کد خبر: ۸۴۴۰۳۰
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۵ 30 April 2020

تابناک رضوی: با تبختر می گفت ارزش هر رشته تحصیلی و هر کار، به میزان درآمد و به قولش، صفر هایی سمت راست عدد صحیح است. با همین نگاه هم آدم ها را اندازه می گرفت و در برابر اقشار کم در آمد، کوهِ غرور بود و در برابر برخورداران، با خاک، تراز می شد. من اما همان وقت در جوابش گفتم که آدمی را نه به میزان دریافتی که به حاصلِ کارش باید سنجید. به همین مولفه هم باید ارزش گذاری کرد. آن که کارِ نیک می کند و دیگران از کار او بهره نیکو می برند، باید عزیز شمرده شود. معلمی که چراغ در جان برمی افروزد و کلماتش کلید می شود برای فرداها، استادی که از افراد بی سواد و خام، عالم و پخته می پرورد، کارگری که حاصل فعالیتش، نان می شود و در سفره مردم می نشیند . سقف می شود و بالای سر مردم، قرار می گیرد. خدمت می شود و در اشکال گوناگون، مشکل مردم را رفع می کند. گرما می شود و زمستان مردم را از زمهریر می رهاند. خنکایی دل پذیر می شود و در تابستان، فضایی دل نشین می آفریند و….باید محترم شمرده شود که کار او در نهایت، احترام به انسان است. آن روز به تاکید گفتم و امروز در این نوشتار موکد می کنم باورم را که افراد را به میزان اثرگذاری شان باید ستود نه فقط درآمدی که از این کار به دست می آورند. اگر صرف درآمد ملاک بود باید مختلسان و قاچاقچیان را بالای سرمان، جا می دادیم که به روزی، به امضایی، به کاروانی، اندازه عمر هزاران معلم و استاد و مهندس و کار گر، درآمد دارند. اینان اما در اندیشه ایمانی و افکار مردم، منفورند. حق هم همین است که صاحبان سفره حرام را حرمتی نیست بلکه نفرت روز افزون است. زشتی و پلشتی است و چنان که در محضر حضرت مولانا می خوانیم، باید ریشه حسد، بد اخلاقی، کبر، نخوت، دراز دستی و آلوده زبانی را در لقمه پیدا کنیم. یک جایی، لقمه حرامی خورده ایم یا روزی ناپاکی به روح و جان خود داده ایم که به تنگنای این بیماری ها افتاده ایم؛

چون ز لقمه تو حسد بینی و دام

جهل و غفلت زاید، آن را دان حرام

اصلا هر چه هست، نتیجه لقمه هاست. از لقمه های پاک، نور خیزد و از حرام ها، دوزخ پدید آید. زندگی هم بر این دو مدار است. نمی توان “بی لقمگی” را تصور کرد که جز مرگ معنایی ندارد. این لقمه ها هستند که زندگی را ساز می کنند و جهت می دهند لذا باید به جد مراقب لقمه ها بود. آنچه ما می خوریم، آنچه می نوشیم، آنچه می خوانیم، موسیقی که گوش می دهیم، برنامه ای که تماشا می کنیم و…همه برای ما “لقمه” هستند، لقمه هایی که فکر ما و نوع نگاه ما به هستی و نوع رفتار ما را شکل می دهند:

لقمه، تخم است و برش، اندیشه ها

لقمه، بحر و گوهرش اندیشه ها

به دیگر عبارت نیز می توان گفت: حلال ترین قوتی که به ما می رسد ، آن است که نتیجه اش  معرفت است و دانش و عشق به انسان ها و دست گیریخلق خدا. همان که در این روز های کرونایی از آن به عنوانِ "مواسات" یاد می شود و ما را نه فقط به یاری که به یاریِ توام با غمخواری نسبت به مردم توصیه می کند. نتیجه می شود عشق به هستی و جلوه های طبیعت. به هر چه جاندار است و بالاتر به هر چه هست. کسی که لقمه نور می خورد، حرمتِ سنگ را هم نگه می دارد. جانداری چون سگ که جای خود دارد. کسی که مرام معلمی و همت کارگری دارد همه وقت خود را وقف خدمت به خلق خدا می کند و این را نیز نه تکلفی سخت و پر مشقت که تکلیفی عاشقانه می داند که او را به حضرت خالق می رساند و ازمیل پرکشیدن به سوی جهان معنا پُر می کند:

زاید از لقمه حلال اندر دهان

میل خدمت، عزم رفتن آن جهان…

این روز ها که بیماری جهانگیر کرونا همخانه ماست و اختاپوس وار اقتصاد و معیشت و روابط اجتماعی و حتی مناسک دینی و الهیات ما را گرفتار خود کرده است در این روزگار،که بلا ها و ابتلاها در پیچ و خم مصائب مان گرفتار کرده است، باید بیش از گذشته به اثر گذاری اجتماعی و حلالی لقمه ها بیندیشیم. نقش آفرینی سازنده وحلال اندیشی در این شرایط است که عیار ایمان و انسانیت را بالا می برد. معلم و کارگری که در تنگناها به این مهم توجه کند، قطعا به بهشت گشایش و رحمت خدا بار خواهد یافت که یکی از جلوه های «ان مع العسر یسرا» همین جاهاست. همین جا که خود را وقف خدمت به خلق کنی حتی اگر فرعون باوران و قارون کرداران به نگاه صفر حای حساب، ارزیابی ات کنند. غافل اند آن ها از این حقیقت که معلم و کارگر را ارزش به اثرگذاری شان است نه حساب بانکی شان...

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار