مرور روزنامه‌های شنبه ۱۹ بهمن ماه
به گزارش «تابناک گیلان» روزنامه‌های امروز شنبه ۱۹ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ترامپ پس از تبرئه از استیضاح و ‏خودرزنی دموکرات‌های آمریکا، کرونا و متضرران اقتصادی ناشی از شیوع آن از یک سو و ادامه بحث‌ها درباره رد صلاحیت ‏ها و درخواست برای اعلام دلایل رد صلاحیت کاندیدا‌ها از سوی شورای نگهبان در کنار موضوعاتی همچون نابسامانی در بازار ‏خودرو و گزارش‌هایی درباره جشنواره فیلم فجر در صفحات نخست بیشتر روزنامه‌های امروز برجسته شده اند. ‏
کد خبر: ۸۲۱۲۳۶
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۸ 08 February 2020

به گزارش «تابناک گیلان» روزنامه‌های امروز شنبه ۱۹ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ترامپ پس از تبرئه از استیضاح و ‏خودرزنی دموکرات‌های آمریکا، کرونا و متضرران اقتصادی ناشی از شیوع آن از یک سو و ادامه بحث‌ها درباره رد صلاحیت ‏ها و درخواست برای اعلام دلایل رد صلاحیت کاندیدا‌ها از سوی شورای نگهبان در کنار موضوعاتی همچون نابسامانی در بازار ‏خودرو و گزارش‌هایی درباره جشنواره فیلم فجر در صفحات نخست بیشتر روزنامه‌های امروز برجسته شده اند. ‏

 

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:‏

استیضاحی که زوال سیاسی امریکا را رقم زد

علی بیگدلی کارشناس مسائل امریکا طی یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان استیضاحی که زوال سیاسی امریکا را رقم زد ‏نوشت: به‌طور معمول استیضاح‌ها در تاریخ امریکا که استیضاح «دونالد ترامپ» چهارمین آن‌ها بود، بیشتر بار سیاسی دارند تا ‏حقوقی. این استیضاح نیز از این قاعده مستثنی نبود. اما آنچه از این رویداد و حواشی آن برای جهان به جا ماند، برملا شدن زوال ‏سیاسی امریکاست‎. ‎
از روز نخست آغاز تحقیقات درباره استیضاح رئیس‎جمهوری امریکا مشخص بود این استیضاح منجر به برکناری «ترامپ» ‏نمی‎شود. همان‏‎طور که تا پیش از این هیچ‎کدام از پرونده‎های استیضاح قبلی در تاریخ امریکا منجر به چنین نتیجه‎ای نشده‎ ‎بود. ‏بنابراین برخلاف آنچه دموکرات‌ها انتظار داشتند استیضاح نه تنها نتوانست به نتیجه مطلوب آنان منجر شود، که باعث افزایش ‏نسبی محبوبیت آقای ترامپ شد. زیرا جمهوریخواهان به طور معمول و ثابت، آرایی حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد از مجموع آرای به ‏صندوق انداخته شده را به‌دست می‎آورند که اکثریت آن را سفیدپوستان سنتی تشکیل می‎دهند که خاستگاه آنان بیشتر در ایالات ‏شمال شرقی امریکا است. این سفیدپوستان که اغلب بسیار ثروتمند و از نظر مذهبی بسیار متعصب هستند، با لابی یهودی ارتباط ‏نزدیکی دارند و بنابراین بسیاری از سخنان و اقدامات افراطی ترامپ را نه تنها نفی نمی‎کنند که آن‌ها را یک نوع سربلندی و افتخار ‏برای هر رئیس‎جمهوری از جمله ترامپ قلمداد می‎کنند؛ بنابراین نمی‎توان انتظار داشت، آرای انتخاباتی رئیس‎جمهوری کنونی ‏امریکا در انتخابات ۲۰۲۰ ریزش کند. حتی چه بسا با توجه به رفتار‌های ناپسندی که بین ترامپ و نانسی پلوسی به طور متقابل به ‏وجود آمد، افزایش هم پیدا کند و باعث توجه شمار بیشتری از آنان به رئیس‎جمهوری کنونی امریکا شود. بویژه که سفیدپوست‎های ‏متعصب امریکا ارزشی برای رنگین پوست‎ها و مهاجران قائل نیستند و به افرادی مثل نانسی پلوسی که اصالتی ایتالیایی دارد، به ‏چشم یک بیگانه نگاه می‌کنند‎. ‎
چرا شورای نگهبان دلایل ردصلاحیت را نمی‌گوید ؟/ ویروس کرونا خطرناک است یا ویروس بی اعتمادی؟/استیضاح ترامپ به نفعش بود یا به ضررش؟
در این بین رویداد برخورد دو مقام عالیرتبه امریکایی، رویدادی است که نباید در وقایع مربوط به استیضاح دونالد ترامپ از نظر ‏دور بماند. این رویداد، نشاندهنده عمق یک نوع زوال سیاسی در جامعه امریکا است. البته پیش از این نیز نماد‌هایی از زوال ‏سیاسی امریکا مشاهده می‎شد، اما این نماد‌ها در این دوره بیشتر نمایان است. برخورد ترامپ و پلوسی ضربه شدیدی به پرستیژ ‏امریکایی زد و ارزش‎هایی که ترامپ بر آن‌ها اصرار دارد را زیر پا گذاشت. این کاهش پرستیژ اجتماعی و رقم خوردن زوال ‏سیاسی امریکا، این کشور را به سمت یک نوع فنای اخلاقی می‌برد و باعث می‎شود، جامعه امریکا که یک جامعه دو حزبی است، ‏به سمت یک دوقطبی کامل حرکت کند. چون دو حزبی بودن، لزوماً به معنای دوقطبی بودن نیست. شاید طیفی از مردم امریکا و ‏بویژه جمهوریخواهان به زوال حیثیتی خود باور نداشته باشند. اما در بین دموکرات‎ها این فکر کاملاً وجود دارد و باعث نوعی ‏سرخوردگی بین آن‌ها شده ‏‎است. البته زوال سیاسی امریکا مسأله‎ای نیست که فقط برای جمهوریخواهان و دموکرات‎ها اهمیت داشته ‏باشد. در واقع باید لایه سوم این نگرش را، در لایه‎های بیرون از امریکا جست‎و‎جو کرد. زوال سیاسی و اخلاقی امریکا چه برای ‏متحدان آن، چه برای رقبایش و چه برای دشمنان این کشور مهم است. همه این کشور‌ها از ژاپن و متحدان خاورمیانه‎ای امریکا ‏گرفته تا روسیه به‌عنوان رقیب قدرتمند آن و کره شمالی که دشمنی چند دهه‎ای بین آن و امریکا جاری است، امریکای جدید را ‏امریکایی می‎بینند که دیگر عملاً حیثیت و جبروت دهه‌های ۶۰ و ۷۰ را ندارد و در مسیر سقوط و زوال اخلاقی قرار گرفته ‏‎است. ‏

