ساعت حدود ۱۲:۱۵ روز جمعه بود که لیدا کاوه برای چاپ یک عکس روی تخته شاسی از خانه خارج شد. گویا ابتدا برای چاپ عکس به سعادت آباد رفته، اما چون عکاسی بسته بوده به شهرک غرب مراجعه کرده است. اینها را بعدا یکی از دوستانش برایم تعریف کرد.
ساعت که از ۱۲ شب گذشت و خبری از خواهرم نشد دیگر طاقت نیاوردم و به کلانتری محله رفتم. فردای آن روز پروندهای در خصوص ناپدید شدن لیدا باز شد و حالا مأموران پلیس آگاهی تهران در تلاش هستند تا از او ردی به دست بیاورند. از آن طرف عکس خواهرم را در فضای مجازی منتشر کردیم شاید از این طریق هم بتوانیم ردی از او به دست بیاوریم.
وی در ادامه افزود: در این چند فقط چند نفر تماس گرفتند، اما هیچ کدام از این تماسها کمکی به ما نکرد، مثلا یک نفر تماس گرفت و گفت: یک نفر که شبیه لیدا بوده است را پشت فرمان یک پژوی پرشیای سفید رنگ دیده است، اما خواهرم هیچ وقت رانندگی نمیکرد.
وی در ادامه گفت: لیدا آزارش حتی به یک مورچه هم نرسیده بود، همه او را به عنوان یک آدم صلح جو و میانجی گر میشناختند.
او ورزشکار بود، یک دوچرخه سوار حرفهای در این چند روز این چند روز غم دوری از خواهر پیرم کرده است، در این میان حرفهای برخی از آدمها بیشتر آزده ام میکند. میگویند قهر کرده، میگویند اختلال حواس دارد. اما هیچ کدام از این گفتهها درست نیست، من مطئن هستم ناپدید شدن خواهرم ماجرای دارد که به زودی متوجه میشویم.
منبع:فرارو