یادداشتی بر نمایش «کاور»، من یک اتفاق‌ام!

علی روغنگران - این شب‌ها شاهد اجرای نمایشی تحت عنوان «کاور» به نویسندگی و کارگردانی نوید اسدیان هستیم که هر شب در سالن یک تماشاخانه مایان (شمایل سابق) روی صحنه می‌رود.
کد خبر: ۱۱۹۵۰۳۱
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۵ 26 January 2025

به گزارش تابناک، این شب‌ها شاهد اجرای نمایشی تحت عنوان «کاور» به نویسندگی و کارگردانی نوید اسدیان هستیم که هر شب در سالن یک تماشاخانه مایان (شمایل سابق) در مشهد به روی صحنه می‌رود. اسدیان بعد از اجرای موفق نمایش‌هایی مثل «رورانس، بچه شهرستانی و شابلون» با گروه رورانس، که عمدتاً در ژانر اجتماعی بودند، حالا به سراغ ژانر سخت و پر ریسکِ جنایی رفته، تا توانایی خودش و تیمش را در کاری متفاوت محک بزند. کاری که البته به خوبی از عهده‌اش برآمده و توانسته تا اینجای کار بازخورد خوبی از مخاطبش بگیرد.

«کاور» داستان زوجی به قتل رسیده به نام‌های ربابه و سامان، با بازی تحسین برانگیز الهه کریمی و معین تیموری را روایت می‌کند که پیشتر؛ برای ساخت یک فیلم مستند به نام «من یک اتفاقم» از ۶ سوژه که هر یک به دلیلی در ناامیدی محض دست و پا میزدند، استفاده کرده‌اند. سوژه‌هایی که البته همزمان با خبر قتل ربابه و سامان به طرز مرموزی جانشان را از دست داده‌اند، آنهم به شکلی که نمی‌توان با اطمینان تأیید کرد که آن‌ها به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند یا اینکه به قتل رسیده‌اند.

امیر عباس پیش بین، با صدای قوی و خاصی که همواره نقطه قوت بازی اوست، نقش جوان خواننده‌ای را بازی می‌کند که به واسطه خواندن از درد‌های جامعه در قالب سبک رپ، در ایران جایی برای هنرنمایی‌اش نمی‌بیند و همین او را به مرز استیصال کشانده.

سوژه بعدی؛ بازیگر یا بهتر است بگوییم نابازیگر کم استعدادیست که با نقش آفرینی صالح اخلاقی و طنزی که در اجرایش به کار گرفته شده، قابل قبول از آب درآمده است.

یک دختر افسرده و در آستانه خودکشی، سوژه دیگریست، که نادیا محمدیان به خوبی توانسته از پس ایفای نقش آن برآید. محمدیان که در کار قبلی اسدیان «شابلون» به خوبی درخشیده بود، اینبار از ایفای نقشی متفاوت به خوبی برآمده تا ثابت کند که آن درخشش مقطعی نبوده و قرار است تداوم داشته باشد.

شمسی کوکو، یک کاراکتر شیرین و خاص با بازی مثال زدنی و بی‌نقص مهدیه نقدی است که کمدی درآمیخته با لهجه روستایی‌اش، جذابیت آن را برای مخاطب دوچندان کرده است. این البته تنها وجه شاخص این شخصیت نبوده و استفاده از دیالوگ‌های عامیانه ولی تأثیرگذار و قابل درک، حس همزادپنداری مخاطب با کاراکتر شمسی را بر میانگیزد.

شمسی کوکو: «من اصلاً حالم خوب نیس ولی دوس دارم حال همه خوب باشه. همه روی شما‌ها حساب باز می‌کنن ولی هیچکس منو آدم حساب نمی‌کنه... »

نسترن باغبان، یک شخصیت پارادوکسیکال و به شدت درمانده؛ مادری که بچه در شکمش را به شدت دوست دارد ولی می‌خواهد آن را سقط کند. سارا ابراهیمی با ایفای این نقش به خوبی توانسته حس همدردی و درک متقابل را از مخاطب بگیرد.

نقش آفرینی سوژه ششم را محمد حسین خسروی بر عهده دارد. او که در دو نمایش «رورانس» و «من یک بچه شهرستانی‌ام» قدرت بازی خود در نقش‌های کمدی را به رخ کشیده بود حالا نقشی متفاوت را ایفا می‌کند. منوچهر؛ یک کتک خور مبارزات رزمی بر پایه شرط‌بندی ست که پول می‌گیرد تا جلوی چشم تماشاگر کتک بخورد. یک شخصیت شاکی و خشن که قصد ندارد به راحتی تسلیم روزگار شود. با این وجود او از آنچه هست به شدت خسته و بیزار است.

در کنار دو شخصیت اصلی و ۶ سوژه‌ای که به آن‌ها اشاره شد، دو کاراکتر دیگر به شدت خودنمایی می‌کنند. آقای فرجامی، یک مدیر رسانه که مثل خیلی دیگر از همتایانش سر نترس و پشتکار فوق‌العاده‌ای دارد. نوید اسدیان برای این نقش به سراغ اصل جنس رفته است. حبیب قاآنی، روزنامه‌نگاری که سالهاست در حوزه فرهنگ قلم می‌زند و به هیچ وجه با تئاتر بیگانه نیست. او که سال‌ها بازی دیگران را نقد کرده حالا خود به میان گود آمده تا نشان دهد که در عرصه بازیگری هم مثل روزنامه‌نگاری حرفی برای گفتن دارد. این دقیقاً همان اتفاقی بود که افتاد و درخشش قاآنی از آقای فرجامی یک کارکتر موفق و قابل قبول ساخت.

در نهایت اما نمی‌شود از بازی مافوق انتظار ساغر نظام دوست ۱۳ ساله در این نمایش غافل شد. او با ایفای نقش سخت غزل؛ خواهر کوچکتر ربابه، که البته بخش زیادی از آن، بازی در سکوت است، نشان داد که از استعداد ذاتی در بازیگری برخوردار است. استعدادی که در کنار انگیزه، پشتکار و شباهت ظاهری‌اش به لئا سیدو، بازیگر مطرح فرانسوی، می‌تواند آینده درخشانی را برایش رقم بزند.

بازیگرانی که از آن‌ها نام برده شد البته تنها شخصیت‌های این داستان نبودند. ‌امیر علی عزیزی، محمد سلامی، احمد رضا وثوق، ‌امینا اخوان، حجت حدادیان‌، بهنام احمدی، فائزه ساعی، ‌امیرمحمد اسمعیل‌زاده، محمد زحمت کشان و یوسف غبیشاوی دیگر بازیگران نمایش «کاور» بودند.

اجرای نمایشی در ژانر جنایی با ۱۶ پرسوناژ، آنهم در سالن بلک باکس، البته نباید کار آسانی باشد. پروسه‌ای که به گفته نوید اسدیان با ۶ ماه تمرین مستمر و نفس گیر همراه بوده، حالا می‌تواند برگ برنده‌ای در کارنامه او و گروه رورانس باشد. ساخت تئاتر در ژانر جنایی از جمله دشوارترین و جذاب‌ترین تجربیات در دنیای نمایش است. این ژانر، ترکیبی از داستان‌سرایی هوشمندانه، تنش دراماتیک، و تعلیق روان‌شناختی است که تماشاگر را تا آخرین لحظه درگیر نگه می‌دارد. با این حال، پرداختن به چنین ژانری به دلیل حساسیت‌های خاص آن نیازمند تلاش‌های مضاعف است. نمایش کاور داستانی هوشمندانه و غیر قابل پیشبینی دارد که این خود، مهم‌ترین عنصر در تئاتر جنایی ست، چراکه ذهن مخاطب را درگیر کرده و به حدس و گمان درباره نتیجه داستان وادار می‌کند. فضای تعلیق و هیجان، نورپردازی، موسیقی، و طراحی صحنه، نقش کلیدی در ایجاد فضای جنایی ایفا می‌کند. این عناصر به خلق اتمسفری کمک می‌کنند که مخاطب همواره احساس کند چیزی در شرف وقوع است.

بازی بسیار هنرمندانه و شیوه‌مند همه بازیگران از جمله بازی بسیار شاخص، دشوار و هنرمندانه «مهدیه نقدی» که نقش شمسی را ایفا می‌نماید، به دلیل استفاده کامل از همه قابلیت‌ها و حالات و حرکات بدن، چهره، صدا و لهجه، واقعاً ستودنی، هنرمندانه ومثال زدنی ست.

در رابطه باطراحی و اجرای گریم و چهره پردازی بازیگران، عملکرد حرفه‌ای فرح گندمکار و تیمش باعث شده تا پرسوناژ‌ها روی صحنه عملاً جلوه‌های دراماتیک قابل قبولی پیدا کنند.

نوید اسدیان درطراحی، شکل دهی، بازی دهی بازیگران و گرفتن بازی غیرهمسان از آن‌ها بسیارموفق عمل کرده است. ضمن اینکه طراحی کارئوگرافی بر عهده معین تیموری بوده که ثمره‌اش را در پرفورمنس‌های نمایش به خوبی می‌شد دید.

امیر علی عزیزی با ساخت قطعات کاربردی و تأثیرگذار موسیقی نمایش، توانسته در ایجاد فضای تعلیق موفق ظاهر شود. همچنین طراحی هوشمندانه لباس، توسط الهه کریمی عملاً به شکل‌گیری بیرونی وظاهری پرسوناژ‌ها بسیار کمک کرده است.

در نهایت باید گفت که کارکرد وکاربرد دراماتیک و هنرمندانه مقوله‌های کارگردانی، بازیگری، طراحی صحنه و لباس، چهره پردازی، موسیقی و نور در این نمایش به اثبات رسیده است. این یادداشت البته می‌توانست جذاب‌تر باشد و بیشتر از این‌ها به زوایای پنهان داستان بپردازد، اگر خطر اسپویل دست نگارنده را نبسته بود. در پایان این را بگویم که «کاور» اثری قابل تامل است و ارزش بار‌ها دیدن را دارد. لذا تماشای آن به تئاتر دوستان، در شب‌های باقیمانده به شدت توصیه می‌شود.

من یک اتفاق‌ام

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار