انتشار فیلم بریده شدن گوش یک کودک کار که برای کسب درآمد پسماند از مخازن زباله منطقه سه جمع آوری می کرد؛ در حالی به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و از همه مهمتر اعضای شورای شهر، نمایندگان مجلس، شهردار تهران و حتی معاون اول رئیس جمهور را به شدت درگیر خود کرد که برخی بر این باور بودند که این فیلم به مانند فیلم های دیگر این چنینی که از یک معضل یا اتفاق تهیه شده و با سرعت نور در فضای مجازی منتشر می شود؛ کاملا ساختگی بوده است کما اینکه بررسی های تیم ویژه ای که شهردار تهران برای بررسی این مساله ایجاد کرد نیز نشان از ساختگی بودن این فیلم داشت و در این رابطه نیز بنا به گفته محمد علی افشانی دو نفر بازداشت شدند. اما به رغم غیر واقعی بودن این فیلم اما سوال اصلی این است که چه کسی یا کسانی از فضای ملتهب شهر تهران به نفع پیشبرد اهداف خود سوء استفاده می کنند؟
کد خبر: ۶۵۱۹۱۰
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۹ 06 September 2018

به گزارش تابناک : انتشار فیلم کودک زباله جمع کنی که به گفته وی و البته با کمک فردی که از وی این فیلم چند ثانیه را تهیه می کرد، عنوان کرد که پیمانکاران و ماموران شهرداری اقدام به بریدن گوش وی در حین جمع کردن زباله از داخل مخازن سطح منطقه 3 کرده اند؛ آنقدر با سرعت انجام شد که بسیاری از مدیران و مسئولان شهری و حتی دولتی و نمایندگان مجلس را نیز درگیر خود کرد.


تهیه فیلم از یک کودک کار که اتفاقا تبعه افغانی نیز بود از یک سو و از سوی دیگر بریده شدن گوش وی آن طور که در این فیلم نیز بازگو شد توسط پیمانکاران و ماموران شهرداری تهران بیشتر از آنکه هشدار دهنده باشد، روی احساسات مردم و حتی مسئولان دست گذاشت و توانست برای مدت یک روز بسیاری از مسئولان شهرداری، مردم و حتی مسئولان دولتی را نیز درگیر خود کند و در این میان دست اندرکاران منطقه 3 که این حادثه در منطقه آنها روی داده است را بیشتر از سایر قسمت های بدنه شهرداری و حتی شهردار تهران را نشانه رفت.

انتشار و باز نشر گسترده این فیلم در صفحه اینستاگرامی بسیاری از سلبریتی ها و شهروندان نیز نشان می داد تهیه کننده این فیلم به خوبی و با درایت زیادی با دست گذاشتن روی احساسات مردم توانسته به مقاصد خود برسد.


اینکه تعداد زیادی از کودکان کار در چرخه بازیافت زباله در سطح شهر تهران مشغول به کار هستند و شرایط نامناسبی را از نظر بهداشتی تجربه می کنند، اتفاق خوبی در کلانشهرهی همچون تهران نیست. اما در این میان مافیای پسماند که به خوبی توانسته اند با رخنه در میان برخی از مدیران رده میانی شهرداری تهران والبته پیمانکاران به تجارت کثیف اما پولساز خود ادامه دهند؛ به خوبی می دانند که با بهره گیری از احساسات مردم در این روزهای متلاطم اقتصادی برای زدن مدیر یا مدیران شهری و حتی در سطح وسیع تر آن مسئولان دولتی؛ کودک کار بهترین گزینه است.


به همین دلیل تهیه همین فسلم پند ثانیه ای کافی بود تا برای یک روز هم که شده نظام شهر و شهرداری را به زیر سوال ببرند و کار را به جایی بکشانند که حتی مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس را نیز در گیر خود کنند.

 

گوش بری شهرداری یا بریدن گوش شهرداری!/24 ساعت طلایی ای که تیم رسانه ای شهرداری تهران از دست داد!


روی دادن این اتفاق از چند چنبه قابل بررسی است. نخست آنکه بارها از سوی اعضای شورای شهر تهران تذکراتی مبنی بر ورود مافیای پسماند به داخل شهر تهران و بدنه شهرداری و تعاملات پشت پرده ای که بعضا با پیمانکاران و مدیران و کارکنان رده پایین حوزه پسماند دارند و با پرداخت مبالغی که در نظام اقتصادی و چرخه اقتصادی آنها پول خرد محسوب می شود؛ توانسته اند درآمد مالی سرشاری را از این حوزه که اتفاقا به رغم تلاش های زیادی که در دوره گذشته شده است؛به دست آورند.


