روزنامه قانون در همين راستا با مهدی دواتگری، نماينده مجلس و عضو كميته تحقيق و تفحص مجلس از ستاد سوخت و همچنين محمد رويانيان، يكي از متهمان اين پرونده گفتوگو كرده و جزيیات اين پرونده را تشريح کرده است. قانون در بخشی از این گزارش به نقل از آنها می نویسد: «
دواتگري: پول ستاد سوخت خرج مساجد و امامزاده ها شده است
جناب دواتگري، شما در بيان جزئيات پرونده سوخت بارها به شركتهاي صورياشاره كرده ايد، اما سوالي كه اينجا پيش ميآيد نقش و فعاليت شركتهاي صوري است، منظور از اين شركتها چيست و چگونه فعاليت كرده اند؟
اين پرونده جزو پروندههاي پيچيده كميسيون تحقيق و تفحص مجلس است كه در بحث شركتهاي صوري بايد در دو بخش مجزا از هم، تخلفات بررسي شود. داستان از اين قرار است، زماني كه بودجه سال85 و86 تصويب شد مطابق تبصره 13 آن برای بهسازی ناوگان حمل و نقل عمومی کشور و اسقاط خودروهای از رده خارج شکل گرفت و برحسب تصمیم هیات وزیران وقت و ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور تشکیل شد که در ابتدا این ستاد در وزارت کشور قرار گرفت، اما در ادامه به عنوان یک نهاد عمومی زیرنظر نهاد ریاست جمهوری اداره شد.
بنا بر تبصره 13 آن دولت مكلف شد براي نوسازي ناوگان شهري اقدامات لازم را انجام دهد.اما براي اجراي آن بايد طبق قانون مزايده و مناقصه برگزار ميشد كه متاسفانه با ترك
تشريفات و با دستور و امضاي وزير كشور وقت، 105 ميليارد ريال در اختيار يك شخص كه هيچ گونه تجربه درساخت و توليد ماشينهاي حمل و نقل شهري واتوبوسها نداشته، قرار ميگيرد.
طي چه قراردادي اين پول در اختيار اين فرد قرار گرفته است؟
«ك-ي-س» بدون مناقصه و بدون داشتن قرار داد 105 ميليارد را دريافت ميكند.البته بعد از اينكه ديوان محاسبات به موضوع حساس ميشود، يك قراردادصوري تنظيم ميشود. چون قرارداد بايد در قالب يك شركت ميبود،يك شركت با نام « پرسام سپاهان احيا» را ثبت ميكنند. بنابراين اول پول پرداخت ميشود، بعد قرار داد امضا و در آخر شركت ثبت ميشود، يعني يك فرد بدون داشتن تخصص و تجربه در زمينه ساخت و توليد خودروهاي حمل و نقل شهري 105 ميليارد ريال دريافت كرده است.
محمد رویانیان نيز در گفت و گو با «قانون» پاسخگوي اتهامات خود در پرونده تحقيق و تفحص از پرونده ستاد سوخت بود و تاكيد داشت طبق وظايف، مصوبات دولت و مجلس و اختيارات قانوني خودعمل كرده و هرچه انجام شده طبق قانون ستاد سوخت بوده است.
جناب رويانيان، 48ميليارد تومان كمك دولتي را چرا صرف اعمال گوناگوني چون سفرهاي خارجي افراد ، كمك به مساجد و باشگاه هاي ورزشي و ... كرده ايد؟ستاد سوخت چرا بايد به مراكز فرهنگي و ورزشي كمك كند؟
در وهله اول بايد بگويم كه ستاد هيچ گونه رديف و بودجه دولتي نداشت، و تنها بودجه حوزه حملونقل به دستگاه هاي اجرايي آن يعني وزارت راه و وزارت صنعت و سازمان هاي ذيربط و مستقيم واريز ميشد و ستاد سوخت اعتبار دولتي نداشت.مبلغ مورد نظر، از منابع غير دولتي بر اساس مصوبه اصلاحيه مجلس و دولت از طريق مراكز اسقاط خودرو بابت هر خودرو 55 هزار تومان وارد ستاد ميشد؛ براي هزينه هايي كه ستاد داشت. در قانون هم تاكيد شده اين اعتبارات از مراكز غير دولتي اخذ و به اشخاص غير دولتي پرداخت شود. اين بخششها، عمدتا در راستاي كمك به حوزههاي حمل و نقل، امور فرهنگي تبليغي و فرهنگ سازي بود يا به عنوان وظيفه ستاد سوخت از مقاله ها و پروژهها و طرحهاي برتر در حوزه حمل و نقل حمايت مالي ميكرد. بخشي هم به اتحاديه و تعاوني ها در حوزه حمل و نقل براساس قرار دادهاي ثبت شده واريز شده است.مبلغ كمي هم در حوزه ورزش به صورت استقراضي داده شده كه اكثرا باز پرداخت شده اند.
شما معتقديد خودروهاي اسقاطي كارشناسي مي شدهاند، اما در پرونده ستاد سوخت كاملا برعكس اين موضوع قيد شده است! دفاع شما در مورد اين اتهام چيست؟
تعريف ما با تعريف نمايندگان در رابطه با كلمه كارشناس گويا متفاوت است. طبق قانون ارزش لاشه خودرو هر 6 ماه يكبار توسط كارشناسان قيمتگذاري ميشد. تاكيد ميكنم كه هر ماشيني كه در كشور اسقاط شد با حضور كارشناس فني راهنمايي و رانندگي و پليس انجام شده است. اين كارشناسان يا كاردان فني پليس يا كارشناس ارشد پليس بودند.مراحل كار هم اينگونه بود كه:
1-مالك خود رو با خودرو و اسناد معتبر به مراكز اسقاط خودرو مراجعه ميكرد.
2-مركز اسقاط موظف به ثبت مشخصات خودرو در سيستم بودند.
3-با حضور مدير و كارشناس و مالك خودرو اسقاط انجام ميشد.
4-فك پلاك و امحاي شماره شاسي و موتور، تخريب سقف و بدنه و سوراخ كردن موتور با صورتجلسه پليس انجام مي شد.
5-قيمت لاشه هم به قيمت آهن قراضه مشخص ميشد.
چرا ريالي ازپول اسقاط خودروها به خزانه دولت واريز نشده است؟
ما طبق قانون عمل كرده ايم. در بند 15 آن آييننامه مصوبه دولت تحت عنوان آيين نامه خارج از رده كردن خودروهاي فرسوده كه تصويب و ابلاغ شد ،آورده شده كه قيمت لاشه خود رو بايد به حساب ستاد سوخت براي هزينه هاي جاري ستاد سوخت واريز شود. البته شهريور 89 يك مصوبه اي آمد مبني بر اينكه براي هر لاشه خود رو 15 هزار تومان به كارشناس پليس، 5 هزار تومان بابت پاداش به بانك عامل، 55 هزار تومان به ستاد پرداخت شود. بقيه لاشه در اختيار مركز اسقاط قرار گيرد. مجلس مخالفت كرد و در نهايت در مصوبه اصلاحي بين دولت و مجلس در بهمن 89 تصويب و ابلاغ شد هزينه جاري ستاد از طريق خود روهايي كه در مراكز غير دولتي اسقاط مي شوند دريافت شود. من تا قبل از آن يك ريال از مراكز اسقاط بابت لاشه خو روها نگرفتم تا ابلاغ اين قانون.