با رد صلاحیت کاندیداهای جریان اصلاح طلبان دست این طیف سیاسی برای معرفی کاندیدای اصلاح طلب در استان بسته شد و شورای هماهنگی اصلاح طلبان و همین طور شورای راهبردی اصلاحات استان همدان به فکر افتادند تا چارهای برای عبور از این بحران بیند یشند.
به گزارش تابناک همدان؛ اصلاح طلبان قبل ازهرچیزی برای عبور از دست خالی درانتخابات باید آسیب شناسی جدی درون خود را انجام دهند و علل رسیدن به این بحران را از درون مورد نقد قرار دهند و بعد اقداماتی را در راستای معالجه انجام دهند.
1- اصلاح طلبان در دورهای که دولت را در دست داشتند و در کنارآن مجلس همسو را در مجلس ششم به دست آوردند با حرکات تندروانه و رادیکال برای تزریق نسخه روشنفکری به جامعه دهه هفتاد ایران تلاش کردند که در واقع ره به ترکستان بود و به استعفای دسته جمعی نمایندگان اصلاحات از مجلس ششم انجامید.
اصلاح طلبان باید بپذیرند که در آن مقطع تاریخی اشتباهی مرتکب شدند که امروز دودش به چشم جریان اصلاحات می رود.
اصلاح طلبان باید از تجربه تلخ مجلس ششم درس بگیرند چراکه در ایران نمی توان اینگونه رفتار کرد و منتظر ماند تا حمایت جمعی را هم جلب کرد.
2- اصلاح طلبان بعد از تجربه مجلس ششم و اتمام دولت هشتم به این فکر نبودند که در مدت دو دوره ای که دولت دست اصولگرایان بوده و مجالس هفتم به بعد نیز در اختیار جریان رقیب افتاده کادر سازی کنند و چهرههای جدیدی را که با شرایط روز منطبق هستند را به جامعه سیاسی معرفی کنند.
اصلاح طلبان همچنان بر تفکرات دهه هفتاد خود ماندهاند و نمونه آن را در استان همدان به وضوح میتوان مشاهده کرد که این طیف سیاسی بعد از 10 سال نتوانسته است کادرسازی کند و همچنان به نیروهایی که در دهه هفتاد فعال بودند وابسته است و این افراد نیز از مجلس هفتم به این طرف تقریبا در اکثر دورهها یا شرکت نکردند و یا در صورت نام نویسی رد صلاحیت شدند.
اصلاح طلبان باید در مورد پرداخت هزینه برای نیروهایی که در دورههای متعدد رد صلاحیت می شوند بیشتر بیندیشند که آیا ارزش دارد که در هر دوره ای روی این افراد تکیه کرده و بازی را که همه پیش بینی باخت آن را دارند به رقیب خود واگذار کنند؛ باید در مورد این افراد تجدید نظر نمایند.
3- اصلاح طلبان با فضای رسانه و تحلیلهای رسانه ای به نظر می رسد غریبه بوده و در طی 10 سال گذشته کمتر به این حوزه ورود کردند که دلایل مختلفی دارد و قصد نداریم واکاوی کنیم، اما برای اینکه بتوانند در حوزه کادرسازی توفیق به دست آورند لازم است که این طیف سیاسی در استان همدان دارای رسانه و تریبون باشد تا از این طریق علاوه بر برقراری ارتباط با جامعه به مرور بتواند گزینههای جدید که توان نمایندگی مجلس و احراز پستهای مدیریتی ارشد را دارند معرفی و برای کسب این مناصب و از جمله نمایندگی مجلس مهیا شوند.
4- احزاب اصلاح طلب متأسفانه بیشتر شبیه احزاب تک نفره هستند که چهره های قدیمی اصلاحات در استان همدان با برقراری ارتباط با مرکز موفق به اخذ مجوز نمایندگی حزب در استان را دریافت کرده و در طی 10 سال گذشته اکثر این احزاب حتی یک نفر را هم جذب نکردند و به قول معروف احزاب تک نفره هستند.
حزب به معنای مشورت دسته جمعی باید خرد جمعی در آن حاکم شود اما وقتی حزب تک نفره و یا دو نفره باشد مطمئنا گردش نخبگان و اندیشه در آن رخ نمیدهد و از این احزاب در واقع آبی گرم نمیشود.
بعد از روی کار آمدن دولت روحانی چند حزب تازه تأسیس با روحیه جوان گرایی با اخذ مجوز در همدان فعال شدند که به جز حزب حاما هیچ یک از آنها دارای برنامه منسجم و کار تشکیلاتی نسیتند که در دراز مدت به نتیجه مطلوبی نخواهند رسید.
اگر اصلاح طلبان به این موارد به صورت تخصصی و موشکافانه بپردازند خواهند دید که فضا را با دست خود تقدیم رقیب سنتی خود کردند و این در حالی است که حوزه انتخابیه همدان و فامنین بعد از انقلاب اسلامی فقط یک نماینده اصلاح طلب داشته و در بقیه ادوار نمایندگان این حوزه همگی از جریان اصولگرا بودند.
اصلاح طلبان باید با آسیب شناسی و چاره اندیشی برای دورههای آینده مجلس راهکارهایی درست ارائه دهند نه اینکه مانند انتخابات مجلس دهم که با دست خالی مواجه شدند هر روز با داوطلبان معتدل در طیف اصولگرایان جلسه بگذارند که از کدام فرد می توان حمایت کرد که باختی آبرومندانه داشت.
جریان اصلاحات با رویه ای که در پیش گرفته ره به جایی نخواهد برد چراکه همچنان این ت فکر سیاسی به رایزنیهای صورت گرفته برای بازگشت چهره های معتدل تر خود به عرصه رقابت ها هستند؛ اگر هیاتهای نظارت بر تصمیم اولیه خود بمانند و به اعتراضات توجهی نکنند اصلاح طلبان چگونه تصمیم گیری خواهند کرد؟
این سوال مطرح می شود که در صورت برگشت برخی از چهره های اصلاح طلب به عرصه رقابتهای مجلس دهم چقدر توان رقابت با اصولگرایان را دارند چراکه علاوه بر نمایندگان فعلی یکی از نمایندگان اداوار در لیست یکتا که داعیه ریاست مجلس را دارد فعاال بوده و آیا میتوانند با چنین رقیبی رقابت کنند؟
فرصت از دست رفته و شکسته شدن روحیه اصلاح طلبان را چگونه میخواهند مدیریت کنند؟