کهگیلویه به عجایب عادت دارد و اگر موضوعی عجیب نبود توجه‌ها را جلب میکند، اما برای من انتخاب اسم مختار توسط آقای بزرگواری گل سر سبد همه‌ی این عجایب است! 
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد، میر آرش تقوی، فعال سیاسی و فضای مجازی طی یادداشتی نوشت : کهگیلویه بازهم اولین شهرستانی است که فضایی انتخاباتی برآن حاکم شد وتاسف بارتراینکه روحانیون فعال درعرصه انتخابات آتش بیاراین معرکه اند.
دراین مطلب میکوشم بیطرفانه به هرکدام ازاین برادران جداگانه و خلاصه بپردازم.
هشت ماه مانده به اسفند پرتلاطم، آتش انتخابات به خرمن امنیت روانی مردم افتاده است.
گویی این چهار شهرستان جزئی از خاک ایران نیستند که نه تنها قانون مملکت برآن‌ها حاکم نیست که حتی دستورات موکد مقام معظم رهبری هم آشکارا مورد بی اعتنایی قرا میگیرند!
ازبالاترین مقامات استان تا پایین‌ترین رده‌ها با نظر مستقیم نماینده مستقر انتخاب شده اند و هر اداره به نوعی یک ستاد انتخاباتی است!
دیگر همه میدانند که برای مراجعه به ادارات و بانک‌های کهگیلویه وگرفتن نتیجه مطلوب، ابتدا باید سری به دفتر نماینده بزنند و ساعت‌ها در صف بمانند بلکه با تماس تلفنی و یا مکتوبی از رئیس محترم دفتر مورد تفقد قرار بگیرند تا شاید مشکلشان حل شود.
به عقیده من حاج آقا موحد باید درباره وعده‌های انتخاباتی و به ویژه سرانجام سدآبریز و موارد فوق الذکر که شاه بیتشان اصرار ایشان در چینش مدیران استانی و شهرستانی برخلاف اصل تفکیک قوا وفرموده‌ی موکد مقام معظم رهبری است به افکار عمومی پاسخی درخور ارائه دهد ومعتقدم نادیده گرفتن سولات مطرح در ذهن افراد جامعه و سکوت آزار دهنده ایشان در همه‌ی موارد عواقبی بسیار ورای تصورایشان درپی خواهد داشت؟!
بگذریم.
هشت ماه مانده به اسفند انتخاباتی آشکارا متینگ انتخاباتی مختار کهگیلویه در فضای مجازی تبلیغ میشود تاهرچه با شکوهتر برگزار شده و ورود مختار به عرصه انتخابات با موجی هرچه امکان دارد بزرگتر همراه شود.
اینکه شایسته سالاری سالهاست رخت از کهگیلویه بربسته و تنها کسانیکه توجه پدر خوانده‌های سیاسی راجلب میکنند برمسند‌ها تکیه میزنند دیگر خبر جدیدی نیست و حساسیت کسی را برانگیخته نمیکند!
اینکه مقاماتی که قرار است مجری انتخابات باشند اکثرا از یک جغرافیا و طایفه خاص و خارج از وزارت کشورآمده و تجربه‌ای دراین زمینه ندارند هم چیز پنهانی نیست که من امروز افشاگری کنم!
همگان این موضوعات رامیدانند و بی صبرانه منتظرندببینندنظر وبرخورد شورای نگهبان دراین زمینه‌ها چیست؟
کهگیلویه به عجایب عادت دارد و اگر موضوعی عجیب نبود توجه‌ها را جلب میکند، اما برای من انتخاب اسم مختار توسط آقای بزرگواری گل سر سبد همه‌ی این عجایب است!
انتخابات کهگیلویه همیشه پر از این عناوینی مثل سناتور و سردار سازندگی و.. بود، اما هرکدام برای خود توجیهی داشت و دارد!
مثلا طرفداران آقای موحد ایشان را سناتور می‌نامند، هرچند دیگر مجلس سنایی نیست که سناتوری باشد!
اما طبق قانون زمان رضاشاه علمای دینی که تحصیلات آکادمیک نداشتند اگر قصد شرکت در انتخابات مجلس سنا را داشتند باید دارای سه دوره سابقه نمایندگی مجلس شورای ملی می‌بودند و با توجه به اینکه موحد سه دوره نمایندگی را پشت سرگذاشته بود با ابتکار طرفدارانش به سناتور شهرت یافت.
سردار سازندگی هم لقب آقای مهندس هاشمی پور است که باتوجه به اینکه ایشان سردار سپاه هستند و در زمینه پروژه‌های سازندگی سابقه مفصلی دارند قابل توجیه است، اما هرچه فکرمیکنم مناسبتی بین حاج آقا بزرگواری و لقب مختار که خود ایشان هم برآن تاکید دارند پیدا نمیکنم!
آقای بزرگواری از یک طرف اصرار دارند خود را سیدی باصداقت و به دور از پیچیدگی‌های سیاسی و از جنس مردم معرفی کنند و از سویی لقب یک اشرافزاده عرب را که درتاریخ به سیاس وکیّس بودن معروف است را برای خود برمی گزینند!
البته رفتار‌های متناقض از حاج آقابزرگواری بعید نیست، ما از تقاضای حکم اعدام برای میرحسین موسوی و کروبی و مرگ بر رفسنجانی درصحن علنی مجلس تا جلسات خصوصی درییلاقات کهگیلویه با تاجگردون را به یاد داریم، اما انتخاب لقب مختار واقعا محیرالعقول است!
اگر صرفا استفاده از محبوبیت کاراکتر مختار درآن سریال تلویزیونی مد نظر ایشان است باید عرض کنم بسیار ساده انگارانه با موضوع برخورد کرده و سطح سواد جامعه را درست محاسبه نکرده اند، مختار جوانب بسیاری دارد که باید به آن‌ها توجه میکردند!
اگرقدری در احوالات مختار مطالعه کنیم خواهیم دیدبا اشرافزاده‌ای بسیار متمول و سیاس طرف هستیم که برای رسیدن به اهداف سیاسی خودگا‌ها دست بر کلام الله هم میگذارد و بعد از رهایی از تنگنا عهد میشکند!
با عبدالله ابن زبیرکه لزومی نمی‌بینم در وصف کینه و عداوتش با اهل بیت قلم فرسایی کنم (از جنگ جمل تا ماجرای مختار) بیعت میکند و بیعت میشکند
در زمان خود توسط دشمنانش به کذاب معروف بود!
درست است که این لقب را دشمنان به او داده اند، اما قطعا رفتار سیاسانه‌ی مختار که حاضر به بازی در هیچ تیم بازنده‌ای نبود حتی اگر خونخواهان امام حسین (ع) هم باشند!
(قیام توابین) و قسم شکنی و بیعت شکنی‌های مکررش در شهرت یافتنش به کذاب بی تاثیر نبوده و نیست؟!
گذشته از این موارد چه شباهت تاریخی بین امروز و روزگار مختار توانسته مشوق حاج آقا بزرگواری در انتخاب این لقب باشد؟
مختار در زمانی وارد میدان سیاست شد که شیعه در ضعف وسختی بسر میبرد و سیدالشهدا (ع) آنگونه مظلومانه به شهادت رسیده بودند ومختار انتقام از قاتلین اهل بیت را سرمایه تلاشش کرده بود!
امروز الحمدلله شیعه در اوج اقتدار و حکومت جمهوری اسلامی محکم و استوار است!
متعجبم حاج آقا مختار شده اند تا انتقام که را از کی بگیرد؟
و، اما مختار.
مختار برادر زن عمربن سعدملعون و از زن اولش داماد سمره بن جندب است که پیامبر (ص) اورالعن کرد و از خود راند و فرمود تو انسان مضری هستی!
روایت است که سمره بن جندب پدر زن مختار در زمان خلافت عمرآشکارا شراب می‌فروخت؟!
زن دوم مختار دختر نعمان بن بشیر حاکم منصوب معاویه بر کوفه بود که او را مردی ملایم و اهل مدارا توصیف کرده اند، اما در سفیانی بودنش شکی نیست
با این تفاصیل حاج آقا بزرگواری در دو مورد باید پاسخگوی افکارعمومی باشند.
۱-چرایی انتخاب لقب مختار
۲-چرایی متینگ زود هنگام انتخاباتی برخلاف قانون و امر موکد مقام معظم رهبری
سلام،،،اقای تقوی شما که داری مختار را مث دشمنانش نقدمیکنی مگه نسبت فامیلی دلیل برضعف کسی میشود؟دختر نعمان شیعه بوده وزن اول مختار ربطی به پدرش ندارد ،طبق فتوای شما پیامبرهم اشتباه امده چون برادرزاده ابولهب است،،،نشان دادید نقدتان مغرضانه ست حتی درمورد این نماینده دولت 
| جالبه استدلالتون فیلم رانمیشه مبناقرارداد سریال مختار نوددرصدش داستان بودنه تاریخ
برادرزاده کسی بودن اختیاری نیست اما داماد تنهاکسی که موردلعن پیامبر(ص)بود کاملا اختیاری بود نعمان بن بشیرهم سفیانی بود
حجاج یوسف ثقفی بیرحم ترین قاتل شیعیان درتاریخ هم پسرعموی مختاربود
جنایاتی که خانواده مختاردرحق ایرانی ها روا داشتند رامیرآرش ننوشت شاید مطالعه نکرده وگرنه هیچ قومی به اندازه ایرانی ها از مختار وطایفه اش ضربه نخورد
کشتارحرورا فقط یک موردشه
شماها سریال را مبناقرارمیدهیدیاتاریخ را؟
چند نکته بسیار مهم در این یادداشت وجود داره که ارزش پرداختن داره و حتما باعث تفکر و تامل است اولا پاسخ اون دو سوال و دوم نکته که به مورد سوال اول بر می گردد و اونهم که مگر الان شیعه مقتدر حاکم نیست؟ بزرگواری مختار شده اند تا انتقام که را از کی بگیرد؟