اشاره: هشتم مهر با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان روز بزرگداشت مولوی نامیده شده است. به همین بهانه و با هدف آشنایی هرچه بیشتر با جایگاه این شاعر نامآشنای ایرانی، خبرنگار ما گفت وگوی اختصاصی کوتاهی با محمدرضا نوذریان، مدرس دروس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ترتیب داد که ماحصل آن از نظر خوانندگان ارجمند میگذرد:
مدرس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه گفت: بیتردید، جلال الدین بلخی معروف به مولوی یکی از ارکان ادبیات فارسی به شمار میرود و آثارش پس از گذشت قرنها همچنان از ارزش خاصی برخوردارند. محمدرضا نوذریان در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ما به مناسبت هشتم مهر، روز بزرگداشت مولوی افزود: برکات سالها اندیشهورزی و شیدایی این مرد ارزنده ادبیات ایران در آثاری مانند مجالس سبعه، فیه مافیه، رباعیات و... جلوهگر شدند اما مثنوی معنوی و دیوان شمس، دو اثر برجسته و تکرارناپذیری هستند که مولانا از خیزشگاه ادب فارسی برای جهانیان به یادگار گذاشته است.
او توضیح داد: دفتر اول مثنوی با « نی نامه » آغازیدن میگیرد و به باور صاحبنظران، در این شعر که از آن به عنوان چکیده تمامی مثنوی معنوی یاد شده، « نی » مورد اشاره، همان مولاناست و چون شاعر سالک، خود را اسیر جهان مادی دیده، قویاً شِکوه کرده چرا روح آزاده او از «نیستانِ» عالم معنا جدا گردیده است.
وی ادامه داد: در نظام فکری حاکم بر مثنوی، انسان، اوج آفرینش دانسته میشود و روح او از مرحلهای به مرحله دیگر گذر میکند تا به لقای حق برسد، لذا این مجموعه حدودا 26 هزار بیتی که سرشار از داستانهای پندآموز، اندرزهای اخلاقی و آموزههای قرآنی است و میتوان آن را حاصل پربارترین دوران عمر این شاعر و عارف نامبردار دانست در جست و جو و نمایاندن جایگاه حقیقی انسان است و برای بشر سرگشته امروز، پیام وارستگی و رهایی دارد.
نوذریان یادآوری کرد: اگرچه این شخصیت دانشمند از چهرههای علمی و مدرسان دانشهای دینی بوده، ملاقات با شمس، دگرگونی ژرفی در وجودش به دنبال آورد و پس از این دیدار، بنا به تاکید خودش در تعابیری چون « زاهد بودم ترانهگویم کردی / سر حلقه بزم و بادهجویم کردی ... »، اهل سماع و شاعری شد و آثاری سترگ به جا گذاشت بنابراین میتوان نتیجه گرفت شمس با اثرگذاری شگرف در جلالالدین بلخی، در حقیقت در تعالی ادبیات سرزمین بزرگ ایران نقشآفرینی و در راه دشوار غنیسازی این مقوله بیکران، منشاء اثر شد.
این پژوهشگر ادبیات فارسی و انگلیسی تصریح نمود: بیان مزبور، زمانی قوت بیشتری میگیرد که توجه کنیم مولوی با فرهیختگان دیگری چون حسام الدین چلبی، صلاح الدین زرکوب و... نیز مجالستها داشت اما اثرگذاری هیچ یک به اندازه تاثیر شمس بر وی نبوده زیرا پس از جدایی محیطی از او بود که به این باور رسید حق در همه مظاهر، پیداست و جهان، هرگز از مظهر حق، خالی نمیگردد پس سماع را به عنوان راهی برای تمرین رهایی از قیود مادی و نهایتا پیوستن به انوار حقیقت، پیشه خود ساخت و حقیقت شمس را درخویشتن خویش جست.
نوذریان در بخش دیگر گفت و گوی خود با خبرنگار ما به جایگاه دیوان شمس هم اشارهای کرد و عنوان نمود: این مجموعه، در حقیقت نمایانگر حرکت درونی در جست و جوی معشوق است و در آن ریختار، بر ساختار چیرگی یافته است.
او خاطرنشان کرد: این اثر، به مرشد معنوی مولانا یعنی شمس تبریزی اهدا شده و با وجود برخی تفاوتها با مثنوی معنوی به نظر میرسد هر دو از یک منبع الهام، پرتو گرفتهاند زیرا این کتاب هم ابرام دارد نباید مقهور نفس اماره شد بلکه باید به نیازهای اصیل معنوی پرداخت.
این عضو سرای اهل قلم در خاتمه عنوان کرد: نامگذاری روزهایی از سال به نامهای دانشمندان و شاعران برتر ایران، اقدام ارزندهایست و میتواند فرصتی برای توجه مضاعف همگان به ویژه نسل جوان به این نکته مهم باشد که زبان و ادبیات دیرپای فارسی، مانند گنجینهای عظیم با همت مردان بزرگی چون مولوی پرورانده و به امروز رسیده تا هر ایرانی دانشدوست با پشتوانه پربار فرهنگی برای دستیابی به توفیقات بزرگتر و ازجمله صیانت از اصالت زبان و ادب فارسی که امروزه به دلیلهای مختلف از جمله ورود سیلآسای واژگان غیرضروری خارجی در معرض آسیبهایی قرار گرفته، بیش از پیش تلاش کند تا بتواند اوراقی بر کتاب افتخارات فرهنگی این مرز و بوم بیافزاید.
انتهای پیام