مرتضي عبدالرضازاده
در رویکردهای نظارتی و کنترلی که از جمله وظایف و اختیارات شورای اسلامی شهر می باشد بهویژه در چارچوب نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورا و طرحهای مصوب همچنین آن بخش از وظایف شورا که بر نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمایه و دارایی های نقدی و منقول و غیرمنقول شهر تأکید دارد آشنایی، تسلط و بهکارگیری از تکنیکها مدیریتی متناسب که چنین وظایف نظارتی و برنامه ریزی را در برداشته باشد و به نحو نظاممند آن را به پیش ببرد از اهم نیازها و صلاحیتهای یک عضو شورا ميباشد . چراکه با روشهای سنتی و بدون برنامه هیچ نظام کنترل مؤثری نتیجه نمیدهد و رویکرد عضو شورا در فعالیتهای نظارتی را به واکنشهای بی اثر و موردی محدود میکند.در میان این تکنیکهای مدیریتی، مهندسی ارزش با تأکید بر هزینه و عملکرد از مؤثرترین روشهای مدرن در کنترل و نظارت است که یک عضو شورای شهر با لحاظ مؤثر بر آن به ارتقای وظایف قانونی خود کمک شایانی خواهد کرد.
همچون بسیاری از تکنیکها در فضای مدیریت شهری کشور مهندسی ارزش نیز در ابتدای راه، مسیری پرافت-وخیز داشته است. با توجه به عموميت يافتن نسبي مفاهيم مهندسي ارزش و آشنايي مقدماتي با اين تکنيک در مجامع مختلف تصميم گيرنده و تصميم سازنده توجه به جزئيات مرتبط با بهکارگیری آن اهميت ویژهای مییابد. چراکه سابقه بهکارگیری تکنیکهای مديريتی نو تعريف در مديريت شهری کشور طي ساليان اخير همواره ما را نسبت به جهتگیری و گرايش صحيح آن مفهوم در عمل و کاربرد حساس نموده است.
مهمترین دلايل رويکرد به تکنیکهای نوين در مديريت شهری شايد در ابتدا کاهش هزینهها ديده شود ليکن بنا بر دلايل مختلفي طي چند دهه اخير رويکرد جدي به استفاده از تکنیکهای نوين مديريت شهری پديد آمده است. زماني که در عرصههای پيچيده و چندوجهی مديريت شهری و موانع مالی و کمبود منابع هدف تصمیمگیرندگان کاهش هزینهها و افزايش کارایی، بهبود کيفيت و مديريت منابع موجود باشد ديگر بهکارگیری از روش سنتي مديريت و کنترل و نظارت اثربخش نخواهد بود. درحالیکه در تمامي کشورهاي توسعهیافته افزون بر 4 دهه از درک ضرورت بهکارگیری از متدهاي کارآمد جهت کاهش هزینههای پروژههای کلان میگذرد استفاده و کاربرد هرچه سریعتر و جدي آن الزامي است جايي که بخش قابلملاحظهای از هزینههای پروژه صرف مواردي میشود که تأثيري در کارکردهاي هدف پروژه، کيفيت، زيبايي يا قابليت اطمينان پروژه ندارد.این مهم در اتلاف سرمایههای ملی در بسیاری از پروژههای ناکارآمد نهتنها در منظر اهلفن که در نظر بسیاری از شهروندان نیز نمودی عینی داشته است.
ضرورت بهکارگیری از مهندسي ارزش در مديريت پروژههای عمراني و غير عمرانی شهری هرچند متدهاي توسعهیافته مديريتي و کيفيتي با هدف نيل به بهترين نتايج ، اثر مشخص خود را ايفا مي کنند ليکن پروژههای کلان نيازمند روشي سازمانیافته و نظاممند جهت اعمال بهبود و تغيير است. به عبارت ديگر روشهای مديريت و کنترل کيفيت پروژهها عمدتاً احاطه بر کنترل منابع و ثمربخشی سرمایهها در حوزه طراحیهای موجود دارند حال آن که بنا بر دلايل مختلفي در پروژههای کلانشهری با ابعاد فنی، مالی، فرهنگی و اجتماعی آن لزوم تغيير يا بهبود در مطالعات بدوي يا اجرايي احساس میشود.