تابناک ایلام ::در حالی که به آخرین ساعات اداری در سال 96 می رسیم، خبرهای ضد و نقیضی از پرونده طولانی و خسته کننده مدیرکل آموزش و پرورش استان به گوش می رسد. اینکه حتی در لحظات پایانی سال به عنوان عیدی به فرهنگیان خبر تغییر جدی می شود، خوب است اما در این گردونه اتفاقات سه طیف در بازی باخت باخت، باختند و تنها لابی و رانت و حرکات فریبنده بود که به ثمر نشست، تا نه تنها معلمان از بازی سیاسیون بیشتر متنفر شوند بلکه من بعد، پشت دست داغ کرده به هیچ کس خاصه طیف سیاسی کار اعتماد نکنند.
طیف اول نمایندگان بودند که علیرغم تلاش بی سابقه معلمان برای به کرسی رسانیدن آنها چنان رفتاری کردند که هم خود و هم معلمان، ناامید از توانایی آنان باشند، نمایندگانی که بعد از چند ماه رایزنی بر روی گزینه ای تفاهم کردند و اکنون مشخص نیست چرا گزینه تفاهم شده به طرفه العینی کنار گذاشته شد و در جواب مخاطبان، خود را مبرا از تصمیمات وزیر و استاندار می دانند و به شکل زیدانی همه را دریپل زده و با پاس منجر به گل، گل سرسبد انتصابات خانوادگی را به هدف نشاندند.
طیف دوم سیاسیون (تو بخوان انجمن معلمان) هستند که بعد از ساعت ها جلسات مکرر البته برای رضای خدا و نه شخص یا افراد منتفع؛ گروهی عازم تهران شده تا در واپسین روزهای سال گزینه ای را به صدارت بنشانند که بیشترین حرف شنوی از آنان داشته باشد و حتی در سفر به تهران آن گزینه در حال گرفتن ابلاغ در طبقات فوقانی وزارت پیش آن یار هم استانی(قسم می خورد که به دو گزینه حوزه خاص دست نزند) تا همچنان شایستگان آن حوزه در انتظار دولتی دیگر و یا وزیری دیگر باشند که در این سودای دنیامدارانه جایی برای نخبگان آن نباشد و به همین سهمیه بسنده کنند زیرا آمدن این گزینه برای حفظ شرایط موجود است نه تغییر مطابق خواست فرهنگیان که اگر چنین بود اصلا چرا تغییر !!؟. هر چند ردای مدیرکلی چنان نمی ارزد که این همه قسم و لابی و سفر و حضر برای آن هزینه کنند اما چه میشود کرد، هدف خدمت است و ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت.
اما طیف سوم مدیریت اجرایی استان و در راس آنان استاندار محترم است که پیش از این میگفت پرونده مدیرکل آموزش و پرورش با هماهنگی نمایندگان محترم بسته شده است و جایی برای فرد دیگری نیست!!. اما سوال !؟ اگر به حرف ایشان در سیمای ایلام توجه کنیم می بایست ایشان و وزیر محترم تصمیم نهایی بگیرند، حال آیا الان ایشان و وزیر تصمیم گرفته اند!؟ ، اما قرائن حاکی از این نیست زیرا نشانه ها از در میان بودن پای لابی مرکز نشین است ، از استاندار سالهای دور ایلام تا نماینده اسبق و دیوان نشین امروز برای حفظ معاون مالی کنونی، تا اعضای یکی از احزاب سیاسی در تهران که اخوی جناب گزینه دبیر ستاد استانی آن است و زمستان امسال سفری به ایلام داشت!! ؟ جناب استاندار!! با دنیای ارتباطات امروز چیزی برای پنهان کردن نیست، نشانه ها دنبال شوند رد پای اشخاص عیان است!. جناب استاندار گناه معلمان توانمند که لابی ندارند چیست!؟
گر مراودات هم حزبی های قدیم و تهران نشین دخیل است و خواست دولتمردان سابق، پس چرا شعار هماهنگی با نمایندگان مردم مبنی بر گزینه تفاهمی. آیا زیرکانه وکیل و موکل در مقابل هم قرار نگرفته اند!!؟ فریادی که در مجلس طنین انداز شد برای قطع دخالت برخی افراد بود، اما الان آن دخالت بیشتر هم می شود!؟ پس سوال از وزیر برای چه بود؟ یعنی دایره 12000هزار نفری فرهنگیان سقفش این فرد است یا نه، چوب تکفیر بر سر بقیه می زنند. چرا وزیر گزینه تفاهم شده را کنار گذاشت آیا این قدر اطلاعاتش در مورد سنوات ناقص بود یا نه جریانی پشت پرده بود؟آیا این بداخلاقی سیاسی نیست که با شخصیت احدی از فرهنگیان باسابقه بازی شود؟ چه کسی جوابگوی این مسائل است؟
جناب وزیر محترم این گونه همکارانش در استان ها را ارج می نهد. آیا استاندار محترم پای تفاهمش با نمایندگان می ماند یا نه؟ آیا فشار احدی از نمایندگان جدا از دو دیگر صحت دارد یا خیر؟ اگر وزیر محترم نظرشان بر روی گزینه سومی است، چرا خود پیشقدم نمی شوند تا عنان کار بدست افراد با کفایت بیفتد نه وام دهندگان به احزاب سیاسی و لابی کنندگان پیدا و پنهان و گعده نشینان و کباب خوران دشت و کوهستان؟!
واما سخن آخر از زبان معلمان ؛ما معلمان هر چه بر سرمان باید کم است، وقتی سکوی پرتاب بعضی افراد میشویم باد هم چوب آن را بخوریم و بر باد سرد نشسته، منتظر جبران اشتباه باشیم. وقتی در انجمن ها حضور حداکثری نداریم، باید هم چند نفر بازنشسته، یکی از خودشان را برای ما تعیین کنند و بعدا هم با طرفه العینی انتصاب و انتقال و قس علیهذا انجام دهند. ازماست که بر ماست.
خدایا تو شاهد باش این نه خواست ما معلمان بود که اندیشه و مرام ما شایسته گزینی ، شایسته نگری و عدالت و انصاف برای همه جامعه فرهنگی بود. اکنون آرزوهایمان بلندو دستانمان کوتاه است، اما بیاد می سپاریم که هیچ کس نه نمایندگان و نه استاندار توجهی به خواست معلمان نکردند. والعاقبه للمتقین