دولت ترکیه در آتش بس اعلام شده و مذاکره با تهران و مسکو دچار یک حبر تاریخی و زمانی شد، اجباری که در نهایت آنکارا را وادار کرد تا برخلاف میلش با آتش بس پیشنهادی مسکو موافقت کند. در حالی که آنکارا به چند دلیل و برای رسیدن به یک سری منافع با آتش بس موافقت کرده، پذیرش آن در آینده برای ترکها خطرساز خواهد بود و این نکته ای است که خیلیها از آن غافل هستند.
شکست در حلب و پاکسازی شهر که به آزادسازی هزاران نیروی رزمی کمک کرد، در واقع زنگ خطر را برای آنکارا به صدا درآورد که ارتش سوریه و متحدین این کشور بلافاصله به سمت مناطق دیگر راه خود را کج کرده و به خصوص به سمت ادلب بروند، رفتن به ادلب باعث می شد ده ها هزار نیروی مسلح تروریستی که تحت حمایت آنکارا هستند از این مناطق فرار کرده و به داخل ترکیه بروند، کما اینکه برخی از این تروریست های شناخته شده از نظر بین المللی تحت تعقیب بوده و حضور در خاک ترکیه برای این کشور تبعات امنیتی شدیدی داشت. در بعد دیگر، پیشروی در ادلب هزاران آواره جدید از خانواده تروریست ها را راهی ترکیه می کرد که اصولا جایی برای آنها نیست.
نکته دیگری که در اینجا لازم است به آن اشاره شود، مساله نگه داشتن روسیه در کنار خود، در روزگاری که امریکاییها اصلا روی خوش چندانی به درخواستهای ترکیه نشان ندادهاند. سران ترکیه پس از سرنگونی هواپیمای روس و سپس ترور سفیر این کشور در آنکارا دیگر چارهای جز همکاری گسترده با روسها ندارند. آنها از یکسو در تلاش هستند تا مسکو را جایگزین دمشق کنند و از سوی دیگر میخواهند با همکاری بیشتر با روسیه، حضور ایران را کمرنگ کرده و به شکلی در آینده سیاسی سوریه، ایران، حزبالله و دیگر نیروهای تاثیرگذار حضور نداشته باشند. به عبارت دیگر، آنکارا بر آن است که بحران سوریه به صورت دوجانبه حل شود. اما این مسیر برای ترکها چندان آسان نخواهد بود.
بعد دیگر ماجرا به خرید زمان باز میگردد. آنکارا زمان را به سه دلیل میخواهد بخرد. یک برای ترمیم ساختارهای ویران شده تروریستها پس از شکست در حلب و پاکسازی این شهر، دوم برای اینکه بتواند با برقراری آتشبس در ادلب، تعداد زیادی از این نیروها را برای عملیات علیه داعش به شمال شرق حلب در منطقه الباب ببرد که در آنجا شکستهای مفتضحانهای از داعش خورده است و در نهایت ترکیه میخواهد با آتش مانع از پیشرویهای جدید متحدین در سوریه تا زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیسجمهور منتخب در امریکا شود، برای ترکیه بهعنوان عضوی از ناتو رفتارهای امریکا در سوریه بسیار مهم و سرنوشتساز است.
برخلاف ظاهرسازیهای ترکیه، همانگونه که برای دمشق، تهران، بیروت و مسکو ثابت شده عردوغان بههیچ عنوان طرف قابل اعتمادی در هر مساله و موضوعی نیست. این کشور از یکسو بر ضرورت پایان بحران و توافق بر مسائل مهم میگوید و از سوی دیگر بر حمایت از گروههای تروریستی و سوریه بدون اسد. با این تفاصیل در هر چهار پایتخت این آتشبس به شکل بسیار بدبینانه برخورد میشود. با توجه به اطلاعات موجود، از همان روزهایی که شکست تروریستها در حلب مشخص بود، تروریستهای حاضر در شمال سوریه با هدایت مستقیم سازمان اطلاعات ترکیه و هزینه قطریها در حال تشکیل جبهه واحد و هماهنگی بودهاند. بر این اساس، در فرصت موجود ناشی از آتشبس، سران گروهکهای تروریستی تلاش خواهند کرد تا در قالب یک نیروی واحد متحد شده و در روزهای پس از آتشبس با قدرت و هماهنگی بیشتری علیه ارتش سوریه و متحدین وارد عمل شوند.
البته نکته بالایی، به شکل بدبینانهای مطرح نشده و ناشی از تجربههای مختلف رفتارِ منافقانه ترکها در سوریه است. تشکیل جیش الفتح و اتاق فتح حلب که با حضور 24 گروه بزرگ تروریستی فعال در شمال سوریه تشکیل شده بود، نشانهای مهم از این مساله است. با این حال هفت گروهک مسلح تروریستی «فيلق الشام، أحرار الشام، جيش الإسلام، ثوار الشام، جيش المجاهدين، جيش إدلب، والجبهة الشامية» در این توافق حضور دارند. ترکیه با این آتشبس بهصورت رسمی پذیرفته است که این هفت گروهک مسلح تروریستی در کنترل این کشور است و در آینده هر اتفاقی که مسبب آن نیروهای وابسته به این هفت گروهک باشد، به پای آنکارا نوشته میشود. مسکو، تهران و دمشق متفقالقول هستند که جیش الاسلام و احرار الشام دو گروه تروریستی بود که هیچ تفاوتی با النصره ندارند./کانال اخبار سوریه