شاید در تصور عموم، انسان توسعه یافته فردی تلقی می شود که ظاهری شیک، امروزی و مدرن دارد. مثلا ساعتی گران قیمت برای زینت به دست می بندد اما به قول و قرار پایبند نیست و تعهدی ندارد. تحصیلات عالیه دارد اما چارچوب فکری روشن و باثباتی نداشته و تحلیلگری مبتدی است. ماشین گران قیمت سوار می شود اما به قوانین رانندگی احترام نمی گذارد و براحتی در مقابل چشمان دیگران قانون شکنی می کند. گوشی گران قیمت دارد اما سواد رسانه ای چندانی ندارد.
آری! اینان همان افراد متظاهرند که وانمود می کنند نه تنها با دانش، فرهنگ و ادب بیگانه نیستند بلکه خود تجسم عینی آنند در حالیکه با اصل توسعه یافتگی بسیار بیگانه اند و با آن فاصله زیادی دارند.
اینان همان بازیگرانی هستند که هنرشان فریبکاری است و در میدان توسعه یافتگی کمیت شان می لنگد.
برای حرکت و پویایی به سمت توسعه یافتگی، به «اندیشه های توسعه یافته» و «شخصیت های توسعه یافته» قاعده مند، باسواد و انتقاد پذیر نیازمندیم.
انسان توسعهیافته فردی است که در ابعاد مختلف زندگی خود به سطح بالایی از رشد و تعالی رسیده باشد. این رشد همه ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، روانی و اخلاقی را در بر می گیرد.
به برخی از ویژگی های انسان توسعه یافته اشاره می کنیم:
انسان توسعه یافته، از سطح آگاهی و دانش بالایی برخوردار و دارای فکر و گفتگوی منطقی بوده و دائما در حال یادگیری مستمر مطابق تغییرات و فناوریهای نوین است. این فرد به جای پیروی کورکورانه، توانایی ارزیابی مسائل محیط اطراف خود را با ارائه راه حل های نوآورانه داشته و در این زمینه به حقوق و تکالیف مدنی اش آگاه است. خلق و خوی نرم و پسندیده دارد و امواج سراسر آرام و مهربان به سوی دیگران می فرستد. از چاپلوسی دیگران منزجر می شود. خرد جمعی را سرلوحه امور خود قرار می دهد و روحیه تعامل و مدارا در مناسبات اجتماعی دارد. همواره به دیدگاه ها و نظرات دیگران احترام می گذارد و هرگز خود را عقل کل تصور نمی کند، از تعادل گفتاری و رفتاری در تصمیم گیری هایش برخوردار است و به تاثیر اعمالش بر دیگران در محیط اجتماعی توجه دارد، مرعوب مقامات اداری خویش نیست و از گفتن و شنیدن حقایق و واقعیت ها در جهت پیشبرد اهداف توسعه یافتگی در مقابل دیگرانی که در هر مقام و جایگاه باشند ابا و واهمه ای ندارد. منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح داده و به برابری و عدالت اجتماعی اهمیت می دهد.
اما راه رسیدن به توسعه پایدار چیست؟
برای رسیدن به این اهداف و شاخص های مطلوب عبور از دروازه توسعه یافتگی نهاد آموزش و پرورش است.
آقای داگلاس نورث برنده نوبل اقتصاد معیار توسعه یافتگی هر کشور را در چگونگی شیوه آموزش آن کشور بیان میدارد و می گوید: برای توسعه به سراغ مراکز آموزشی بروید و ببینید که آموزش چگونه انجام می شود.اگر کودکان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم پذیر، خطر پذیر، اهل گفتگو و تعامل، دارای روحیه مشارکت جمعی و همکاری بار می آورند می توان امیدوار بود که در آینده در آن کشور توسعه ایجاد خواهد شد.
امروزه نظام آموزشی کشور ما نیز باید برابر با استانداردهای آموزشی یونسکو و الگو پذیری از کشورهای پیشرفته و توسعه یافته علاوه بر دانش به ارائه بینش به فراگیران همت گمارد و در کسب آموزش مهارت های زندگی تلاش بی وقفه نماید. آن وقت است که در سایه پرداختن به این مهارت ها توسعه یافتگی را می توان به انتظار نشست.
سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی اگر استراتژی و خط مشی درستی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و عدالت اقتصادی جامعه، مطابق با استاندارد های صحیح تدوین و اجرا نمایند، از این طریق می شود به سمت قانون مندی، رفع تبعیض و بی عدالتی های اجتماعی نیز حرکت کنیم آنگاه زمانی است که زیر ساخت های توسعه پایدار را آماده کرده و در آینده شاهد توسعه یافتگی خواهیم بود.
توسعه نیازمند داشتن برنامه زمانی دقیق با ریل گذاری درست و به موقع است و تا زمانی که از شعار زدگی عبور نکنیم و به کنه و عمق آسیب ها و ناهنجاری های موجود اجتماعی نپردازیم، رسیدن به توسعه پایدار که همواره آرزوی دیرینه ماست، دست نایافتنی است.
ذره را تا نبود همت عالی حافظ
طالب چشمه ی خورشید درخشان نشود