نمایان شدن قدرت رسانه ای مافیای پسماند در تهران

در دوره گذشته مدیریت شهری تهران محمد باقر قالیباف، شهردار وقت بارها در میان صحبت های خود درباره سیستم جمع اوری زباله اعلام می کرد که در تهران روزانه 7500 تن زباله از سطح شهر جمع آوری می شود. اما همان زمان به رغم این صحبت ها با تلاش هایی که برای به روز کردن سیستم بازیافت زباله در آراد کوه انجام شده بود؛ بارها مسئولان وقت اعلام می کردند که در نهایت 70 درصد از زباله های شهر تهران یعنی چیزی در حدود 5500 تن بازیافت می شوند.


حتی در طول این سال ها امکانات و تجهیزات مورد نیاز تفکیک زباله در مجموعه آراد کوه فراهم شد و حتی کارخانه های تولید برق از زباله راه اندازی شد و شهردار و قت تهران اعلام کرد که امکان تولید سایر محصولات جانبی دیگر مانند کود کمپوست، گاز متان و... نیز در تهران فراهم می شود. مدیریت حوزه پسماند یکی از برنامه هایی بود که قالیباف درصدد بود تا با بهره گیری از تجربه های جهانی مدیریت پسماند را در تهران که روزانه 7500 تن زباله در آن تولید می شود را بهبود بخشد. ورود ماشین آلات مکانیزه جمع اوری زباله یکی دیگر از برنامه هایی بود که اجرایی شد.

 

گوش بری شهرداری یا بریدن گوش شهرداری!/24 ساعت طلایی ای که تیم رسانه ای شهرداری تهران از دست داد!


اما در آن زمان هیچ وقت کسی سوال نکرد که 30 درصد دیگر از زباله های شهر تهران که چیزی معادل 2000 تن می شود؛ چه سرنوشتی دارند؟ قاعدتا این زباله ها امکان دفن نداشتند چرا که دفن زباله در آراد کوه دیگر انجام نمی شد.


سوال مهمتر اینکه آیا این 30 درصد زباله آنقدر برای شهرداری تهران کم اهمیت است که به راحتی چشمان خود را روی سرنوشت این طلای کثیف می بندد تا در روز 2000 تن زباله به یکباره غیب شود؟


این 2000 تن آیا همان زباله هایی بودند که طبق تفاهم های نوشته نشده در این حوزه راهی بازار مافیای زباله در ایران و کشورهای همسایه می شدند تا سردرمداران این مافیا که خود در بهترین کشورهای جهان زندگی می کنند، چرخه سود خود را از زباله های تهران داشته باشند و یک محدوده برای کسب درآمدهای بالای خود به دست آورند.


این مافیا آنقدر صنعت پسماند را در منطقه آسیا و به ویژه خاورمیانه به دست گرفته اند که ورود تجهیزات مدرن و حتی ایجاد کارخانه های تولید برق و سایر محصولات از پسماند را با قدرت در سایه ای که دارند مدیریت می کنند و در این میان شهرداری تهران از این ثروت و درامد پایداری که در اختیار دارد، بی بهره است. شاید به همین دلیل باشد که کارخانه تولید برق از زباله که در دوره گذشته در شهر تهران راه اندازی شد؛ با تولید بالای زباله در این کلانشهر در حد شوخی و یک کار کوچک باقی ماند و شرکت ها و سرمایه گذاران خارجی نتوانستند وارد این حوزه شوند. چرا که قانون ورود به این حوزه در شهر تهران توسط افراد دیگری تعیین می شود.


حال با توجه به قدرتی که مافیای پسماند در شهر تهران دارند، تولید فیلم بریدن گوش یک کودک کار افغانی که واقعا احساسات مردم و مسئولان را جریحه دار می کند، یکی از راهبردهای هوشمندانه رسانه ای این مافیاست که بتواند قدرت تاثیرگذاری خود را بر اذهان عمومی و حتی مسئولان به رخ بکشند.

 

گوش بری شهرداری یا بریدن گوش شهرداری!/24 ساعت طلایی ای که تیم رسانه ای شهرداری تهران از دست داد!

