کد خبر: ۱۰۲۶۷۳۰
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۳ 05 February 2022

به گزارش «تابناک البرز» اگر زندانی به عنوان نیروی کار، ۸ ساعت کار می‌کند چرا نباید به اندازه کارگر حقوق و دستمزد بگیرد؟ در حالی که از حقوق پرداختی هیچ بخشی به سازمان زندان‌ها نمی‌رسد و به زندانی و خانواده تعلق می‌گیرد، آیا بهتر نیست کارفرما که امکان استفاده از آب و برق و ملک رایگان را در داخل زندان به دست آورده است حداقل دستمزد را کامل پرداخت کند تا برای زندانی انگیزه بیشتری شود؟

جاده قزل حصار را که دور می‌زنی و ۵۰۰ متر جلوتر می‌روی، سمت راست جنب یک بانک ملی نه چندان بزرگ دروازه‌ای است با یک گیت بزرگ نگهبانی. مقابل دروازه که میرسی مشخص است دیگر از این جلوتر نمی‌توانی بروی، در ملاقات جای دیگری است و امروز اصلا روز ملاقات نیست، سرباز دروازه را بسته و مانع را پایین آورده است.
سرباز وقتی می‌بیند ماشین جلوی گیت کنترل متوقف شده است و اصلا قصد بازگشت ندارد، به سمت ماشین می‌آید، اسمم را می‌گویم و نام معرف را و این که برای بازدید هماهنگی‌ها انجام شده است. از کسی داخل اتاق نگهبانی سوال می‌کند و اسمم را با صدای بلند تکرار و افسر نگهبان داخل اتاق که تایید می‌کند، دروازه باز می‌شود و من وارد بزرگ‌ترین زندان ایران و به تعبیری بزرگ‌ترین زندان خاورمیانه، «ندامتگاه قزل حصار» می‌شوم.
قزلحصار نامی ترکی و به معنی حصار یا محوطه طلا می‌باشد و قزلحصار نام زندان و منطقه‌ای در جنوب غربی کرج نیز حالا هست. این زندان در کنار جاده‌ای هم اسم با خود به نام قزلحصار است. این زندان هم چنین متشکل از دو ندامتگاه است که بخش جنوبی آن ندامتگاه قزلحصار نامیده می‌شود و بخش شمالی آن ندامتگاه کرج. اما جاده قزلحصار از سمت شمال از پل حصارک کرج شروع شده و با عبور از محلی به نام سهرابیه و جاده چهارباغ و ملک‌آباد و خود زندان قزلحصار و مهدی‌آباد از باسکول کیانمهر عبور کرده و به فرودگاه پیام در منطقه جنوبی کیانمهر می‌رسد و ادامه این جاده به منطقه ماهدشت منتهی می‌شود.

ندامتگاه قزل حصار کجاست؟

«ندامتگاه قزل حصار» در سال ۱۳۴۳ در منطقه کیان مهر کرج احداث شده و این ندامتگاه دارای ۹ اندرزگاه، ۷ واحد ملاقات، ۱۴ واحد ستادی است. این زندان از نظر مکان جغرافیایی در استان البرز واقع شده است، اما با توجه به سیاست‌های سازمان زندان‌ها از زندان‌های استان تهران است و در این مرکز متهمان و محکومان مراجع قضایی شهرستان‌ها و استان تهران نگه‌داری می‌شوند. زندان قزل حصار در دوران ۶۷ ساله ایجاد خود همواره با حاشیه‌هایی رو به رو بوده است و یکی از اصلی‌ترین حواشی این زندان، تعداد بالای زندانیان و بیش از ظرفیت زندان است که حتی مسولان زندان نیز به آن اذعان داشته اند و بار‌ها از سازمان زندان‌ها بابت حل این مشکل کمک خواسته اند.

از دروازه اصلی زندان که رد می‌شوم بنا به گفته سرباز ورودی باید سه برجک را رد کنم تا به مقابل در اصلی و ساختمان‌های جانبی و از جمله ساختمان مددکاری زندان برسم و پارکینگ زندان هم همان جاست و حالا مقابل در اصلی ندامتگاه قزل حصار هستم. جایی که بار‌ها در فیلم‌های سینمایی نما‌های مختلفی از آن دیده شده است و در حقیقت تیم‌های فیلمبرداری برای گرفتن آن در بزرگ که روی آن نوشته است «ندامتگاه قزل حصار» وارد این بخش می‌شوند و همه آن چه در فیلم‌ها به عنوان جاده و در بیرونی زندان می‌بینیم مربوط به پس از عبور از دروازه اصلی و زندانی که آزاد می‌شود احتمالا از جلوی در اصلی تا دروازه را باید طی کند تا معنای نهایی آزادی را دریابد. ساختمان رو به روی در، اما ساختمان مددکاری زندان است، جایی که شاید قرار است بخشی از سازوکار نجات زندانی باشد، اما احتمالا همچون بسیاری از بخش‌های دیگر با کمبود جدی امکانات مواجه است.

بحران بودجه سازمان زندان ها، حقیقتی که قابل انکار نیست!

مساله بحران بودجه حالا یکی از بحران‌های جدی سازمان زندان هاست و این را نه رسانه‌ها که برای اولین بار رئیس سازمان زندان‌های وقت در سال ۱۳۹۶ بیان کرد.
اصغر جهانگیر در ۹ دی ماه سال ۱۳۹۶ در جمع خبرنگاران گفته بود که «یش از یک هزار و پانصد میلیارد تومان کسری بودجه داریم، ولی آن چیزی که الان کسر شده و دنبال آن هستیم تا برگردانیم، رقمی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان است.»
او هم چنین در آن سال به صراحت گفته بود امکان دادن سه وعده غذای مناسب به زندانیان را دیگر ندارند و ۱۰ تا ۱۵ درصد زندانیان نیز کف خواب هستند.
جهانگیر در همان گفتگو هم چنین در مورد هزینه غذای زندانیان گفته بود که: «در حال حاضر دولت برای سه وعده غذای زندانیان، ۵ هزار و ۴۰۰ تومان در نظر گرفته، اما با توجه به تورمی که در حوزه غذا به ویژه مواد پروتئینی مانند تخم مرغ و سایر مواد غذایی دیگر اتفاق افتاده و شاهد هستیم، حتماً این مبلغ کفاف نمی‌دهد و باید در این بخش به سازمان زندان‌ها کمک شود و ما نمی‌توانیم با این مبلغ، نیاز‌های غذایی زندانیان را برطرف کنیم و سه وعده غذای مناسب به زندانیان بدهیم.»

رییس سازمان زندان‌های وقت هم چنین گفته بود که: «پیشنهاد سازمان زندان‌ها، افزایش مبلغ سه وعده غذای زندانیان به حداقل ۹ هزار تومان است، ولی متاسفانه افزایشی شامل مبلغ غذای زندانیان نشد و چنانچه بودجه پیشنهادی دولت اصلاح نشود، در این بخش هم دچار مشکل می‌شویم.»
به نظر می‌رسد ارقام ذکر شده در همان سال ۱۳۹۶ نشان از اوج بحران داشته و در سال‌های اخیر با رشد تورم مشخص است که این وضعیت حتی بدتر نیز شده است.
از سوی دیگر محمود ضیائی‌فر، معاون توسعه مدیریت و منابع استانی سازمان زندان‌ها با اشاره به کاهش بودجه سازمان زندان‌ها در ۴ اذر سال جاری خبر داده است که: «امسال بودجه سازمان مثل کل بودجه کشور با پیچ دشواری روبرو است.»
ضیایی‌فر همچنین گفته بود که: «در استان‌ها باید کارگروهی تشکیل شود تا در هزینه زندان‌ها صرفه‌جویی شود؛ بدین معنا که درست و بهینه استفاده کنیم نه اینکه اصلاً هزینه‌ای نداشته باشیم. کارگروه دیگری نیز باید در خصوص اموال مازاد سازمان و بکارگیری آنان ایجاد شود.»
سخنان این دو مسول سابق و فعلی را که کنار هم بگذاریم با اوج بحران بهتر رو در رو می‌شویم، در حالی که سال ۱۳۹۶ رئیس وقت سازمان زندان‌ها به وضعیت اسفبار زندان اشاره می‌کند در سال ۱۴۰۰ گفته می‌شود باز بودجه کاهشی خواهد شد و باید در زندان‌ها صرفه جویی شود، اما چطور؟ این در حالی است که بنا به آمار اعلام شده در سال ۱۳۹۹ و در جلسه تودیع اصغر جهانگیر، به صورت رسمی اعلام شد که ۲۱۱ هزار زندانی در ۲۶۸ مرکز نگهداری می‌شوند. هر چند گفته می‌شود تعداد زندانیان به نسبت سال ۱۳۹۳ تا ۶ درصد کاهش یافته، اما حداقل به گزارش خبرگزاری مهر در ۶ مرداد ۱۳۹۹، هشتاد درصد زندانیان در این سال جرم اولی بوده اند.
حال با این آمار شاید بهتر بتوان وضعیت را در داخل زندان‌های کشور و بیش از همه در زندان قزل حصار که بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین زندان خاورمیانه دانسته می‌شود درک کرد.

