کاندیدای اصلاح طلبان استان ایلام با انتشار بیانیه ای اصلاح طلبان استان ایلام ایلام را این گونه خطاب کرد ؛
می دانم این روزها سخن از اصلاح طلبی با توجه به تخریب هایی که علیه این جریان صورت گرفته است سخت و پرهزینه است.
می دانم که خیلی از برادران و خواهران ما که پیش از این داعیه اصلاح طلبی داشته اند اکنون دنبال بهانه ای برای جدا کردن راه خود برآمده اند، این گردش به راست را آهسته و از 4-3 ماه پیش آغاز کرده اند.
در طول این مدت از وارد کردن هر تهمت و ناسزایی به بنده ابایی نداشته اند. تخریب های ممتد و مستمر اینان را برخی از دوستان به بنده منتقل نموده اند و اصرار داشتند و پیشنهاد کردند که برای رفع ابهامات و یا کدورت های پیش آمده با آنان ارتباط برقرار کنم.
باور کنید نه یک بار و دو بار بلکه چند بار با برخی از این منتقدان مستقیم یا غیر مستقیم تماس برقرار کرده ام و توضیحات لازم را راجع به هم ابهامات و هم عملکرد خود به آنان ارائه نموده ام. البته عده ای از آنان حاضر به گفتگو نشدند.
در برخی از موارد اگر اشتباهی از من سر زده بود از آنان عذر خواهی کردم اما متاسفانه با وجود اصرار بنده آنها انتخاب خود را کرده بودند. من با دانش سیاست آشنایی دارم و مدت مدیدی است که سیاست عملی را هم تجربه می کنم، حقیقتا باید اذعان کنم که در برخورد با آنان مات و متحیر مانده ام. اگر دغدغه های ملی را با آنان در میان می گذاری از مشکلات استان می گویند و اگر از مسائل استان سخن می گویی از چالش های ملی دادِ سخن سر می دهند.
اگر راجع به حوزه سیاست خارجی با آنان صحبت می کنی از اقتصاد سخن به میان می آورند و اگر به اقتصاد می رسی می خواهند وضعیت اشتغال را توضیح دهی. از قومیت برایت می گویند و گام به گام همه چیز را به ایل و طایفه خلاصه می کنند و در نهایت پیشنهاد می دهند که از انتخابات انصراف بده.
می گویند واقعیت را قبول کن، واقعیتی که آنان گوشزد می کنند ؛این است که انتخابات ایلی شده! می گویند و چنین القا می کنند که نمی خواهند لیست بدهند و برخی هم می گویند حضور بی فایده است، اما وقتی رصد می کنی می بینی که آن آقا یا خانمی که پیش از این اصلاح طلب بوده و در لباس اصلاح طلبی روبه روی شما نشسته بود ،در حالی تو را دعوت به انصراف می کند که خود در ستاد کاندیدای اصولگرا سخت مشغول فعالیت است.
جالب آنجاست که در مقام توجیه گاهی می گویند که کاندیدای اصلاح طلب شناسنامه دار نداریم و یا می گویند کاندیدای ما رای ندارد. وقتی هم از این مشغله فارغ می شوند سری به ستاد کاندیدای اصولگرا می زنند.
مردم را به پای صندوق های رای دعوت می کنند اما وقتی نیمه شب خسته از ستاد گردی اصولگرایان به خانه باز می گردند دوباره از عدم استقبال مردم می نویسند و باز با کنایه و یا ایما و اشاره منِ میرزایی را مخاطب قرار می دهند و پند می دهند که تو سرمایه استان هستی و حیف است که در عرصه رقابت بمانی! چون خراب می شوی ! اینحاست که من تازه متوجه می شوم که آن ها کمر به تخریب من بسته اند.
می گویند تو در سطح ملی خوب عمل کرده ای تنها ایراد تو عملکرد در سطح استان است و وقتی که عملکرد استان را برایشان تشریح می کنم می گویند چرا اینها را پیش تر نگفته ای. اما من بارها این پیگیری ها را گفته ام اما دریغ از گوش های شنوا، دریغ از ذره ای معرفت. افسوس که اصلاح طلبی برای عده ای تا آنجا ارزش دارد که ....
برادران و خواهرانِ من ،بودن به معنای ماندن است.