سعید تشکری
کد خبر: ۶۸۸۱۲۹
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۶ 08 December 2018

اگر بخواهیم تعریف روان‌تر و ساده‌تری از ادبیات انقلاب در این 40 سال بدهیم، دهه اول کاملا ادبیات زیر بار سنگین نویسنده‌های دهه 50 است؛ نویسنده‌هایی که در دهه 50 زیر بار شدید سانسور بودند که بعد رهایی حاصل شد و توانستند داستان‌هایی خلق کنند.

عمدتا این داستان‌ها امروز که خوانده می‌شوند، تنها کاری که کردند این بوده که یک سری نویسنده تربیت کردند. مثلا اگر به مجموعه داستان‌های زنده‌یاد نادر ابراهیمی، محمود گلابدره‌ای و حتی ساعدی مراجعه کنیم، می‌بینیم که این داستان‌ها بیش از آنکه تکنیکال باشند، شعارزده هستند.

 

دهه دوم، دهه‌ نویسنده‌هایی است که با مطالعه این آثار، پژواک ادبی داشتند و شروع به نوشتن یک سری داستان‌های ایدئولوژیک کردند. هر چقدر نویسنده‌های دهه اول شعاری نوشتند، این نویسنده‌ها هم دقیقا با همین مشکل روبه‌رو شدند و انگار سرمشق‌هایی را گرفته بودند که آن مشق‌ها نمونه پدوکوژیک یکدیگر بودند.

اما دهه 70 دهه نبوغ است و نسلی وارد ادبیات داستانی شد که نه وامدار نویسنده‌های دهه 50 بود و نه شعارزدگی‌های دهه 60 را داشت، اما یک نسل شتاب‌زده بود.

این نسل چنان شتاب‌زده و در هیاهوی جوایز بود، انگار که چند چهره‌ داستان‌نویسی ما که در دهه 50 مدام یک خرقه‌ای بر دوش داشتند، این خرقه بر کسانی که از زیر حرکت می‌کردند، سنگینی می‌کرد.در عین اینکه ادبیات دهه 70 را باید در اوج پدیدآورندگی ادبیات انقلاب بدانیم، اما آرام آرام در آن یک پوست‌اندازی اتفاق افتاد که دیگر کسی علاقه‌مند نبود که به محتوا اهمیت دهد.

 

در خودِ دهه 70 دو شکل و دو جریان از دل ادبیات بیرون آمدند؛ یک نوع ادبیاتی که کاملا گرایش به مهاجرت داشت و اصطلاحا بوطیقایی فکر می‌کرد و با ترجمه‌هایی که در دهه 70 شکل گرفت به سمت ادبیات نیویورکر می‌رفت و یک تیپ هم ادبیات ایرانی را سروسامان دادند.

در حقیقت در دهه 70 که ما ایرانی‌نویسی، ادبیات ایرانی و ادبیات ترجمه‌ای و تاثیر ادبیات ترجمه‌ای بر نویسندگان و گرته‌برداری‌های فراوانی که از این مدل اتفاق افتاد، این دو شبکه را از هم جدا کرد. یعنی اگر در دهه 80 به شدت با ادبیاتی روبه‌رو هستیم که فرم‌زده هستند، حاصل دهه 70 است.

در دهه 70 اوج نشریات ادبی ما است و در دهه 80 تمام این نشریات ادبی را از دست می‌دهیم و به سمت یک رسانه جدید می‌رویم که رسانه مجازی است و دیگر ترغیبی به خواندن وجود ندارد. بیشتر از محتوا، تیتر مورد توجه است. جای تحلیل هم بیشتر شعار داریم.

در این رسانه هر آدمی توانست عده‌ای را دور خود جمع کند و در حقیقت به یک پرتابلِ باند برسد؛ باند به مثابه خیابانی که در آن یک تِم و قشر خاصی عبور می‌کنند. ما در دهه 70 طلایی‌ترین مخاطبین‌مان را به‌خاطر هیجانی که بر این حوزه سنگینی کرده، از دست داده‌ایم و امروز تاوان همان جریانی را پس می‌دهیم که در دهه 70 از فُرم طبیعی داستان‌نویسی ایجاد انشقاق کرد.

سعید تشکری

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار