به گزارش تابناک رضوی، آیتالله سید احمد علمالهدی در سخنرانی ظهر شهادت امام سجاد(ع) که با حضور پرشور زائران و مجاوران در رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد، با اشاره به آیه 73 سوره مبارکه انبیا اظهارداشت: خداوند عالم در فرازی از قرآن کریم به تبیین ویژگیهای اصلی فرستادگان و اولیای خود میپردازد. بهطوری که گفته شده «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِینَ» تا دعوت مردم به هدایت، مهمترین این شاخصهها باشد.
وی افزود: متأسفانه همواره معرفتشناسی ما نسبت به مقام ولایت اهلبیت و ائمه معصومین(ع) در پهنه احساس، عشق و عاطفه ما قرار میگیرد و اگرچه در سوگ ائمه اطهار(ع) عزاداری میکنیم و در ایام ولادت آنها جشن میگیریم اما شناخت واقعی از سیره سیاسی و فلسفه اصلی امامت آنها همچنان در بسیاری از مردم محدود است. عزیزان من، این قطرات اشک و اظهاردوستی ها مقدمه انسان شدن است درصورتی که ما در خط اهل بیت(ع) بار بیاییم و تربیت شویم.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی خاطرنشان کرد: امروزه یکی از چالشهای فکری و فلسفی در بین اندیشمندان جوامع بشری آن است که فرد مهمتر است یا جمع. اندیشمندان جمعگرا یا کلکتوریست اینطور میگویند که اگر اندیشهها در قالب جمع متبلور شود به تکامل مضاعف میرسد و بنابراین همواره این فرد است که باید فدایی جمع شود. از سوی دیگر، طرفداران نظریه فردگرایی یا همان ایندیویدوالیستها معتقدند که هر فرد، دارای نبوغها و استعدادهایی است که اگر آنها به شکوفایی برسد، چهبسا جامعه بشری متحول شود و بر همین اساس، همواره این جمع است که باید خود را فدایی فرد کند.
وی ادامه داد: در این کشوقوس بیانتها، اسلام مبنایی جامع و فراگیر دارد. اسلام نه قائل به جمعگرایی است و نه فردگرایی بلکه هردو را صاحب اصالت میداند و میگوید جامعه بهعنوان یک بستر تربیتی باید در خدمت رشد افراد باشد. به عبارت دیگر، نبوغ و استعداد افراد باید در خدمت رشد جامعه قرار بگیرد. اسلام به دنبال شکلگیری یک جامعه سالم است؛ جامعهای که افراد سالم نیز تربیت میکند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه امام سجاد(ع) هم از نظر فردسازی و هم جامعهسازی از جمله شخصیتهای تراز تاریخ محسوب میشود، تصریح کرد: وجود اقدس حضرت علیابن الحسین زینالعابدین(ع) در تمام طول حیات بابرکت خود به تربیت افراد و جامعه بهصورت همزمان همت داشت. همین صحیفه سجادیه و ادعیه صادرشده از جانب ایشان، یک حرکت تربیتی نسبت به افراد بود. این نبود که حضرت در نیمه شب از جا برخیزد، به محراب برود، عبادت کند و این ادعیه به ثبت برسد. خیر! حضرت در مصادیق متعدد، ادعیه را به نگارش درمیآوردند و آن را به افراد میسپردند تا درحالی که ظاهر آن فقط یک دعا و مناجات باشد، در عمق و معنا به تکامل آن فرد کمک کند.
وی تأکید کرد: در حالت کلی انسان از خدا چه میخواهد؟ آن چیزی که آرزوی آن را داشته باشد. اینجا بود که وجود اقدس امام سجاد(ع) با ادعیه خود در مقام یک نظریهپرداز وارد میدان میشد. مثلاً حضرت در دعای شریف مکارمالاخلاق در صحیفه سجادیه میفرمایند: «اِلهی عَمِّرْنِی مَا کانَ عُمْرِی بِذْلَه فِی طَاعَتِک فَإِذَا کانَ عُمْرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک قَبْلَ أنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَی أوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَی» یعنی خدایا به من عمر بده تا زمانی که عمر من در راه تو مصرف شود اما اگر عمر من عرصه بهرهبرداری شیطان باشد، پس همان بهتر که آن عمر گرفته شود.
آیتالله علمالهدی گفت: این یک مصداق از ادعیه متعدد و متکثری است که حضرت به افراد مختلف میسپرد تا به اصطلاح آرزوسازی کند و جامعه را از قید دنیاپرستیهای آن زمان برهاند. امام با دعای خود تبیین میکرد که انسان موفق آن کسی است که عمرش در راه خدا مصرف شود. شما ببینید پدر بزرگوار ایشان وجود اقدس حضرت سیدالشهدا(ع) میفرمود «إِنّی لا أَرَى المَوتَ إلاّ سَعادَةً وَالحَیاةَ معَ الظالِمینَ إلاّ بَرَما» و تصریح میکرد که گاهی اوقات حتی مرگ میتواند سعادتمندانهتر از زندگی باشد. این معنا، دقیقاً همان کلامی است که حضرت زینالعابدین(ع) در این فراز از دعای مکارم میفرماید.
امام جمعه مشهد در تشریح ابعاد جامعهسازی امام سجاد(ع) بیان کرد: پس از واقعه کربلا، جامعه اسلامی خیلی ترسیده شد. مردم همه از سبوعیت و توحش پسر معاویه به وحشت افتاده بودند و با خود میگفتند وقتی خلیفه با پسر پیامبر(ص) اینطور رفتار میکند، اگر ما قیام کنیم معلوم نیست با ما چه کار خواهند کرد. در این شرایط، بازسازی شناخت، استدلال، تفکر، منطق و اراده مردم کار سادهای نبود اما امام سجاد(ع) در طول بیش از سه دهه امامت خود آن را به سرانجام رساند.
وی تصریح کرد: به طور کلی، انقلاب کربلا سه رهبر داشت؛ یک رهبر زمینهساز، یکی رهبر مجری و دیگری رهبر نهادینهساز که هر سه نیز معصوم بودند. رهبر زمینهساز، وجود اقدس آقا امام مجتبی(ع) بود که زمینه را برای یک قیام جاودانه در تاریخ فراهم کرد. رهبر مجری وجود اقدس حضرت سیدالشهدا(ع) بود که به بهترین نحو ممکن به مسئولیت امامت خود در این مقطع عمل کرد. شما میبینید به جای آن که جریان کربلا و تقابل 120 هزار نفر با 120 نفر در عرض چند دقیقه تمام شود، این ماجرا از صبح تا عصر یک روز به طول انجامید و هر فراز از آن به تاریخ پیوست.
آیتالله علمالهدی تأکیدکرد: رهبر نهادینهساز در واقعه کربلا نیز وجود اقدس آقا امام سجاد(ع) بود. اینکه در تاریخ گفته شده حضرت با مشاهده ذبح گوسفند یا استسقای حیوانات گریه میکرد، اینها اصل مسئله نبود. اصل ماجرا چیز دیگری بود. حضرت اراده داشت این گریهها زمینه ساز استمرار نهضت شود.
وی گفت: شما ببینید مثلاً در روایت آمده یک روز ظهر در وسط بازار مدینه، امام سجاد(ع) با مشاهده ذبح گوسفند شروع میکرد به گریستن. مردم جمع میشدند ببینند علیابن الحسین(ع) بهعنوان نفر اول شهر مدینه چرا اشک میریزد. آن وقت بود که حضرت روایت کربلا را دوباره تعریف میکرد، مردم را در مصائب اهل بیت(ع) میگریاند و ناگهان حاکم شهر میدید در شهر ولولهای برپا شده است. اینها همه راهبرد مبارزه فرهنگی بود و ضرورت دارد معرفتشناسی ملت ما از اهل بیت(ع) به حدی برسد که وجود اقدس آقا زینالعابدین را فراتر از مرد بیمار کربلا و در حد و اندازه سیره متعالی ایشان بشناسند.