آملی لاریجانی، روحانی روشنفکر و باسوادی که این روزها ششمین سال ریاستش برقوه قضائیه را تجربه می کند. مردی آرام با سخنان حساب شده و گاها فلسفی. او در مسائیل غیر قضائی ، زیاد اهل قضاوت نیست چنانکه در دستگاه قضا نیز سابقه این کار را نداشته است. او بسط دهنده مباحث مهمی درحوزه های علمیه بوده است، نظریه اجتهاد متوسط، به فکر معاد مردم است هرچند معاش را نیز در دستور کار خود در قوه قضائیه نشانده و کاهش حبس و جرم زدایی و مبارزه با اطاله داردسی را نیز مجدانه پیگیری نموده است.
لاریجانی فیلسوف
اما آن یکی برادر، فلسفه خوانده و مباحث تئوریک را در عمق وجود خود نهادینه کرده . صغری کبری را به خوبی می داند و استنباطش خوب است. ریاست آن سوی نظارت را دارد یعنی تقنین را.
علی از راست سنتی می آید اما آیت الله آملی، هرچند خود را در دسته بندی های سیاسی هیچ گاه محصور نکرده اما از بد حادثه امسال در آستانه انتخابات مجلس به همراه رکود اقتصادی شدید دچار رکود سیاسی نییز شده ایم و هر اظهار نظری می تواند تقویت کننده یا رافع این رکود قلمداد شده ، سبب فعل و انفعالات سیاسی انهم با ضریب اهمیت بالا گردد.
انعطاف نظام و انفعال در غور های سیاسی
انعطاف نظام در برخود با مساله مذاکرات اصلی بسیاری از فعالین سیاسی را که شمشیرهای قلمی خود را آخته بودند تا با تقبح مذاکره کنندکان که از بد حادثه به همراهی با طیف گسترده ای از مطالبه کندکان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی قدم در راه پر سنگلاخ تصمیم گیری گذاشته بودند راه را برای دو قطبی سازی موافق –مخالف مذاکره ، تقسیم بندی های سیاسی را دوباره بر مدار اندیشه های خود مقرر دارند.
اما ایستادگی و همراهی مسئولین ارشد نظام، مانند رییس ستاد کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه، رییس مجلس، رییس دستگاه قضا و..سبب شد تا این دوقطبی سازی با شکست مواجه شود. واینگونه بود که مدافعان دوقطبی سازی قدم در رکود سیاسی گذاشتند.
اما سیاست عرصه تغییرات و تحولات است خواه دفعی و خواه تدریجی.این بار اما آملی لاریجانی، ناخواسته و البته بصورت دفعی و غیر منتظره، تنور طیف مهمی از تقسیم کندگان خط و خطوط سیاسی را گرم نمود.
علم جدید علیه روحانی
تیتر بی بی سی و و... علمی شده بود برای تندروها که به روحانی خط و نشان جدیدی بکشند ، ار بابت سخنانی که باعث تهییج لندن نشییان شده . از بابت تعریفی که روحانی از انقلاب کرد است و آن را مخالفت با تندروی نامیده است و همگامی با عقلانیت.
او دستگاه قضا را تحت تاثیر برخی رسانه ها خوانده بود. روحانی اما نه تنها دستگاه قضا را مستقیم خطاب نکرد بلکه اسم روزنامه هایی که به ادعای او پیشگوهای قضایی می کنند را نیز نبرد.شاید این کار البته به 16 سال مدیریتش بر مسند شورای عالی امنیت ملی مربوط باشد.
لاریجانی و رکود و آیت الله آملی و خروج ازرکود
لاریجانی اما با سکوت و همراهی خود با دولت موجب رکود سیاسی شدیدی در طیف اصولگرایان شده است. تا جائیکه کار خرازی ها تکذیب ائتلاف با لاریجانی شده . تکذیب ائتلاف بزرگ اعتدالیون از راست تا چپ . البته آن اصلاح طلب درست می گفت که این فعل و انفعال مبنا برای ائتلاف نیست بلکه همکاری گذرنده ای است. مبنای سیاسی مگر به شرط قلب ماهیت عوض می شود.
حال این دو برادر از یک سو علی ، موجب رکود اصولگرایان شده و آشفتگی عمیقی در بین ایشان عیان نمایانده و از طرفی آیه الله با تندترین انتقادات بی سابقه علیه شخص رییس دولت، سبب شده تا اصولگرایان تندرو جان بگیرند و علم روحانی(حسن روحانی) ستیزی را بلند نگه دارند.
حال باید منتظر ماند و دید، کدام برادر نقش تعیین کننده ای در این رکود سیاسی، خواسته یا ناخواسته، ایفا خواهد نمود.