اشتغال زندانیان و سند تحول قضایی

قرار دیدار از زندان قزل حصار، اما بیشتر مربوط به بخش‌های کارگاهی است. مساله اشتغال زندانیان برای سال‌ها یکی از بحث‌های جدی بوده است. تمایل روزافزون جمعیت زندانیان کشور برای داشتن شغل در کنار مساله سند تحول قضایی که در آن برای زندانیان سه بخش «اشتغال، پرونده شخصی و خانواده» دارای اهمیت بیشتری است، از جمله مواردی است که طبق برنامه باید به آن رسیدگی شود.
سازمان زندان‌ها در راستای اجرای سند تحول قضائی در برنامه ارائه شده قصد دارد که برای ۸۰ درصد از زندانیان اشتغال‌زایی کند. مساله‌ای که نیاز به برنامه ریزی گسترده و تحول جدی دارد.

در این میان مسولان زندان تاکید دارند که هیچ مقامی نمی‌تواند زندانی را ناچار یا وادار به داشتن شغل یا اشتغال کند مگر این که ابراز تمایل از سوی خود زندانی باشد و در عین حال می‌گویند تعداد زندانیانی که تمایل به اشتغال و در آمدزایی از این طریق برای خود و خانواده دارند نیز مدام افزایش می‌یابد در حالی که در مقابل فضای کارگاه یا تولیدی دیگر وجود ندارد که متقاضیان اشتغال در آن فعال شوند.
زندان قزل حصار حدود ۵۰ هکتار زمین نیز در اختیار دارد که فضایی مناسب برای ایجاد گلخانه و تولید گل و گیاه یا زراعت محدود مبتنی بر پرورش گیاهانی است که آب کمتری بخواهند.

برای ورود به بخش‌های اصلی زندان باید گوشی‌های همراه و دوربین‌ها را تحویل بدهیم تا مجوز ورود به بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین زندان ایران را به دست آوریم. از حالا به بعد نه صدایی را می‌توان ضبط کرد و نه تصویری، هر چه هست حافظه تصویری دیدار با آدم‌هایی است که حالا با هر جرمی چه نادم چه ناچار در ندامتگاهی هستند که در و دیوارش حکایت‌ها دارد.
با مینی بوس زندان که به سمت بخش‌های کارگاهی می‌رویم شاید تصور نمی‌کردیم با این تعداد کارگاه فعال مواجه شویم. آدم‌هایی که تند و تند در کارگاه قدم می‌زنند، وسایل الکترونیکی مونتاژ می‌کنند و حتی در کارگاهی دیگر کیف چرمی می‌سازند. دو برند مشهور لوازم الکتریکی صنعتی در این زندان کارگاه دارند و کیف‌های کوله پشتی در سالن دوخت دیگری در حال بسته بندی شدن هستند و سالن خیاطی را باید بزرگ‌ترین سالن این زندان دانست که چرخ خیاطی هایش مشغول دوخت و دوز هستند. هر چند کارگاه پرجنب و جوش است، اما نگاه مغموم آدم‌هایی که می‌دانند ما ساعتی دیگر از این در‌ها بیرون خواهیم رفت و انان می‌مانند را نمی‌توان نادیده گرفت. آدم‌هایی که فارغ از هر جرمی که مرتکب شده اند و حالا دوران حبس را می‌گذارند، اما نگاهشان پی آزادی دو دو می‌زند.
در این میان، اما مسولان کارگاه‌ها که نماینده شرکت‌ها هستن سخت‌تر حاضر به توضیح هستند تا زندانیانی که می‌خواهند ما را راهنمایی کنند. یکی از آنان با دقت توضیح می‌دهد که کار چطور انجام می‌شود و یا وقتی از ریز محصولات تولیدی می‌پرسیم با دقت آدرس سایتی را می‌دهد که متعلق به سازمان زندان هاست و محصولا در آن توضیح داده شده است.
یکی دیگر که عاقله مردی است حدودا ۵۰ ساله، همه مدل‌های لوازم الکترونیکی را نشان می‌دهد و حتی تفاوتشان را نیز توضیح می‌دهد و حقیقت این است که حتی این تلاش صادقانه شان برای حرف زدن نیز انگار گریزی است برای ساعتی فراموش کردن این که در بند و زندان هستند و به عنوان یک مسول کارگاه می‌خواهند سخن بگوید.

از یکی از آنان می‌پرسم حقوق چطور است؟ آیا کسی این جا حقوق کامل را می‌گیرد؟ می‌گوید نه، بیشتر قراردادی و پروژه‌ای است و می‌گوید یک کارگاه‌هایی است که اگر راس ساعت ۹ صبح کارگرش حاضر نباشد اصلا کار لنگ می‌شود مثل کارگاه تراش کاری یا پالت سازی و آن‌ها حقوق ثابت دارند، اما این جا، چون مونتاژ کاری است یک روزی زندانی می‌آید و یک روزی نمی‌آید.
در ادامه بیشتر توضیح می‌دهد که تعداد هر مونتاژ را مدیر کارگاه آخر روز محاسبه می‌کند و همان تعداد برای نفرات حاضر ثبت می‌شود. بعد آخر ماه برای هر زندانی تعداد کارش محاسبه می‌شود و طبق این که ۲۰ درصد برای زمان آزادی پس انداز می‌شود و ۵۰ درصد برای خانواده ارسال می‌شود و ۲۵ درصد برای خودش به او پرداخت می‌شود؛ می‌گویم ۵ درصد دیگر چه می‌شود و می‌گوید برای بیمه هزینه می‌شود، بیمه حوادث کار برای زندانی. در ادامه نیز می‌گوید:
اما خانم یک زندانی در این کارگاه ممکن است یک هفته هر روز بیاید بعد ۵ روز اصلا نیاید و بار دیگر دو هفته بیاید و باز نیاید و خب حق نداریم از کسی بازخواست کنیم، اگر کسی خواست می‌آید و نخواست نمی‌آید. یک وقتی هوا ابری است و زندانی حوصله ندارد و نمی‌آید و این جمله ارتباط حال زندانی با ابری بودن هوا را چند باری تکرار می‌کند و هر بار اندوه بیشتری در صدایش ریخته می‌شود.‌
می‌پرسم خب این که زندانی نمی‌آید کار پیمانکار را عقب نمی‌اندازد؟ می‌گوید اصلا، در سال‌های اخیر حتی یک بار مشکلی نداشتیم. خانم آن قدر زندانی جویای کار و درآمد هست که هر روز کلی پشت در و توی لیست می‌ماند و ظرفیت کارگاه تکمیل می‌شود.
با لحنی که در آن دلسوزی است می‌گوید، زندانی که خانواده اش پول چندانی ندارد که برای او چیزی بفرستد پول سیگار و هر چیزی که بخواهد از این کارگاه‌ها باید دربیاورد و حالا تعداد آن است که حداقل در بخش مونتاژکاری حتی یک روز هم نشده با کمبود نیرو مواجه شویم، اما بخش‌هایی که کارگر ماهرتر بخواهد را نمی‌دانم.‌
می‌گوید مثلا یک وقت‌هایی دو هفته در ماه همین طور کار هست و سالن مونتاژ کار می‌کند و یک وقتی سفارش جدید نیست. وقت‌هایی که سفارش جدید نیست یا سفارش کم است، روز‌های خوبی نیست، چون هم بیشتر پشت در گارگاه جا می‌مانند و هم می‌دانیم درآمد آخر ماه کاهش خواهد یافت. اما سفارش‌هایی هم هست که همیشگی است و مشخص می‌دانیم هر ماه این تعداد مواد اولیه می‌آید و این تعداد نیز باید تحویل بدهیم.

دستمزد زندانیان و همسان نبودنش با کارگران

مساله حقوق زندانیان نیز از جمله مواردی است که بار‌ها به محل بحث تبدیل شده است. مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی اشتغال و حرفه‌آموزی سازمان زندان‌های کشور در سال ۱۳۹۸ خبر داده بود که ۲۴۵۳۳ نفر زندانی شاغل در کشور وجود دارند.
اشتغال زندانیان در بخش‌های تولیدی، خدماتی، کشاورزی، صنایع دستی (خوداشتغالی) و اعزام به کار به مراکز عمومی و خصوصی خارج از زندان است و طبق قوانین بالادستی (قانون تبدیل شورای سرپرستی و مواد ۱۲۲، ۱۲۴،۱۲۶ و ۱۲۷ آیین نامه) زندانیان در طول مدت حبس باید در صورت داشتن شرایط (رای کار) به اشتغال مشغول شوند که از این حیث هر بخش به ۳ نوع مختلف تقسیم می‌شود:
_بنیاد تعاون با قرارداد‌های کاری در بخش‌های خصوص یا دولتی برای مددجویان در کارگاه‌های داخل زندان ایجاد کار و اشتغال می‌کند.
-اشتغال نشسته که با تامین مواد مصرفی اولیه توسط خود زندانی و یا زندان در داخل زندان ایجاد می‌شود.
_اشتغال رای باز برای زندانیانی که با حکم قضایی در خارج از زندان مشغول به کار هستند.

اشتغال نشسته و افزایش آمار زندانیان شاغل

اکنون به نظر می‌رسد بیشترین میزان اشتغال داخل زندان‌ها مربوط به اشتغال نشسته باشد. با توجه به محدودیت کارگاه‌ها و فضا‌های اشتغال در داخل زندان‌ها عملا بخشی از آمار ارائه شده مربوط به اشتغال نشسته است و در نهایت این مدل اشتغال به دلیل آورده مالی پایین برای زندانی و عدم کمک مالی مناسب چندان مورد توجه نیست و تنها آمار و ارقام آن برای بالا بردن تعداد زندانیانی است که مشغول کار هستند.
از سوی دیگر برخی از کار‌های انجام شده در اشتغال نشسته در نهایت منجر به آموزش شغل خاصی به زندانی نمی‌شود و زندانی حرفه خاصی نیز نمی‌آموزد و شاید به همین دلیل است که سازمان زندان‌ها برای حرفه آموزی امید بیشتر به ورود کارگاه‌های فنی به زندان‌ها و مراکز حرفه و فن بسته است.
در قزل حصار نیز کارگاه هایی، چون تراشکاری و پالت سازی و تولید مبل با چوب وجود دارد که به نظر می‌رسد زندانیانی که نیروی کار حرفه‌ای محسوب می‌شوند بیشتر در این کارگاه‌ها مشغول می‌شوند.

اما از سوی دیگر یکی از مشکلات جدی را باید مساله حقوق دانست. در ازای ۸ ساعت کار، زندانی به عنوان کارگر ساده ۶۰ درصد حقوق وزارت کار دریافت می‌کند و کارگر نیمه ماهر ۸۰ درصد حقوق وزارت کار و کارگر ماهر ۱۰۰ درصد حقوق را می‌گیرد.
مساله‌ای که گاه با انتقاد مواجه شده است که همین اندک بودن حقوق باعث می‌شود زندانی به عنوان نیروی کار انگیزه کار ثابت داشتن و فن آموزی را از دست بدهد و در نهایت ترجیح بدهد که همان اشتغال نشسته را فقط ادامه بدهد. مساله‌ای که منجر به کم شدن نیروی کار ماهر برای کارگاه‌ها در زندان می‌شود.
در این میان سوال این است اگر زندانی به عنوان نیروی کار، ۸ ساعت کار می‌کند چرا نباید به اندازه کارگر حقوق و دستمزد بگیرد؟ در حالی که از حقوق پرداختی هیچ بخشی از سازمان زندان‌ها بر نمی‌دارد، آیا بهتر نیست کارفرما که امکان استفاده از آب و برق و ملک رایگان را در داخل زندان به دست آورده است حداقل دستمزد را کامل پرداخت کند تا برای زندانی انگیزه بیشتری شود؟
باید توجه کرد که آمار زندانیان کشور بنا به ادعای «محمدمهدی حاج محمدی» رئیس سابق سازمان زندان‌های کشور در فرودین ۱۴۰۰ آماز زندانیان شاغل به ۵۴ درصد رسیده است و در همان زمان زندان‌های خراسان رضوی در بالاترین حد به ۶۳ درصد رسیده بوده است و اصلی‌ترین تفاوت زندان‌های این استان با سایر کشور، پرداخت دستمزد واقعی‌تر به زندانیان بوده است. بنا به اطلاعات مساله پرداخت بهتر حقوق و دستمزد به زندانیان در این استان انگیزه جدی برای زندانیان بوده، آیا نمی‌توان همین واقعی‌تر شدن دستمزد‌ها را برای سایر زندان‌های کشور نیز اجرا کرد؟

کارآفرینان در اولویت ورود به زندان ها

مساله مهم دیگر در این استان نیز کارآفرینانی بوده اند که انگیزه لازم برای احداث کارگاه در زندان داشته اند. تولیدکنندگان و کارآفرینانی که تصمیم می‌گیرند برای فعالیت در هر صورتی چه جزیی و چه کلی وارد زندان‌های کشور شوند و از نیروی زندانیانی که خواهان اشتغال هستند استفاده کنند، مسیر سختی دارند، اما مسیرسختی که در نهایت شاید شیرین نیز باشد.

این تولید کنندگان و کارآفرینان فارغ از همه سختی های، چون محدودیت در ورود و خروج به زندان و داشتن سرپرست‌هایی که باید روزانه راهی زندان شوند و ... بسیاری موارد دیگر، اما در حال کمک به صد‌ها زندانی هستند که شاید با همین اشتغال داخل زندان، خرج خانواده و زندگیشان داخل زندان را تامین می‌کنند یا زندانیانی که شاید همین شغل‌ها برای همیشه مسیر زندگیشان را از زندان دور کند و شاید زندانیانی که پس از پایان محکومیت حرفه‌ای بیاموزند و شغلی بتوانند پیدا کنند تا دیگر دوباره پشت آن دیوار‌ها محبوس نباشند.
زندان قزل حصار یکی از همین موارد است که هکتار‌ها زمین دارد، سوله‌های متعددی در اختیار دارد و ده‌ها زندانی در لیست درخواست امکان کار روزانه در این زندان نیز حضور دارند.
ورود و تاسیس کارگاه‌ها در زندان‌ها حتما سختی‌های خودش را دارد. بار‌ها تاکید می‌شود، تولیدی که کار با شیشه داشته باشد، یا چاقو نمی‌تواند وارد زندان شود. در بخش استفاده از فضای گلخانه و کاشت محصولات کشاورزی باید حتما به مساله آب توجه شود، اما در کنارش مساله فضا و سوله و امکانات کارگاهی که وجود دارد نیز قابل انکار نیست و بیش از همه امکان این که برای ده‌ها زندانی که امیدوارند بعد از آزادی کار و شغلی داشته باشند امکانی و امیدی فراهم کردن حتما خالی از دست آورد نیست.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
وبگردی
آخرین اخبار