 

جو رقابت های سیاسی داخل بدنه شهرداری تهران


اما رویکرد دیگری که این مساله از آن زاویه قابل بررسی است، این است که در حال حاضر جو داخلی شهرداری تهران در دوره جدید پای خود را از ایجاد یک رقابت سالم فراتر گذاشته و مدیران میانی و حتی ارشد برای حفظ ماندگاری خود در بدنه شهرداری تهران به هر ترفندی برای از میدان به در کردن رقبای خود استفاده می کنند.


هر چند در دوره جدید سعی شد تا جو مافیای درون بدنه شهرداری تهران قدری تعدیل یابد، اما ایجاد اصلاحات نیز نتوانست این فضای خفه و تاریکی که در بدنه، سازمان ها و شهرداری مناطق شهر تهران وجود دارد را تعدیل کند. حتی انتصابات اخیر و روی کار آمدن افرادی که کوچکترین آشنایی با فضای اداره شهر تهران نداشتند و در واقع مدیران قدرتمندی به حساب نمی آمدند؛ باعث شد تا فضای روابط داخلی و سازمانی درونی شهرداری تهران تاریک تر از قبل شود.


در این فضای خفقان افرادی دوره مدیریتی طولانی و ماندگاری بیشتری خواهند داشت که برعلیه مدیر بالاتر و یا هم رده خود جو سازی های منفی انجام دهند.

 

گوش بری شهرداری یا بریدن گوش شهرداری!/24 ساعت طلایی ای که تیم رسانه ای شهرداری تهران از دست داد!


جزیره ای اداره شدن بدنه شهرداری تهران که این روزها جوسازی های منفی آن را به قلعه ای خفناک تبدیل کرده باعث شده تا افرادی که مصالح و ماندگاری خود را برای ماندن در این سازمان بیشتر در خطر می بینند با بهره گیری از فضای رسانه و شبکه های مجازی بدون کوچکترین هزینه ای رقبای قدرتمند و دارای صلاحیت خود را از دور رقابت سالم خارج کنند.


در نتیجه می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که تولید چنین فیلم هایی نه تنها مدیر ارشد شهرداری تهران یعنی محمد علی افشانی را نشانه گیری می کند تا معاون اول رئیس جمهور و حتی نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر را نیز مجبور به ورود به این مساله می کند، بلکه حتی در بعد کوچکتر آن شهردار منطقه 3 و یا معاونان ذیربط را نشانه می رود تا همین جو سازی های منفی زمینه را برای تغییر آنها و ورود افرادی در آرزو تصاحب چنین جایگاهی هستند، فراهم می کند.


حمله به بدنه شهرداری در این سطح نه تنها شهردار تهران را درگیر خود می کند، بلکه استفاده از راهکار تغییر مدیران ذیربط را با سرعت بیشتری در مقابل تصمیم گیران قرار می دهد تا قائله ایجاد شده با تغییر مدیر و یا شهردار منطقه حل و فصل و از ذهن ها پاک شود.


حال با این دو رویکردی که می توان با بهره گیری از آن ماجرای گوش بری کودک کار توسط کارکنان و یا پیمانکاران شهرداری را در فضای مجازی بررسی کرد تنها می توان نتیجه گرفت که عوامل پشت پرده انتشار این فیلم به خوبی توانستند به مدت 24 ساعت گوش شهرداری تهران را بدون هزینه ببرند. برای این افراد همان تاثیرات آنی و یک روزه انتشار این فیلم در شبکه های مجازی و رسانه ها مهم بود؛ اینکه شهرداری تهران توانست دو نفر از انتشار دهندگان این فیلم را دستگیر کنند و پرده از یک واقعیت بردارند اصلا مهم نیست چرا که این افراد به دنبال برنامه ریزی برای عملیاتی کردن حرکت های دیگر خود در فضای مجازی هستند.

گوش بری شهرداری یا بریدن گوش شهرداری!/24 ساعت طلایی ای که تیم رسانه ای شهرداری تهران از دست داد!


اما سوال اینجاست که به رغم اینکه انتشار این فیلم در دوره شهرداری محمد علی افشانی اتفاق افتاد آیا مدیران رسانه ای شهردار تهران از این مساله درسی خواهند گرفت یا در اتفاقی مشابه در آینده دوباره دستپاچه شده و فرصت طلایی استفاده از شبکه های مجازی و رسانه ها را برای خنثی کردن این توطئه ها از دست می دهند؟

 
 
 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار