.
وی افزود: یعنی در عین حفظ فاصله، احترام همدیگر را دارند این خود یک فهم مدنی و مشارکت برای حل مسائل و مشکلات است.
رئیس شورای شهر تهران خاطرنشان کرد: تا پیش از این شهرهای کویری دارای نقص کمبود دیده می شد؛ اما امروز اینکه شهر شما شهر جهانی شده، اتفاقا به خاطر این کمبودها بوده است. امروز معلوم شد زندگی کویری مثبت است. امروز معلوم شده که نقطه مزیت شهر یزد، بودنش در قلب کویر است. شهری که اقتصاد ویژه خودش را دارد. اقتصاد مقاومتی، این تجلی و تجسم در همین رفتارهای مردم یزد است. الان شما با خشت خانه میسازید، با خشت یک سبک معماری و شهرسازی را طراحی میکنید، یعنی دارید از یک محصول بومی استفاده میکنید. این نکته خیلی ارزشمندی است؛ یعنی در روح معماری ایرانی، اینکه شما از مصالح و محصولات محلی استفاده کنید برای زندگی امروزی.
وی گفت: مزیتی که بنا و معماری کویر در نسبت با آفتاب تعریف کرده، حتی آب را در سایه از جایی به جایی هدایت میکند، از سرمای آب استفاده میکند، از طراوت آب استفاده میکند، از خود آب استفاده میکند؛ این مسئله بسیار مهمی است، در حقیقت این معماری، نقاط قوت شما است. من نمیدانم چرا این شهر معماری اش را حفظ کرده، ولی شما بدانید سرمایه بزرگی حفظ شده است
مسجدجامعی خاطرنشان کرد: نکته اصلی این است که تعامل جهانی به این معنا نیست که از ظرفیتهای خودمان بگذریم. اتفاقا به این معنا است که بر ظرفیتهای خودمان پافشاری کنیم و از آنها صیانت کنیم؛ در عین حال آنها را روزآمد کنیم. نمیشود در دنیای امروز از ظرفیتهای جدید استفاده نکرد.
ما با اشاره به معماری سنتی و مصالح آن اظهار داشت: آنهایی که در تهران بوده اند می دانند، هیچ چیز از آن معماری شکوهمند باقی نمانده است. وقتی از تعامل جهانی حرف می زنیم معنایش این نیست که همه چیزمان باید شبیه آنها باشد. اتفاقا شما باید ظرفیتهای خودتان را حفظ کنید. من روی این خیلی تاکید میکنم، چون ما در تهران واقعا از این نگاه نوگرایانه و نوکیسه، آسیب جدی دیدیم؛ یعنی بازار تهران را این مالها (مجتمع های تجاری) بر باد دادند و همانهایی بر باد دادند که دائما تاکید میکردند مثلا به اقتصاد مقاومتی. آخر مگر میشود در این مالهایی که مرکز برندهای خارجی است، شما اقتصاد مقاومتی را داشته باشید، ولی بازار تهران که مرکز محصولات است و قرنها داخلی است، این آسیب ببیند، بعد شما بگویید ما میخواهیم اقتصاد مقاومتی را حفظ کنیم؛ آخر اینها با هم تطبیق میکند؟ واقعا اینکه ما بتوانیم ظرفیتهای خودمان را بشناسیم و به این ظرفیتها پایبند باشیم و البته این ظرفیتها را روزآمد کنیم، این رمز و راز ماندگاری این شهر به عنوان یک شهر جهانی است. اگر پاریس هم ثبت جهانی شده، به خاطر این است که اجازه نمیدهند یک آجر را در اینجا جابجا کنید، به خاطر اینکه پاریس یعنی این آجرها.
وی افزود: این به معنای استفاده نکردن از ظرفیتهای جدید نیست. شما در کنار همین پاریس، پاریس 2000 را هم دارید. بالاخره زندگی متحول میشود و نیازهای جدید مطرح میشود، ولی این نیازهای جدید را در همه جای دنیا به آن فرم و قالب میدهند که این فرهنگ و آداب و اصول و سنتهایشان را حفظ کنند و البته روزآمد کنند. اینجا سنت و روزآمد شاید ظاهرا با هم جمع نشود، ولی واقعیتش این است که در دنیا با هم جمع شده و میتواند وضعیت یکپارچهای را به وجود بیاورند. بله آنجا پاریس 2000 هم دارند، پاریس 2000 هم کاملا مدرن است.
وی تاکید کرد: تعامل جهانی این است که شما ظرفیت خودتان را عرضه کنید. من یک مثال دیگری برای شما بزنم، چون روی این مسئله واقعیتش هم تاکید دارم و هم یک مقدار نگران هستم، چون این ذوق زدگیها و تهران زدگیهایی که در تهران به وجود میآید؛ شما که نمیدانید در تهران نمیشود نفس کشید، یعنی چه. شما نمیدانید در تهرانی که مثلا وجب به وجش یک معنای نهفتهای داشته، طبیعت ویژه خودش را داشته، اگر پونکی داشته در آن گیاه پونهای بوده، اگر ونکی داشته، درخت ون بوده، اگر نارمکی بوده، انارستان بوده؛ اینطور چیزها که اصلا هیچ چیزی از آنها باقی نمانده، دیگر قناتی باقی نمانده، درختی باقی نمانده؛ شما اینها را نمیدانید و من نگران هستم که جاذبه این ساختمانهای بلند و زرق و برقها آسیب بزند به ما و این یک توجه ویژهای میخواهد. ما میتوانیم همه این ظرفیتها را داشته باشیم. قطعا بخشی از شهر ما باید این ظرفیتهای خانههای بزرگ را هم داشته باشد، مجتمعها را هم داشته باشد. همه اینها یک برنامه و قاعده دارد. عمده اش این است که ما ظرفیت خودمان را بتوانیم حفظ کنیم. حالا این ظرفیت یک معنایی هم دارد؛ مثلا الان بحث این میشود که بازار تهران را حفظ کنیم، ولی بازار تهران که صرف این کاربر و فیزیک نیست، بازار تهران چیزهای دیگری هم در خودش دارد، یعنی یک نوع پیوستگی بین اقتصاد و فرهنگ و اجتماع هم بوده است. همین حوزه اقتصادی، فرهنگ متناسب با خودش را هم داشته، مدارسش هم آنجا بوده، مساجدش هم آنجا بوده، صندوقهای خیریه اش هم آنجا بوده، بانکهایش هم آنجا بوده؛ اینها از همدیگر یک جور پشتیبانی میکرده و آن به اصطلاح آن روحی است که باید در این فضا حاکم باشد، این پیوستگی که باید حاکم باشد. فرهنگ یزد، لباسش هم میشود.
وی ادامه داد: من در یکی از این سفرها با مسئول گردشگری یا توریست ایتالیا، یک دیداری داشتم و خیلی برایمان جالب بود. میگفت این اروپاییها که میآیند ایران، خیلی دوست دارند زنهایشان با لباسهای زن ایرانی عکس یادگاری داشته باشند. حتی ایشان گفت با همین چادرهای سیاه یکدست دوست دارند عکس یادگاری داشته باشند و برایشان یک تجربه جدید است.
وی با اشاره به خاطره ای از سفر توریست های خارجی به تهران در ایام محرم گفت: آنها از قبل ثبت نام کرده و رزرو کرده بودند تا رسم و سورمات مذهبی ما را ببنید. باور کنید اینها خیلی در جهان برد دارد. میدانستم اینها خیلی پذیرش دارد که انقدر منشأ مهربانی شود، انقدر منشأ خویشاوندی شود، منشأ ایثار شود، منشأ همدلی شود، منشأ گفتگو شود؛ این خیلی روشن بود. در یزد هم داریم. این همان میراث یزد است. همین که میگفتم چرا دارالعباده میگویند، یکی از دوستان میگفت چون 365 روز را روضه میخوانند. در اینها خیلی ارزشهای معنوی و فرهنگی است.
مسجدجامعی تاکید کرد: یعنی اولین مسئله در تعامل جهانی این است که اگر ما بخواهیم به گردشگری توجه کنیم، به تعامل جهان توجه کنیم، به تبادل و گفتگو توجه کنیم، اول بدانیم چه داریم و به آن چیزی که داریم، اطمینان داشته باشیم و بدانیم آن چیزی که ما داریم، ارزشهای ویژه خودش را دارد و مزیت نسبی ما، توجهمان به همینها است و بعد از این میتوانیم زمینه این تعامل و گفتگو را فراهم کنیم و بسیاری این مسئله میتواند مورد توجه باشد. به هر حال این قضیه را من اینجا اضافه کنم که به هیچ وجه در این تعاملات منتظر اینکه دولت ها یک معجزهای کنند، نباشید. ذات کار، کار دولتی نیست، ذات کار، کار مدنی است. مگر فرهنگ یزد، مگر توسط همین مردم حفظ نشد؟ مگر عزاداری سیدالشهدا (ع) مربوط به این دولت و آن دولت است؟ ما هیئتهایی داریم صد و چند سال عمرشان است. دولت رفته و عوض شده، قاجاری رفته، پهلوی اول بوده، پهلوی دوم بوده، جمهوری اسلامی بوده؛ اینها چیزهای مهمی است. در حقیقت ما باید یک جور فرهنگ سازی کنیم، یک جور فرهنگ عمومی را اجرا کنیم. اگر مردم یزد حساس باشند نسبت به میراث فرهنگی خودشان، نسبت به این آثار ارزشمند خودشان، این به نظرم مهمترین پشتوانه است که هر دولتی خودش را با این تطبیق میدهد؛ بنابراین یکی از اولین کارها، فرهنگ سازی است. برای این فرهنگ سازی، ابزارهای جدید میتواند خیلی مهم باشد.
وی افزود: اینجا سینما نقش بسیار اساسی دارد. لوکیشن خیلی از آثار میتواند در همین شهر باشد. یلدا میتواند بسیاری از اتفاقاتش از اینجا روایت شود، مراسم و مناسبتهای نوروز و غیرنوروز میتواند از اینجا ساختارمند و هدایت شود. همین نمونه و نشانههایی که شما دارید، با خواهرخواندگیهایی که در این سو و آن سوی جهان دارید، میتوانید نمونههایی از شهر یزد را آنجا بگذارید، میتوانید بادگیرهای یزد را ثبت کنید. الان تلاش برای ثبت بادگیرهای ایران دارد در کشورهای دیگری صورت میگیرد. شما میدانید بسیاری از میراث فرهنگی و تاریخی ما توسط دیگران ثبت شده و چنین اتفاقی دارد الان راجع به بادگیرهای یزد میافتد. جای دیگری دارد برای این پرونده تشکیل میدهد و آنها را میخواهد به ثبت برساند؛ بنابراین ساخت این نمادها، معرفی این نمادها، ایجاد فضاهای گفتگوی متقابل با اینها بسیار بسیار مهم است.
وی با اشاره به قرابت مردم یزد و مجارستان گفت: در مجارستان یک عشق عجیبی نسبت به یزدیها و تبار خودشان را یزدی دارند. من آنجا بودم، ولی فکر میکنم که مثلا چه آثاری از یزد آنجا است؟ چه مثلا گفتگویی بین ما آنها انجام شده است؟ الان شبه قاره، اصلا شبه قاره ارتباط تاریخی با یزد دارد و شبه قاره بسیار مهم است که میگویند شبه قاره، یعنی مقصودم این است که هند، بنگلادش، پاکستان و تا آن سو، اینها اصلا ظرفیت یزدیها در آنجا بسیار مهم است، شخصیتهای عرفانی آنجا از قرن ششم و هفتم تبارشان به یزدیها میرسند. اتفاقا تجار یزد هم بودند. اینها با تجارت خودشان، فرهنگ را میبردند. این نبوده که فرهنگ منهای تجارت باشد. تجارت و اقتصاد و فرهنگ با همدیگر آمیخته بوده و اصلا ویژگی یزدیها این بوده که با تلاش و بردبار، اینها را با همدیگر در همه جای این عالم بردند. یک کتاب یزد برای آقای یزدی «پارسی گویان شبه قاره» سه جلد است. ببینید چقدر یزدی در بین اینها پیدا میشود. خب این یک ظرفیتی است. اصلا علت اینکه در یزد این مقدار خوراکیهایی که با شیرینی همراه است وجود دارد، یک مقدارش به خاطر این است که شکر منشأش هندوستان بوده است.
مسجدجامعی گفت: این ظرفیت تعاملی در یزد بسیار بالا بوده است. اصلا یکی از ویژگیهای یزد، این بوده که ظرفیت تعامل جهانی را داشته است. آن موقع که میگویند شبه قاره، شبه قاره بسیار جای مهمی بوده است. شما میدانید که انگلستان بخشی از منافع خودش را در شبه قاره تعریف کرده بود و خیلی از تحولاتی که در ایران و کشورهای اطراف اتفاق میافتاد، برای این بود که انگلستان شبه قاره را برای خودش حفظ کند. نظر این بود که هر کس شب قاره را داشته باشد، این بخش از عالم را دارد و یزدیها از گروههایی بودند که در آنجا بسیار تاثیرگذار بودند، هنوز هم تشکلهایشان است. حالا چه در قالب زرتشتیان، چه در قالب پارسیان و چه در قالب خود تجار مسلمان آنجا که راه تجارت را هموار کردند؛ یعنی این ظرفیت را دارند، شاید هم این قوه تعاملی که در شهر خودشان دارند که با اقوام و گروههای مختلف و همشهریانی که دینهای دیگر دارند و میتوانند کار کنند، همین روحیه در هند هم است. شاید این روحیه در حقیقت روحیهای است که همدیگر را پشتیبانی میکنند و این ظرفیتی است که یزدیها میتوانند در این مسئله به طور خاص داشته باشند و از تجربیات متقابل استفاده کنند.
وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: من یک نکته دیگری را هم بگویم. در حقیقت شما میتوانید روی رسانههای جدید و رسانههای مجازی هم کار کنید. در همین مدتی که شهر یزد به عنوان یک مجموعه ثبت شده جهانی مطرح شد و جدا جای تشکر دارد از همین همشهریان یزدی؛ چون اینها مصاحبه نمیکنند که همه موارد را بگویند، این توجه به یزد در فضای مجازی بسیار بسیار زیاد شده و اطلاعات راجع به یزد و درخواست برای کار در یزد؛ حالا یک بخشی از آن سفر است، گزارشهای فرهنگی بسیار افزایش پیدا کرده و اینها ارزشمند است. خوشبختانه من شنیدم خود سینمای ایران به این کار و این شهر داشته؛ این مقدمهای خواهد بود برای ورود سینمای جهان به این شهر و بیان ارزشهای آیینی، ارزشهای ایرانی، ارزشهای میراثی، ارزشهای فرهنگی در این شهر که میتوان آن را شهر کیمیاگران نامید؛ شهری که از خشت، بهترین دستاوردها را میسازد، شهری که از قطره قطره آب بهترین استفاده را میکند و شهری که در نهاد خودش مدنیت را پرورانده، تجربه کرده، بسط داده و همچنان میتواند در عرصه جهانی افتخاری برای این سرزمین و این آیین و این فرهنگ باشد.