 

چرا شورای نگهبان دلایل ردصلاحیت را نمی‌گوید ؟

نعمت احمدی ‏ کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت نوشت: رییس‌جمهور به عنوان ناظر ‏قانون اساسی اخیرا انتقاد‌هایی به روند انتخابات داشتند هرچند در عین حال مردم را به حضور در پای صندوق رای دعوت کردند ‏اما سخنان رییس‌جمهور به صورت غیرمستقیم مورد حمله خطبای جمعه، رییس قوه قضاییه و حتی رهبری قرار گرفت. آقای ‏روحانی از انتخابات تشریفاتی ابراز نگرانی کردند و نسبت به عملکرد بسته شورای نگهبان انتقاد داشتند، اما متاسفانه برخی او را ‏متهم به بازی در زمین دشمن کردند‎. ‎
درست است که حضور در انتخابات به خصوص در شرایط فعلی کشور لازم است، اما واقعیت آن است که مسیر برگزاری پرشور ‏انتخابات توسط شورای نگهبان مسدود شده است. از این جهت نقد به عملکرد شورای نگهبان همچنان وجود دارد. هیچ موقع نگفتیم ‏و نمی‌گوییم که شورای نگهبان عادل نیست. ان‌شاءالله که اعضای این شورا عدالت را اجرا می‌کنند و مجتهد و فقیه هستند، اما سوال ‏اینجاست که چرا شورای نگهبان دلایل ردصلاحیت را نمی‌گوید تا مقام معظم رهبری مجبور نشوند به میدان بیایند؟ اگر شورای ‏نگهبان ادله ردصلاحیت کاندیدا‌ها را می‌گفت: شبهه‌ها و ابهام‌ها رفع می‌شد. آقای سخنگوی شورای نگهبان به صورت کلی در ‏خصوص ردصلاحیت‌ها می‌گوید اختلاس، موضوعات اقتصادی، کلاهبرداری و… از دلایل عدم تایید صلاحیت خیلی از کاندیدا‌ها ‏بود. این موارد اتهام نیست بلکه جرائمی است که این افراد انجام دادند و سخنگوی شورای نگهبان این را به صورت صریح بیان ‏می‌کند‎. ‎
چرا شورای نگهبان دلایل ردصلاحیت را نمی‌گوید ؟/ ویروس کرونا خطرناک است یا ویروس بی اعتمادی؟/استیضاح ترامپ به نفعش بود یا به ضررش؟
باید تاکید داشت که نقد مردم به عملکرد شورای نگهبان این نیست که چرا افراد را ردصلاحیت کردند بلکه این انتقاد مطرح است ‏که چرا دلایل را به مردم شفاف نمی‌گویند؟ من به عنوان منتقد کماکان بر نقد خود پابرجا هستم. باید اذعان داشت که حداقل ۹۰ نفر ‏نمایندگان فعلی مجلس رد شدند، سخنگوی قوه قضاییه و شورای نگهبان نیز در خصوص ردصلاحیت‌ها از عناوین مجرمانه‌ای یاد ‏کردند که صرفا باید پناه به خدا برد. متاسفانه این انتقاد وارد است که سخنگوی شورای نگهبان که حقوقدان است چرا تا چیزی در ‏محکمه صالحه اثبات نشده آن را اعلام می‌کند. وقتی اعلام می‌شود کاندیدا‌ها عناوین کلاهبرداری، اختلاس و… دارند حداقل توقعی ‏که از جانب مردم ایجاد می‌شود این است که اگر حکم این افراد قطعی است به صورت مشخص اعلام شود و اگر پرونده در دادگاه ‏در جریان دارند باز هم شفاف شود چرا که این افراد عادی نیستند و نماینده ملت هستند. متاسفانه این نوع بیان سخنگوی شورای ‏نگهبان در این قضیه باعث این نظر شده که این افراد بدون داشتن حکم قطعی متهم شدند. اگر حکم قطعی دارند قوه قضاییه اعلام ‏کند. در این خصوص توپ در زمین قوه قضاییه است‎. ‎

‏۵۰‏‎ ‎درصد از کاندیدا‌ها ردصلاحیت شدند. لابد این‌ها پرونده دارند. پس اعلام پرونده محکومیت این افراد به کمک انقلاب می‌آید. ‏چرا پرده‌کشی شود؟ چرا مردم را در یک بی‌خبری قرار دهیم و این شبهه را به وجود آوریم که این افراد مجرم هستند و بعد از ‏مردم بخواهیم حضور پرشور در انتخابات داشته باشند؟ آیا من حق ندارم به عنوان شهروند و موکل بدانم که وکیل من در چهارسالی ‏که در مجلس بود چه جرمی انجام داده که به واسطه آن نمی‌تواند امروز در مجلس باشد؟ حق موکل است جرم وکیلش را بداند‎. ‎
این حق را شرع و قانون به من شهروند داده است که بدانم وکیلم در چهار سال وکالت چه کرده و چرا عالی‌ترین مرجع نظارتی ‏یعنی شورای نگهبان صلاحیت او را رد کرده است؟ این حق شرعی قانونی فقهی و طبیعی یک شهروند است که علت ردصلاحیت ‏کاندیدای خود را بداند‎. ‎
آیا به جای اینکه بگوییم عملکرد شورای نگهبان درست است بهتر نیست برای روشن شدن افکارعمومی قوه قضاییه در خصوص ‏عناوین اتهامی این افراد توضیح دهد و بگوید این دسته از کاندیدا‌ها پرونده داشتند و حکم‌شان چنین و چنان بوده است و اینکه دسته ‏دیگر هم پرونده‌شان در دادگاه در جریان است. این حق مردم است که بدانند جمعیتی که نام‌نویسی کردند و خود را واجد صلاحیت ‏می‌دانستند و به آن‌ها رای دادند چرا اکنون شورای نگهبان به این نتیجه نرسیده که این افراد سوابقی دارند؟
متاسفانه، چون ادله ردصلاحیت داده نمی‌شود رییس‌جمهور هم بلاتکلیف می‌ماند، چون از دلایل ردشدگان اطلاعی ندارد‎. ‎
اگر دلیل رد را به ایشان بدهد شاید دیگر گلایه‌ای نسبت به انتخابات نداشته باشند، چون ایشان به هر حال حقوقدان است و حرف ‏بی‌موردی در این رابطه نمی‌زنند؛ بنابراین رییس‌جمهور هم در بی‌خبری است. اگر اسناد و مدارک به صورت شفاف بیان شود ‏قطعا رییس‌جمهور هم چنین برداشتی نخواهد داشت. البته می‌شود سکوت کرد و راجع به انتخابات حرفی نزد و هر چه آقایان ‏بگویند تایید کرد، اما نمی‌شود از ذهن و سابقه تاریخی مردم این موارد را پاک کرد چرا که این چنین موضوعات تبدیل به زمزمه و ‏بعدا فریاد می‌شود. وقتی می‌شود به صورت قانونمند ماده نزاع را برداشت و این ابهام را رفع کرد چرا با پنهانکاری مردم را فریب ‏داد؟ قوه قضاییه با حل موضوع دلایل ردصلاحیت‌ها من موکل تا رییس‌جمهور را از شک و شبهه درآورد‎. ‎

