اگر به تجمع کنندگان به دیده دشمن نگریسته شود،یقیناابزار و شیوه برخوردنیروهای انتظامی و امنیتی نیزمتناسب با آن انتخاب شده و همین موضوع به خشونت،واکنش متقابل وتسری آن به بخش بی تفاوت جامعه و الحاق آنان به تجمع کنندگان منجر خواهد شد،موضوعی که افزایش دامنه اعتراضات و تبدیل آن به چالشی امنیتی برای کشور وصدالبته دخالت وتحریک دشمنان را به دنبال خواهد داست
کد خبر: ۱۰۷۱۸۹۴
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۶ 13 October 2022

 تابناک ایلام به نقل از گفتمان ::علی اصغر اسدی مدیرمسوول پایگاه خبری گفتمان زاگرس در مطلبی تحلیلی با اشاره به رویدادهای اخیر کشور نوشت تقریبا نزدیک به یک ماهی می شود که بخشی از مردم ایران در شهرهای مختلف ،کف خیابان را برای پیگیری مطالبات خود انتخاب کرده اند.

رویدادی که به دنبال مرگ خانم مهسا امینی در قرارگاه گشت ارشاد پلیس آغاز و با تغییر جهت از یک اعتراض مدنی به آشوب و خشونت ،تصویری متفاوت از وضعیت اجتماعی کشور پیش روی جامعه و جهان ترسیم کرد.

هرچند نمی‌توان نقش تحریک رسانه های بیگانه و معاند در دمیدن به آتش خشونت ها و تبدیل مسیر آن از یک حرکت اعتراضی مسالمت آمیز به آشوب ،بلوا و تخریب اموال عمومی را نادیده گرفت ،اما نمی‌توان چرایی این رویداد را به صورت صد درصد به دشمنان و معاندین نظام منتسب کرد.

به هر تقدیر آنانیکه در طول دو سه هفته اخیر با حضور در کف خیابان ،مطالبات و خواسته های خود را از مسئولین کشور فریاد می زنند ،خوب یا بد مردم کشور ،زاده این آب و خاک و شناسنامه خود را از ثبت احوال همین کشور دریافت کرده اند

بنابراین یکی از بدیهی ترین نیازها برای شناسایی ریشه های این رویداد اجتماعی و امنیتی ،واقع بینی ،ارائه تحلیل واقع بینانه از چرایی این رویداد است .

بیان واقعیت های اجتماعی و سیاسی کشور و شناسایی ریشه های اصلی حضور مردم در کف خیابان بدون حب و بغض از سوی صاحبنظران، تحلیلگران و رسانه ها و صد البته پذیرش آن از سوی تصمیم گیران و مدیران ارشد کشور براساس این تحلیل ها در راستای تامین مطالبات این بخش از مردم و فروکش کردن این تحرکات مخرب و آسیب زا و جلوگیری از دامنه دار شدن آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است که مورد غفلت واقع شده است .

در گام اول ،مدیران ارشد کشور با پرهیز از فرافکنی در خصوص این تجمعات اعتراضی ‌ خشونت بار در نقاط مختلف کشور ،باید به فهم درستی از چرایی شکل گیری تجمعات اعتراضی رسیده و بپذیرند که این جماعتی که هفته هاست در خیابان، دانشگاه ها و مدارس صدایشان را بلند کرده اند از جنس همین مردم بوده و دشمن خطاب کردن این جماعت تمام مسیرها برای تامین مطالبات مردم را مسدود خواهد کرد.

چرا که بر این باوریم مدامکه این جماعت را مردم قلمداد نکرده و آنان را نیروهای دشمن با اهداف تخریبی خطاب نمایند ،نمی‌توان به اتخاذ تصمیم های اصلاحی و ایجاد تغییرات اساسی در سیاست ها و برنامه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از سوی ارکان مختلف کشور امیدوار بود ،از سویی استمرار این نوع نگاه و نادیده گرفتن مردم از سوی مسولین به هوای دشمن بودن آنها، قطعا مسیرها برای اصلاح امور را مسدود و جریانات جاری را همچون آتش زیر خاکستری به جان امنیت ملی کشور خواهد انداخت.

چنانچه مسئولین واقع بینانه در مسیر شناخت جنس معترضین و پذیرش واقعیت مردمی بودن اعتراضات گام بردارند یقینا گام های بعدی هموارو به معنايی دیگربخش قابل توجهی از مسیر برای حذف این چالش اساسی اجتماعی و امنیتی نظام طی خواهد شد.

چرا که ولو اینکه این حرکات اعتراضی با تحریک رسانه های بیگانه به تخریب اموال عمومی،اهانت به مقدسات،ساختار شکنی و خشو نت منجر شده و از چارچوبهای مدنی خارج شود،باز هم نمیتوان عنوان مردمی بودن را از آن زدود.

چرا که اگر فضایی برای اعتراض ومطالبه گری ناشی از سو مدیریت هاو تصمیم گیری های غلط مهیا و مسولین نسبت به رفع آنها مبادرت ورزند آنگاه مجالی برای موش دوانی دشمنان و تحریک مردم پیدا نخواهد شد.پس باید ابتدا به دنبال پاسخ این سوال بود که چرا مردم صدایشان را بلند می کند ؟ چرا به راحتی از سوی دشمنان تحریک میشوند ؟ چرا به راحتی با تحریک بیگانگان حرکات اعتراضی به خشونت کشیده می شود ؟

بافهم درست از جنس معترضین رویدادهای اخیر و پذیرش واقیعت های صحنه و عدم پذیرش تحلیل هاى وارونه جانبدارانه، براحتی می توان پاسخ های منطقی برای این سوالات یافت و راهکار های عینی موثربرای کنترل این ناآرامی ها نیزپیدا کرد.

البته راهکار منطقی برای فایق آمدن بر این بحران اساسی ،تقسیم بندی قشری وسنی تجمع کنندگان و شناسایی مطالبات و نیازهای واقعی آنان از جنس فرهنگی،سیاسی و اقتصادی است. چرا که مطالبه طیفی از معترضین فرهنگی،طیفی سیاسی و بخشی نیز معیشتی و اقتصادی است..

ذکر این نکته هم ضروریست که شناسایی معترضین و پذیرش مردمی بودن آنان می تواند در تغییر شیوه برخورد با تجمع کنند کان کارساز واقع شده و به شکل خیره کنده ای در تشدید یا کنترل ناآرامیها و یا کاهش یا افرایش کمی معترضین اثرگذار باشد

چراکه اگر به تجمع کنندگان به دیده دشمن نگریسته شود،یقیناابزار و شیوه برخوردنیروهای انتظامی و امنیتی نیزمتناسب با آن انتخاب شده و همین موضوع به خشونت،واکنش متقابل وتسری آن به بخش بی تفاوت جامعه و الحاق آنان به تجمع کنندگان منجر خواهد شد،موضوعی که افزایش دامنه اعتراضات و تبدیل آن به چالشی امنیتی برای کشور وصدالبته دخالت وتحریک دشمنان را به دنبال خواهد داست

نیروهای امنیتی انتظامی و دستگاه قضایی در فاز دستگیری ها هم باید مراقبت لازم به خرج داده و این واقعیت را بپذیرند که برخورد چکشی و قهری شاید در کوتاه مدت فتیله آتش را پایین بکشد اما یقینا خاموشی کننده آن نیست.

این نکته را نباید از یاد برد که در نظامی که بر پایه جمهوریت استوار است بازور نمی توان کسی را وادار به پذیریش قدرت نموده و بدون برآورده کردن نیازهایاساسب مردم ، مقبولیت اجتماعی کسب کرد. این برنامه ها، شیوه نامه های مدیریت اصولی،اقناع سازی ، بهبود معیشت،رفاه و ارزش آفرینی هاست که مقبولیت آفرینی می کنند نه چنگ دو دندان نشان دادن و کوبیدن باتوم به سر مردم!

در نظام های سیاسی مبتنی بر رآی مردم ،این مردم هستند که صاحب قدرتند و حاکمان مستاجری بیش نیستند،جواب کسی که خود مالک و صاحب قدرت است در صورتیکه بگوید شیوه حکمرانی تو را قبول ندارم هرگز با توم، گاز اشک آور و گلوله نیست ! ولی احترام به خواسته ها و تغییر شیوه حکمرانی است که به کسب رضایت و مقبولیتهای مردمی می انجامد.

یادمان باشد که ریشه بخش قابل توجهی از اعتراضات و تجمعات اعتراضی مشکلات اقتصادی و معیشتی است، نمی توان جواب فرياد کسی که بانگ برمی آورد که آقای مسئول من گرسنه ام را با باتوم و گلوله داد ! واین با منطق انسانیت در تضاد و تباین است.

نکته پایانی اینکه خانه به خانه گشتن ها برای دستیگری کسانی که در یک تجمع اعتراضی حضور یافته اند اصلا با هیچ منشور سیاسی یک نظام جمهوری همخوانی ندارد،حساب کسی که آمده است مشکلاتش را فریاد بزند با یک خرابکار جداست،نمی شود فردی را که بر اساس اصل قانون در اعتراض به شیوه حکمرانی در اعتراضات شرکت کرده است را محاکمه یا زندان کرد

بلکه میشود با اصلاح روش ها،وضعیت زندگی مردم رادگرگون و برخی از قوانینی که مردم به آن اعتراض دارند را اصلاح کره،وقتی مردم رنگ رفاه را دیدند یقینا خیابان را انتخاب نخواهند کرد آنگاه بهانه ای برای تحریک دشمن هم وجود نخواهد داشت

یک نیروی امنیتی و قضایی میتواندباکار فرهنگی، یک جوان دارای مشکل را که برای بیان مشکلاتش راهی خیابان شده به دوست و همراه تبدیل و برعکس هم با بدرفتاری با کشتن یک فرد حتی نزدیکان بی تفاوتش را به معاند و مخالف مبدل کرد.

انتخاب با شماست....

منبع : پایگاه خبری گفتمان زاگرس

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار