به گزارش خبرگزاری فارس، در پی نارضایتیهای اهالی روستاهای بخش غیزانیه در خصوص نبود آب شرب سالم و بهداشتی، استاندار خوزستان بر تکمیل طرح آبرسانی به غیزانیه در روزهای آینده تاکید کرده و گفت: شش کیلومتر از خط لوله آب فرسوده است که تا یک ماه دیگر برای تامین آب شرب پایدار تکمیل خواهد شد.
وعدههای «آبی» که به سرانجام نرسید
حمزه مقدم عضو شورای روستای عوده در غیزانیه اما می گوید: از دی ماه سال 95 تقریباً وعدههای مختلفی را از مسئولان شنیدیم، اخیراً نیز استاندار وعده 45 روزه را برای حل مشکل آب غیزانیه داده بود و اکنون وعده دو هفتهای را داده در حالی که روزهای گذشته مدیریت آبفا استان از وعده سه هفتهای صحبت کردند.
وی می افزاید: تحقق وعده یک ماهه تامین آب شرب پایدار بخش غیزانیه اهواز، دور از ذهن است زیرا در فاز دوم کاری صورت نگرفته است.
سفر به غیزانیه
برای اینکه به امید تحقق وعده های متوالی مسوولان ننشسته باشیم به همراه تعدادی از فعالان اچتماعی و رسانهای راهی بخش غیزانیه شدیم، تقریبا" زمان مناسبی برای حرکت نبود اما اگر به شب هم میخوردیم شعله فلرهای نفتی در طول مسیر، بدون هیچ زحمتی ما را به مقصد میرساند.
در اهواز کافی است به میدان چهارشیر برسی و فرمان خودرو را به سمت جاده شرق اهواز بچرخانی خود به خود لوله های نفتی و تابلوهای خطر "نشتی گاز، خطر نشتی نفت، توقف ممنوع و... تا دورترین روستای غیزانیه راهنمای مسیر تو میشوند.
بعد از ۳۰ تا ۴۵ دقیقه رانندگی و ترافیک مسیر به غیزانیه رسیدیم در حال ورود به داخل روستاها بودیم که چندین وانت آبی رنگ کنار جاده که به ردیف پشت سر هم تانکر آب شرب حمل کرده بودند توجه ما را جلب کرد.
حضور گروه جهادی در غیزانیه
پرچم سه رنگ ایران که روی وانت ها خودنمایی میکرد، طرز بی سیم زدن بچه های بسیجی و پسر جوانی که وسط ماشینها رانندگان وانتهای حمل آب را به داخل روستا راهنمایی میکرد صحنههایی از فیلمهای دفاع مقدس را برایم تداعی کرد اما اینجا جنگ نظامی نبود بلکه حمایت از مردمی بود که چشمشان به وعده مسئولان خشک شده است.
از بسته ماندن در ماشینی که جلوتر از بقیه وانتها پارک کرده مشخص بود فرمانده یا مسئول این گروه جهادی جلوتر از بقیه در ماشین پشت فرمون نشسته است اما برای اطمینان از بیسیم چی سوال کردم مسئول شما چی کسی است؟
حدس من درست بود و در گفتگوی کوتاهی که با مسئول گروه جهادی شهدای مدافع حرم انجام دادم متوجه شدم گروه جهادی شهدای مدافع حرم، مثل منِ خبرنگار منتظر وعده مسئولان دولتی نمانده است، نه دنبال بازدید است و نه قصد گرفتن عکس یادگاری با مردم غیزانیه دارد جهادگونه وانت های حامل تانکرهای آب را برای رساندن آب سر سفره مردم به خط کرده است.
برای اینکه پیش از تاریک شدن هوا از فرصت خود استفاده کرده باشیم وارد روستا شدیم، گفتوگو با اهالی اولین مقصد سفر ما شد پس از ورود به روستا با راهنمایی یکی از اهالی کنار خانه یکی از روستاییان توقف کردیم.
برای حمام کردن هم مشکل داریم
از ماشین که پیاده شدیم اهالی کم کم دور ماشینهای ما را شلوغ کردند هر کس به طریقی از نبود آب شکایت داشت، داستانی بیآبی اهالی غیزانیه از مشکل حمام، بیماریهای گوارشی و سهمیهبندی آب گرفته تا خرید آب آشامیدنی، جابهجا کردن دبهها روی شانههای خود و حوالههای آبی که اهالی را، چندین روز پشت در تاسیسات آبرسانی نگه داشت و سبب نارضایتی و تجمع آنها مقابل بخشداری غیزانیه میشود.
حمیدآلبو عشیره از اهالی روستا میگوید: "وقتی برای گرفتن حواله آب به تاسیسات مراجعه میکنیم مانند گدا با آدم رفتار میکنند، چند روز هزینه تانکر آب را پرداخت کردم اما هنوز تانکر آب را به من تحویل ندادند، تانکر 12 هزار لیتر برای چهار خانواده است اما ما هفت خانواده هستیم، وقتی تانکر آب را داخل تانکر خانه خالی میکنیم از آنجایی که تانکر زیر آفتاب است آب داغ میشود که با توجه به گرمی هوا اصلا نمیتوانیم از آب آن برای حمام کردن استفاده کنیم.
وی میافزاید: "مخازن آبی که در داخل خانهها است حدود یک متر پرُ از گِل شده و قابلیت استفاده را ندارد، بیش از 8 ماه است که یک قطره آب از لولهها وارد خانهها نشده است، زمانی از آب لولهکشی شرکت نفت استفاده میکردیم که شرکت نفت به محض اطلاع از این موضوع آن را قطع کردند، هر دوره نمایندهای به ما قول اجرای طرح آبرسانی را میدهد اهالی هم به این امید به وی رأی میدهند چهار سال دوره تمام میشود و وضعیت ما همچنان به این صورت است."
در بخش غیزانیه نمای منازل تلفیقی از سبک زندگی شهری و روستایی بود، کف خیابان کاملاً خاکی و خشک بود، تا چشم کار میکرد درخت کنوکارپوس اطراف خانهها رشد کرده بود، اگرچه در شهر وجود درختان کنوکارپوس اعتراض مردم را برانگیخته اما در روستا سایهای برای بازی های کودکان درست کرده بود.
یکی دیگر از اهالی بخش غیزانیه، میگوید: سه روز قبل از عید فطر هزینه تانکر آب را پرداخت کردیم، حواله آب هم داشتم، هر روز به تاسیسات آب مراجعه میکردم اما هر روز وعده فردا را میدانند، ماه رمضان نفهمیدیم چطور تمام شد.
از روز قبل باید به فکر آب برای شرب و مصرف خانگی باشیم، با زبان روزه و وسط گرما برای تهیه آب باید راهی تاسیسات میشدم، وقتی تاسیسات برای تامین آب بدقولی کرد مجبور شدیم مقابل بخشداری تجمع کنیم و زمانی که بخشداری برای ما کاری نکرد برخی از جوانان به نشانه اعتراض وسط جاده نشستند که آن اتفاقات تلخ افتاد.
اکنون مساله آب در روستاهای بخش غیزانیه به نحوی بحران زا و کارد را به استخوان اهالی رسانده است که حاضر شدند از همه مطالبات خود از قبیل اشتغال، جاده، آموزش و... بگذرند و در مقابل آب را به صورت روزانه از لولههای آب در خانه خود تامین کنند.
چند شات برای ثبت خندههای کودکانه
هوا کم کم رو به تاریکی میرفت یکی از همراهان که در این سفر ما را همراهی میکرد در زمان کوتاهی که گرم صحبت با اهالی بودیم فرصت را از دست نداد و چندین شات عکس از خندههای ممتد کودکان روستایی که کمی آن طرفتر مشغول قایم باشک بازی بودند، گرفت.
برای اینکه باب دوستی را با کودکان باز کنیم از دختر بچهها و پسربچهها خواستیم اسم خودشان را بگویند و آنها در حالی که خنده از لبانشان جدا نمیشد خود را بهنام، محمد، جواد، نرگس، جواهر، عبود... معرفی کردند.
نام عبود برای ما خوزستانیها همیشه نوستالوژی خاصی را تداعی میکند که اغلب با خنده و خاطره همراه است اگر چه کودکان این روستاها درک بالایی از مسائل پیرامون خود داشتند اما خندههای ژیگول عبود با بیآبی روستاییش پارادوکس شدیدی داشت.
کرونا از ما ترس دارد
مقصد بعدی ما روستای سودان بود در این روستا اهالی از گذشته چاههای آب در خانه خود دارند اما اکنون این چاهها اغلب تا نیمه مملو از گِل و سنگ شده است و ته مانده آبی که داخل آنها باقی مانده به قدری کثیف و آلوده است که حتی برای مصرف حیوانات قابل استفاده نیست اما اهالی از روی ناچاری در این اوضاع شیوع کرونا که بیش از هر زمانی نیاز به رعایت بهداشت دارند مجبورند دستان خود را با همین آب ناسالم بشورند.
«ابوحمید» از اهالی همین روستا است با وجود اینکه ماسک به صورت خود زده است اما میگوید: کرونا از ما ترس دارد، اینجا هیچ چیز سرجای خودش نیست، سپس با اشاره دست نقطه دوری را به من نشان میدهد و خطاب به من میافزاید: آنجا چاههای نفتی شماره 4 و 5 است، بچههای ما بیکار هستند در حد کار در حراست هم سهمی در نفت ندارند، حداقل یک از روز از فروش نفت غیزانیه را برای رساندن آب به خانههای ما مصرف کنند.
نمیدانم ابو حمید هزینههای یک روز فروش نفت را با قیمت چه سالی برای اجرای طرح آبرسانی برای بخش غیزانیه تخمین زده در حالی که با درصدی از فروش نفت شاید بتوان استان را آباد کرد؛
اغلب عدم آگاهی جوامع محروم از حقوق شهروندی و سهم آنها در جامعه سبب شده است وضعیت موجود خود را به عنوان تقدیر بپذیرند.
جاده تردد ماشینآلات نفتی
کافی است قدم در مسیر جاده سودان بگذاری تا تفاوت سطح امکانات برای اهالی روستاهای غیزانیه و شرکتها و تاسیسات نفتی پیرامون آن را تشخیص بدهی! جاده بسیار روان با آسفالتی که به نظر میرسد مدت زیادی از احداث آن نگذشته است
یکی از همراهان با مشاهده جاده معتقد بود اگر نفت برای آبرسانی روستاها کاری نکرده اما حداقل جاده بسیار خوبی برای اهالی احداث کرده است؛
تقریبا دو کیلومتر از جاده را که گذراندیم که سروکله تاسیسات نفت، نمایان شد همین کافی بود تا نظریه همکارم رد شود چرا که این جاده با اعتبارات شرکت نفت و جهت تردد خودروها و ماشینآلات نفت احداث شده بود.
کمک شرکتهای نفتی قطرهای و ناچیز است
عادل حرباوی قائم مقام شرکت آبفا خوزستان به خبرنگار فارس میگوید: در فاز دوم طرح آبرسانی غیزانیه به 198 میلیارد تومان اعتبارات نیاز داریم که تا کنون تامین نشده است.
وی با اشاره به بیآبی در سایر روستاهای خوزستان، بیان میکند: در حال حاضر از 4 هزار روستای استان تعداد 650 روستا فاقد سیستم آبرسانی هستند که جمعیت این روستاها بین 50 تا 60 هزار نفر است.
قائم مقام آبفا خوزستان میگوید: اخیراً شرکت نفت کمکهایی را به ما کرد اما به نسبت اعتباراتی که زیرساختهای روستاها به آن نیاز دارند کمکهای شرکت نفت قطرهای و ناچیز است.
حرباوی با بیان اینکه اعتبارات مورد نیاز برای پروژههای نیمه تمام یک هزار و 500 میلیارد تومان است، عنوان کرد: شرکت نفت سالانه فقط 10 تا 12 میلیارد تومان به سراسر استان کمک میکند که این رقم با رقم اعتبارات مورد نیاز قابل مقایسه نیست.
میهمانِ ام فالح
مقصد بعدی ما روستای مُسَلمیه بود جایی که تاسیسات آب در نزدیکی آن قرار دارند، صدای اذان مغرب ازدور شنیده میشد، گروه جهادی که قبل از ما به این روستا رسیده بود در مقابل حسینیه بزرگ این روستا برای ادای فریضه نماز جمع شده بودند، یکی از بزرگان روستا که خانهاش در نزدیکی حسینه است از دور متوجه حضور من و خانم دیگری در بین جمعیت شد، خودش را به ما رساند و از ما دعوت کرد در خانه نماز را بخوانیم.
اهالی این روستا نیز که از بی آبی و نبود امکانات اولیه رنج میبرند، گاهی موفق به خرید آب شرب میشوند و با آبی که تانکرهای سیار برای آنها میآوردند برای شستن ظرف، لباس و... استفاده میکنند، اینها را همسر بزرگ روستا که به همراه چهار عروس خود در یک خانه زندگی میکردند، گفت.
نماز ما که تمام شد «ام فالح» به عروسهایش اشاره کرد و عروسها که گویی با این اشارهها آشنا هستند پس از چند دقیقه با شرینی و شربت وارد اتاق شدند و از ما پذیرایی کردند.
و ما که تنها کاری که در مقابل محبت این خانواده میتوانستیم بکینم چند جمله تشکر است، وی (امفالح) در پاسخ گفت: منتی سر شما نیست این شیرینی عید فطر است هر چند امسال از عید چیزی نفهمیدیم، نه حمامی، نه تمیزکاری درستی، نه مهمانی و...
وی افزود: چند وقت پیش که انتخابات بود یک به یک درهای اهالی را برای رأی دادن به فلان نماینده زدند، حالا از هیچ کدام از آنها خبری نیست، ام فالح بلد نبود کرونا را درست تلفظ کند، میگفت: خداروشکر تا حالا کسی را نداشتیم که وبا بگیرد اما آنقدر آب ما آلوده و کثیف است که میترسیم از طریق آب به این بیماری دچار شویم.
به گزارش خبرگزاری فارس، بخش غیزانیه در جنوب شرق اهواز و 40 کیلومتری مرکز استان خوزستان با ۳۰ هزار نفر جمعیت و بیش از 80 روستا قرار دارد.
این منطقه از فقدان امکانات اولیه زندگی مانند آب شرب و هوای پاکیزه رنج میبرد و به گفته استاندار خوزستان، روزانه در آن حدود 600 هزار بشکه نفت استخراج میشود.