ویروس کرونا خطرناک است یا ویروس بی اعتمادی؟

علی تاجرنیا فعال سیاسی در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان ویروس بی‌اعتمادی نوشت: موضوع ویروس کرونا و ‏نگرانی که از ابتلا به آن مطرح شده است، به نظر می‌رسد تبعات بیشتری از خطرات و پیامد‌های ناشی از فراگیر شدن آن داشته ‏باشد. گرچه کرونا ویروس، ویروس خطرناکی است و درمان آن دشواری‌های خود را دارد‎... ‎.

اما شیوه مبتلا شدن به آن، مثل بیماری‌های دیگر متکی بر راه‌های مشخصی است. همان‌طور که آنفلوآنزای معمولی وارد کشوری ‏می‌شود و تمام افراد آن کشور را مبتلا نمی‌کند، ویروس کرونا نیز اگر وارد کشور شود، همه مردم را مبتلا نخواهد کرد. شایعاتی ‏که در فضای مجازی دست به دست می‌شود و صحبت‌های غیررسمی اصرار دارند که شیوه‌های ابتلا به ویروس کرونا متفاوت ‏است، در صورتی‌که چنین نیست و بار‌ها راه‌های انتقال و راه‌های پیشگیری در رسانه‌های رسمی کشور منتشر شده، اما بازار ‏شایعات همچنان داغ است. در کشور‌های مختلف، بنا به نوع تعاملی که دولت با مردم خود دارد، اعتماد متقابلی میان دولت و مردم ‏شکل می‌گیرد و مردم، چون فکر می‌کنند به درستی در جریان اخبار قرار می‌گیرند، طبیعتا هر نوع همکاری را با دولت انجام ‏می‌دهند و در چنین شرایط فوق‌العاده‌ای هم به اخبار دولت اعتماد می‌کنند. برای مثال در چین نزدیک به ۴۰ میلیون نفر قرنطینه ‏شدند، دولت نیز وعده به ساخت بیمارستان طی ۱۰ روز داد و این قضیه شکل نابهنجاری به خود نگرفت، زیرا تصور مردم چین ‏این است که دولت در حال پیگیری این مساله است و مردم به دولت خود اعتماد دارند. این در حالی است که در ایران، با ‏دانشجویان خارج شده از قرنطینه یا با گردشگران چینی مواجهه درستی صورت نمی‌گیرد. بخشی از این مساله به نظرم برمی‌گردد ‏به رفتار‌هایی که مجموعه‌های رسمی دولت پیش از این انجام داده‌اند.
چرا شورای نگهبان دلایل ردصلاحیت را نمی‌گوید ؟/ ویروس کرونا خطرناک است یا ویروس بی اعتمادی؟/استیضاح ترامپ به نفعش بود یا به ضررش؟
عدم ابراز تمامی اطلاعات به صورت شفاف در گذشته عاملی ‏است که به شایعات امروز دامن می‌زند و رسانه‌های غیررسمی متاسفانه اخباری را مطرح می‌کنند که با اصل ماجرا در تعارض ‏است. علاوه بر آن، در بین افکار عمومی در کشور ما، میلی به مخالفت با هر چه که در حاکمیت است شکل گرفته و این افراط و ‏تفریط هم دولت و هم مردم را دست به گریبان کرده است. راه درمان این بی‌اعتمادی راه کوتاه‌مدت نیست، بلکه مسیر آن طولانی ‏است و زمان می‌برد تا این ذهنیت‌ها اصلاح شوند. به عنوان افکار عمومی در وهله اول باید بدانیم با بی‌اعتمادی نسبت به اخبار ‏دولت نه تنها مشکلات‌مان حل نمی‌شود، بلکه پیچیده‌تر خواهند شد. اگر منبعی را به عنوان مرجع موثق اخبار انتخاب و به آن اخبار ‏تمکین نکنیم، حتما اخبار پراکنده رشد خواهند کرد و فضای آرامش را در جامعه تحت تاثیر قرار خواهند داد. این وظیفه دولت است ‏که با اطلاع‌رسانی‌های دایمی، این امکان را از سودجویانی که در فضای مجازی هستند و با اهداف مختلف این مباحث را مطرح ‏می‌کنند، بگیرد. به نظرم ما نیازمند اقدامات متقابل هم از طرف مردم و هم از طرف دولت هستیم تا بتوانیم از چنین مسائلی که ‏برای جامعه جهانی رخ می‌دهد، به سلامت عبور کنیم. ‏

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار