کد خبر: ۹۴۰۶۰۷
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۷ 14 February 2021

تابناک رضوی: شیشلیک بهانه است؛ نشانه اصلی "ایدئولوژی" است که باید کوبیده شود بنا به نسخه مارکس‌ که دوقطبی علم‌ و ایدئولوژی را مطرح کرد و با معرفی ایدئولوژی به عنوان‌ معرفت‌ کاذب‌ و فریبنده‌، معرفت‌ حقیقی را علم معرفی کرد و معتقد است طبقه‌ای‌ که‌ در جامعه‌ ابزار تولید را در اختیار دارد(که در فیلم شیشلیک کارخانه پشم است)به خلق ایدئولوژی در راستای منافع خودش میپردازد و ابزار رسانه هم دارد
مصداقش گزارشگریست که تریبون تملق و نمایاندن گل و بلبل! است و افزون بر آن شاهد بوقهای گسترده شده درشهرک و بلندگوی مستقر بر بلندای بام کارخانه هستیم که همگی درخدمت طبقه حاکم(بورژوا)هستند والبته این کارخانه پشم برای‌ پروراندن ایدئولوژی‌ استعماری خودش حتی مدرسه اختصاصی هم دارد
آغاز فیلم شیشلیک با هوالعادل! است اما عدالت نوشته شده توسط ژوله و به کارگردانی مهدویان بیشتر مساوات است و تصویری مضحک و به شدت طبقاتی و برگرفته از نگرش مارکس که ضدایدئولوژی است و در قالب نمادها به زیرکی روایت می شود
شیشلیک در روزهای فجر انقلاب اسلامی و در جشنواره فجر درحالی اکران می شود که از زمان انقلاب اسلامی این مساله بارها و بارها مورد توجه روشنفکران ایرانی قرار گرفته درحالیکه عمده مباحث روشنفکری معاصر متاثر از ریشه و روایت غربی این مساله بوده است و اگر دکتر علی شریعتی ایدئولوژی را عقیده شناسی و متضمن تعهد و انسجام اجتماعی برمیشمارد در سالیان گذشته امثال سروش موجی ضد ایدئولوژی را در داخل ترجمه کردند و به ایجاد بحثهایی نظیر ضرورت ایدئولوژی زدایی از جامعه، مغایرت دین و ایدئولوژی و غیر ایدئولوژیک کردن دین در جامعه دامن زدند
شیشلیک به شدت نمادگراست و برغم آنچه منتقدان شاخص درباره آن گفتند نشان دادن گرسنگی بعنوان نمادی از فقر مادی بیش از آن که موضوعیت داشته باشد، طریقیت دارد برای نمایاندن فقری فراتر در عرصه فرهنگی و به زبان ساده تر زدن زیرآب اصل ایدئولوژی! وگرنه در یکی از صحنه های پایانی کودکی که پیش از این با درخواست شیشلیک! زلزله ای به پا کرده بود این بار تبلت می خواهد که نشان میدهد صاحبان اثر به خوبی واقفند به مصداق فقر در زمان حاضر اما موضوع فیلم اساسا فراتر از اینهاست!
فقری که در شیشلیک می بینیم مبتنی بر استعاره است که در پیوند با ایدئولوژی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی تحلیل گفتمان انتقادی قرار می گیرد و دیگر عنصری تزیینی و خارج از پوستۀ گفتمان نیست بلکه منافع افراد در گروه خودی را تأمین می کند و در پی ضربه زدن به گروه غیرخودی است. این مسئله در آثار ادبیات ضداستعماری جهان نیز به خوبی آشکار است.

طبق تئوری مارکس که ژوله آن را قلمی و مهدویان دراماتیزه کرده،‌ ایدئولوژی‌ نوعی‌ آگاهی‌ کاذب‌ و دروغین‌ و برداشتی‌ انحرافی‌ از واقعیات‌ موجود است و حتی‌ دین‌ نیز یکی‌ از صور آگاهی‌ کاذب‌ و نوعی‌ ایدئولوژی‌ محسوب می شود.
از نظر مارکس، دین‌ خیالبافی‌ انسانهای‌ از خود بیگانه‌ای‌ است‌ که‌ می‌خواهند شکست‌ خودشان را در نیل‌ به‌ مرتبه‌ای‌ که‌ خواهان‌ آن‌ هستند جبران‌ کنند. دین‌ بازتاب‌ وضع‌ انسان‌ در مرحله‌ای‌ از مراحل‌ تاریخ‌ است‌ که‌ هنوز قادر به‌ فهم‌ وضع‌ خویش‌ نیست و از نظر او‌ شرایط‌ اجتماعی، ایده‌ها را تعیین‌ می‌کند.

مهمترین کارکرد استعاره در فیلم شیشلیک، مشروعیت بخشی به مصرفگرایی و الگوی لیبرال سرمایه داری است با طعم
تکثرگرایی(پلورالیسم) و حتی تلویحا جدایی دین از سیاست(سکولاریسم) در جایی که لااقل در ایران دهه های اخیر و به این شکل و شمایل وجود گرسنگی هیچگاه ما به ازای بیرونی اینگونه هندی(نه هنری!) ندارد و البته، نویسنده با دو ابزار طنز و عاطفه به کمک کارگردان کاربلد در عرصه تکنولوژی سینما و دارای خلاقیت، کارکرد استعاره در این اثر را به حداکثر رسانده و در نهایت نیز در خاتمه فیلم شاهد مشروعیت ریا هستیم در صحنه ای که مدیر مدرسه به جای مشق عشق به صراحت به کودکان نفاق می آموزاند برای مذبذب شدن که "بچه ها اگر پاستیل هم میخورید طوری بخورید که من(مدیر) و خانم شکوری(ناظم) نبینیم!"

در واقع شیشلیک بیشتر از آنکه برازنده امضای مهدویان موفق در ساخت رد خون و ماجرای نیمروز و لاتاری باشد، متاثر از نوشته ژوله است و بشدت نمادگرا که نشان دادن عطش شیشلیک خوردن در آن فقط بهانه است برای سرکوب کردن آرمانهایی مانند قناعت و نان و پنیر خود را خوردن و روی پای خود ایستادن که در قامت فردی استعمارگر و به ظاهر مذهبی که چون به خلوت می رود آن کار دیگر می کند، متجلی می شود.
شیشلیک، اثری ضداستعماری و بیش و پیش از آن فیلمی ایدئولوژیک بر ضد ایدئولوژی است که نویسنده رند اثر با کاربست استعاره، صفاتی همچون تعلق خاطر داشتن به زادگاه، داشتن روحیۀ کار، برکات اقتصاد مولد، اتحاد و قناعت و ساده زیستی را با زبان طنز و با بازی کمدینی محبوب با هم می زند و در توصیف استثمارگران(استحمارگر!) ویژگیهایی همچون فریبکاری، خوفآفرینی، دخالتگری، تهاجم فرهنگی و دروغکاری را به مخاطب القا میکند و به خوبی توانسته است این تعارض میان کارگران با مدیریت حاکم دارای قدرت زر و زور و تصویر را به تصویر بکشد.

هنرنمایی رضا عطاران همراه با شخصیت پرداری موفق مهدویان بشدت باورپذیر است و بازی درخشان او در در شیشلیک برای احراز سیمرغ قطعا شایسته تر از روشن بشدت سیاه جشنواره امسال است.

شیشلیک فقط آغازش با هوالعادل است و نگرش ضد استعماری ظاهری اثر بشدت پهلو می زند به ادبیات پست مدرن سالهای اخیر که قطعا با نگرش اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی که نه ذات دنیا و مظاهر مادی آن بلکه دلبستگی به دنیا را نفی میکند، متفاوت است چه اینکه در دین مبین رسول مکرم اسلام، دنیا مزرعه آخرت است و ساختن دنیا و آخرت با هم و رفاه برای همگان چنانچه در دوران موعود عدالت گستر عالمیان پس از ظهور منجی با جامعه بی طبقه ای مواجه می شویم که مردم برای صدقه دادن در جستجوی نیازمند، گرد جهان میگردند و فقیری یافت نمی شود وعجل الله تعالی فرجه الشریف

مجتبی محمودی مهماندوست

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار