کد خبر: ۱۲۲۹۰۰
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۷ 03 November 2015
خلاقیت پسا مدرن در هنر! اینکه تصور کنیم فقط انسان های نئاندرتال در دوران پارینه سنگی خلاق بالفطره بودند، از پایه بی اساس است چرا که در جامعه مدرن امروزی خودمان هم کرور کرور خلاقیت از تفکرات عده ای می تراود تا جایی که انسان را به فکر صادرات این همه خلاقیت می اندازد!

یکی از لایه های این دست از خلاقیت ها ساختار شکنی است که مصادیق آن در هنر، ادبیات، اقتصاد، سیاست، علوم جاریه و ... اظهر من الشمس است. به عنوان مثال طرف از خاکشیر سوخت بیو دیزل تهیه کرده است و یا دانش آموز داریم که در زیرزمین خانه اش اورانیم غنی می کرده است و قس علی هذا...

اما در سال های اخیر با توجه به برگزاری انواع همایش های هنری و ادبی، جشنواره، شب شعر و... به دور نمای این دست مراسمات نیم نگاهی می اندازیم. هر چند ساختار شکنی یکی از دلایل پیشرفت هنر است و ظهور گونه های مختلف هنری نیز ماحصل همین ساختار شکنی است اما ظاهراً عده ای در تمیز دادن «شیرین کاری» از «ساختار شکنی» دچار تضاد شده اند و عرصه هنر را با حمام «سلطان امیر احمد» اشتباه گرفته اند. اخیراً مد شده عده ای که خودشان را شاعر می نامند و از قضا شعر هم می سرایند(!) هنگام شعر خوانی در جشنواره ها و برخی مراسمات هنری، گاهی اوقات نعره می زنند، اشک های خود را با آستین پاک می کنند، صدایشان را می لرزانند، پایشان را به زمین می کوبند و فقط کم مانده روی زمین دراز بکشند و زوزه بکشند! این شاعران-که استاد اکبر اکسیر آنها را «شاعران دم اسبی و پیژامه پوش» نامیده است- با ظاهری پسامدرن و شعرهایی حجیم و بی محتوا، تن شاعران بزرگ پارسی گوی را در گور می لرزانند و به قول مولوی « سِزد اَر کفش جفا بر دهن او بزنی».

شوربختانه تعدادی از این شاعر نما ها بعد از این حرکات محیر العقول و خارق العاده، شهره خاص و عام نیز می شوند و گاهاً روی جلد مجلات زرد یا حتی برخی برنامه های رسانه ملی نیز رویت می شوند! در موسیقی هم چنین شیرین کاری هایی باب شده و متاسفانه این عجایب صنعت از استودیو های زیر زمینی به کنسرت های دارای مجوز هم تسری پیدا کرده است. ما گاهی اوقات با خودمان فکر می کنیم که چرا «آسمان کشتی ارباب هنر می شکند»؟ مگر خدای ناکرده آسمان مرض دارد یا با بیمه ساخت و پاخت دارد؟! اما با دیدن این قبیل تفکرات و حرکات حق را به آسمان می دهیم. هنری که بخواهد به ضربِ زور و نعره کشیدن و گاز گرفتن زمین، مخاطب پیدا کند، همان باد شُرطه برخیزد و کشتی شکسته اش را به نا کجا آباد ببرد، بهتر است! وحید حاج سعیدی

تولید برق از چانه

در عصر جدید کاربری بسیاری از وسایل و حتی اجزا و اعضای بدن دچار یک دگردیسی و تحول اساسی شده است. به عنوان مثال از دماغ کمتر برای بوئیدن یا تنفس استفاده می شود و این عضو بیشتر در فاز زیبایی مطرح است. پوست صورت، ابرو، گونه، چانه، مژه، لب و ... نیز از این فرآیند در امان نیستند و در ژانر های دیگری ایفای نقش می کنند. اما در این بین دانشمندان به نقشی دیگری از چانه پی برده اند که با سایر کارکردهای آن تومنی هشت صنار اختلاف بها دارد و پرداختن به آن در توليد ناخالص ملي و بالارفتن رشد اقتصادي مملکت و خروج از رکود هم، تاثير مثبت دارد. این کارکرد همانا تولید برق به وسیله چانه است! ما هميشه خدا با خودمان فکر مي کرديم که «چانه» عزيزان پرچانه که از صبح کله سحر تا پاسي از شب، به حرافي و پرچانگي مشغول هستند، به درد لاي جرز هم نمي خورد و به قول مولوي «نطق زبان را تَرک کن، بي‌چانه شو بي‌چانه شو …» اما چندی قبل متوجه شديم نه تنها «چانه» مبارک اين عزيزان بلا استفاده نيست، بلکه حتي مي توان با آن، انقلابي در صنعت برق ايجاد کرد. اصل خبر به روايت از جرايد

«يک دانشمند ايراني با همکاري محققان کانادايي «بند چانه» هوشمندي طراحي کرده‌ است که انرژي حاصل از حرکات فک و چانه را به برق تبديل مي‌کند! در واقع حرکات فک – در بين حرکات بدن – يکي از بهترين گزينه‌ها براي توليد برق محسوب مي‌شود و به گفته محققان، تنها حرکات چانه در هنگام غذا خوردن معادل هفت ميکرووات برق توليد مي‌کند.دکتر «دلنواز» تأکيد کرد: اين ميزان توان خروجي نمي‌تواند انرژي مورد نياز دستگاه‌هاي الکتريکي کوچک را تأمين کند. محققان اميدوارند در آينده از اين دستگاه براي توليد برق از انرژي حاصل از غذا خوردن، جويدن و صحبت کردن استفاده کرد.» به نقل از سايت هاي خبري ملاحظه فرموديد. به نظر می رسد با اين خلاقيتي که عزيزان دانشمند دارند، تا چند سال ديگر از در و ديوار برق توليد کنند و ديگر نيازي به بابا برقي و توصيه به صرفه جويي در مورد برق نخواهيم داشت. علي اي حال در همين راستا ما نيز طبق شيوه مالوف و رسم معهود، به ارائه چند رهنمود مدبرانه و سوفسطايي مي پردازيم:

الف) استخدام افراد پرچانه: با عنايت به بحران کم آبي در مملکت و زمزمه خريد آب و برق از کشور هاي همسايه، پيشنهاد مي شود

وزارت نيرو با فراهم کردن زمينه استخدام عزيزان پرچانه از طريق برگزاري آزمون، بخشي از برق مورد نياز کشور را از چانه اين دوستان تامين کند!

ب) پنل چانه به جاي پنل خورشيدي: دولت گذشته تلاش کرد تا پنل هاي خورشيدي را با قيمت چند ميليون تومان به خلق الله

قالب کند تا با توليد 100 کيلو وات برق، مردم هر ماه 13 هزار تومان صرفه جويي کنند! پيشنهاد مي شود از اين پس به جاي «پنل خورشيدي» از «پنل چانه» استفاده شود که هم در دسترس و ارزان است و نياز به منبع ثانويه ندارد و هم با توجه به خصیصه پرچانگی بانوان و مهارت برخي نسوان محترم در امر سخنوري، هيچگاه دچار قطعي برق نخواهيم شد!


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار