این در حالی است طی هفته گذشته ایالات متحده به همراهی دو دولت اروپایی انگلیس و فرانسه با حمله موشکی به برخی مراکز نظامی در سوریه عملاً جهان را تا آستانه آغاز جنگی با ابعاد گسترده پیش برد اگرچه ترس از واکنش روسیه، ارتش سوریه  و نیروهای مقاومت، مانع از حملات گسترده تر آمریکا و متحدانش به خاک سوریه گردید. در این شرایط این پرسش مطرح می‌شود که اهداف آمریکا از ارائه چنین طرحی چیست و تا چه اندازه این طرح قابلیت اجرایی شدن را داراست؟

دونالد ترامپ در اوایل ماه آوریل امسال از تمایل خود به خروج نزدیک به دو هزار نیروی نظامی ایالات متحده از خاک سوریه خبر داد. این در حالی بود که مشاوران وی نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرده و آن را باعث ایجاد خلاء امنیتی و قدرت گرفتن گروه‌های افراطی می‌دانستند. مشاوران و قانونگذاران آمریکا هشدار دادند که خروج نیروهای نظامی از سوریه اشتباهی است که به بی ثباتی منطقه منجر می‌شود. گفته می‌شود که بین ۵ تا ۱۲ هزار جنگجوی داعش همچنان در شرق سوریه مستفر و در حال تلاش برای جذب نیرو و فروش نفت برای تامین مالی خود هستند.

یا این وجود رئیس جمهوری آمریکا در اوایل ماه جاری میلادی نیز بر تصمیم خود پافشای کرد و گفت: «می‌خواهم که (از سوریه) بیرون بیاییم و نیروهایمان به خانه برگردند.»

اهداف و مشکلات تشکیل ارتش عربی

یکی از کارشناسان وال‌ استریت ژورنال معتقد است که به دلیل حضور نیروهای ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی در درگیری‌های یمن و همچنین عدم تمایل مصر به دفاع از سوریه بدون رهبری بشار اسد، تشکیل نیروی نظامی متحد عرب بسیار مشکل خواهد بود.

از سوی دیگر عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان اعلام کرد که کشورش به واشنگتن پیشنهاد داده بود که نیروهای از ائتلاف اسلامی مبارزه با تروریسم را به سوریه بفرستد اما دولت قبلی آمریکا قبول نکرده بود.

می‌توان اهداف آمریکا و شخص ترامپ را از اعلام این مواضع دو هدف عمده دانست. در ابتدا نخستین علت طرح این موضوع را می‌توان تاکید و فشار ترامپ برای دریافت هزینه‌های مالی حضور نظامیان آمریکا از کشورهای عربی ثروتمند منطقه در راستای رویکرد تجاری وی به مسائل عمده بین المللی می‌باشد. بعد دیگری که می‌توان از آن به عنوان هدف پشت پرده اعلام این موضوع مطرح کرد، مسئله کاهش حساسیت‌های روسیه و ترکیه می‌باشد. روسیه در طی ماه‌های اخیر بویژه پس از شکست و فروپاشی خلافت خودخوانده داعش در سوریه و عراق، به صورت مداوم خواستار خروج نیروهای ائتلاف ضد داعش و در واقع آمریکا از سوریه شده است که بدون مجوز قانونی شورای امنیت و دعوت دولت سوریه در این کشور حضور دارند.

عبدالباری عطوان، تحلیل گر مسائل عرب نیز معتقد است: عادل الجبیر در حالی اعلام آمادگی برای اعزام نیرو به سوریه می کند که در طول سه سال گذشته که کشورش وارد جنگ علیه یمن شده اندک نیرویی به این کشور اعزام کرده و این نیروها را نیز در بخش جنوبی یمن به دور از جبهه نبرد متمرکز کرده است. وضعیت اعزام نیروی امارات به یمن نیز به همین شکل است. قطر نیز در بیم این بسر می برد که کشورهای محاصره کننده آن یعنی عربستان، امارات، مصر و بحرین به پایتخت آن حمله کرده و دولت این کشور را تغییر دهند.

عطوان می گوید سخنان ترامپ درباره خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه و جایگزین کردن نیروهای عربی یا مزدور به جای آنها به بهانه مبارزه با داعش و ممانعت از نفوذ ایران و همپیمانانش اعتراف به شکست بوده و در مرحله بعدی (نیروهای آمریکایی) به تدریج از منطقه خاورمیانه خارج خواهند شد و عرصه سوریه را برای دو همپیمان روسیه و ایران خالی خواهند کرد.

وی همچنین معتقد است که تجاوز سه گانه آمریکا، فرانسه و انگلیس به سوریه بهانه برای خروج (نیروهای آمریکایی) از سوریه بود تا (واشنگتن) گروههای مسلح و همپیمانان آنها در کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه را به حال خود رها کند.

تشکیل ارتشی متفرق عملیاتی نمی شود

نصرت‌الله تاجیک سفیر سابق ایران در اردن در تشریح ابعاد و پیامدهای تشکیل ارتش عربی در سوریه عنوان کرد: در شکل‌گیری «ارتش عربی» همچنان که داده‌ها نشان می‌دهد شبهات زیادی وجود دارد؛ باید به این اصل اشاره کنم که این مدل از ارتش‌ها را که از چند کشور تشکیل می‌شود، «ارتش‌های متفرق» می‌نامند و از این جهت قابلیت اجرایی و عملیاتی شدن آنها بسیار پایین است. بیشترین هدف تشکیل ارتش عربی با محوریت عربستان، امارات، قطر، اردن و حتی مصر جنگ تبلیغاتی و روانی علیه ایران است. به گونه‌ای که مشابه این موضوع را در پرونده یمن مشاهد کردیم و قرار بود که ائتلاف عربی در این کشور به رهبری عربستان سعودی به مقابله با کمیته مردمی، ارتش و انصارالله یمن بپردازند که عملاً چنین اتفاقی رخ نداد؛ شاهد هستیم که ریاض تمام بار عملیات در یمن را به دوش می‌کشد و هر از چند گاهی امارات هم به صورت ناپیوسته او را همراهی می‌کند. از این منظر تشکیل چنین ارتشی به صورت قطعی آن هم در زمین بازی سوریه دور از ذهن به نظر می‌رسد.

تاجیک در ادامه می گوید: اگر تمامی متغیرها را کنار بگذاریم به این نکته اساسی می‌رسیم که تمامی کشورهایی که قرار است این ارتش را تشکیل بدهند دارای سیاست‌های جداگانه و اختلاف سلیقه‌های عمیق با یکدیگر هستند؛ به عنوان مثال امارات، عربستان و مصر در تنش اخیر خود با قطر کاملاً سیاست جداگانه‌ای را دنبال ‌کردند. از سوی دیگر اردن که در همسایگی سوریه قرار دارد از رسوخ بحران در کشور خود نگران است و ملاحظاتی در زمینه دخالت مستقیم در مسائل سوریه دارد.