برخی اصطلاحات را اگر به معنی واقعی آن ها توجه کنیم خواهیم دید که تا حدود زیادی تفاوت میان معنی وافعی کلمه با معنی اصطلاحی که به کار برده می شود وجود دارد.
به گزارش روزپلاس ، " مزخرفكاری " پیشه ای وابسته به جواهرسازی و طلاسازی بوده و زمان اوج آن به دوره صفويه باز ميگردد كه در آن انواعی از تاجها ، شمشيرها و خنجرهاي مرصع ساخته شده كه به واقع بسیار زيبا بودند .
اما چون به دوران قاجار ميرسيم اين هنر به بيراهه كشيده می شود و " مزخرفكاری " همچون ساير شاخههای هنری ، از شعر تا موسيقی و معماری در اين دوران آنچنان اغراق آمیز می شود كه از زيبايی تهی می گردد . بطوری كه گاهی از فرط اغراق در افزودن نگين و سنگ و جواهر به مثلاً يك شمشير ، به گونهای آن را سنگين و زمخت می كردند كه حتی برای نمايش دادن هم فرد نمی توانست آن را بر كمر بندد و آنقدر در اين راه به افراط رفتند كه ديگر كسی مايل به چنين سفارشهايی نبود . و از سوی ديگر هزينهكار به قدری بالا رفته بود كه حتی پولدارها هم گرايش خود را به اين صنعت از دست دادند . با غروب دولت قاجاريه اين صنعت نيز کم رنگ و كم كم فراموش شد . اما اصطلاح " مزخرف " و خاطرهی كاری كه جز تجمل و صرف هزينهی بيمورد حاصلی نداشت ،
در خاطر مردم ماند آنچنان كه وقتی امری غيرقابل استفاده ، نازيبا و اغراق آمیز باشد ميگويند مزخرف است . وقتی كسی سخن پرحاشيه و سنگین و به ظاهر زيبا اما بی حاصل بگويد ، می گويند مزخرف می گويد يا مزخرف می بافد یا وقتی آرايشگری ، نوعروسی را از فرط غلظت آرايش و استفاده از رنگهای بی ربط بيشتر چندشآور می سازد تا زيبا ، می گويند : « عروس رو مزخرف درست كرده » و اينگونه است كه كلمهای كه در اصل معنی زيبای زراندود را داشته به تدريج تغيير معنی داده و تداعی گر نازيبايی شده است