پیامبر اکرم (ص) به عنوان والاترین اُسوه حسنه در طول تاریخ بشر، وقتی میخواهند از هدف بعثتشان سخن بگویند، تکیه بر اخلاق میکنند و میفرمایند؛ «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق».اساسا فلسفه بعثت انبیا و به خصوص خاتم ایشان حضرت محمد مصطفی (ص) این بوده که بشر را که در ظلمت جهل و خرافات قرار گرفته و از مسیر درست خارج شده بر پایه فطرت الهی خویش، بیدار و آگاه کنند و او را در مسیر عبودیت و بندگی خدای متعال قرار دهند.در این میان تأکید بر فضایل و اخلاق حسنه، بهترین راهنمای بشر در دستیابی به کمال و نقطه سعادت است که به ویژه در کلام حضرات معصومین(ع) و در راس آنها رسول گرامی اسلام(ص) به وفور به چشم میخورد.
زندگی نورانی رسول الله (ص)، نمونه کاملی از سبک زندگی دینی و متعالی است که یکی از برجستگیهای آن تأکید بر اخلاق حسنه و تلاش در مسیر تکمیل مکارم اخلاقی است. در حقیقت پیامبر(ص) بر اساس آموزههای قرآن کریم، مدلی از زندگی ارائه فرمودند که پس از ایشان نیز تمام ائمه اطهار(ع) در امتداد آموزههای نبوی به تبیین آن الگو و مدل الهی پرداختند.
چندان نیازی به تأکید نیست که یکی از جدیترین مشکلات جوامع بشری، از جمله متاسفانه جامعه ما، کم توجهی به مقوله اخلاق و تربیت است. این 2 موضوع از چنان اهمیتی برخوردارند که حتی برخی گفتهاند انسان بودنِ انسان در گرو تحقق آن هاست.
از این نظر، همان طور که گفته شد، یکی از اصلیترین رسالتهای انبیای الهی(ع) و در رأس آنها حضرت رسول اكرم (ص)، ناظر به تقویت بُعد اخلاقی و تربیتی جامعه بوده و دقیقا به همین دلیل است که سیره تربیتی و اخلاقی حضرت(ص)، بخش قابل توجهی از سبک زندگی نبوی را تشکیل میدهد.
البته باید توجه داشت که مسائل اخلاقی و تربیتی از چنان گستره و دامنهای برخوردارند که نمیتوان آنها را به یک یا چند موضوع محدود کرد، چه آنکه در همه عرصهها و شئون میتوان آثار و برکات توجه به این مقولات را مشاهده کرد. با این اوصاف، تلاش پیگیرانه برای اخلاقی تر کردن فضای جامعه هم وظیفهای است بر عهده تک تک شهروندان نظام اسلامی و هم وظیفهای همگانی که مسئولان و مردم باید بدان توجه داشته باشند. این که ما معتقدیم پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) برترین اُلگوهای اخلاقی و تربیتی هستند، باید در رأس هرم زندگی فردی و اجتماعی ما نمود داشته باشد وگرنه صرف ادعا داشتن در حرف و سخن فایدهای ندارد.
در کنار مساله اخلاق و تربیت اخلاقی، از نگاه پیامبر(ص) و به طور کلی آموزههای شرع مقدس اسلام، حقوق بشر و کرامت انسانی جایگاه بسیار والایی دارد تا آن جا که پروردگار متعال در قرآن کریم میفرماید: «لقد کرمنا بنی آدم» یعنی ما به انسان کرامت دادیم و این کرامت الهی به یقین بالاترین نعمت برای بشریت است. به شرط آنکه قدرش را بدانیم و بکوشیم که همواره در مسیر عبودیت گام برداریم.
از سویی هنگامی که به تحلیل و بررسی تاریخ اسلام میپردازیم متوجه میشویم حقوق بشر از قرنها پیش، حتی قبل از آنکه جوامع غربی بخواهند مدعی آن باشند، از سوی پیامبر رحمت و مهربانی(ص) ابلاغ شده و به مرحله اجرا درآمده است.پیامبر اکرم (ص) جدا از اخلاق والایی که در امور عادی بدان اعتقاد داشته و تأکید میکردند، بر حقوق زنان و کودکان، غیرنظامیان و مواردی که باید در جنگها به آن توجه شود، تأکید ویژه میکردند و سپاهیان خود را از پایمالی این حقوق به شدت بر حذر میداشتند.
متاسفانه به طور معمول، کودکان و زنان مهمترین قربانیان جنگها در طول تاریخ بشر بوده و هستند حال آنکه حضرت ختمی مرتبت(ص) به طور ویژه بر توجه به حقوق این افراد تأکید داشتند و اگر احیاناً مواردی را مشاهده میكردند که به زنان و کودکان تعرضی صورت گرفته، فرد یا افراد متخلف را به شدت تنبیه میکردند.
در یکی از جنگهای صدر اسلام که مسلمانان بر مشرکان غلبه یافتند، برخی از صحابه پیامبر(ص) میخواستند فرزندان مشرکان را به قتل برسانند که پیامبر(ص) مانع این کار شدند. وقتی همین اصحاب اعلام کردند: «یا رسول الله این افراد فرزندان این مشرکان هستند»، ایشان پاسخ دادند که هر انسانی بر فطرتی پاک متولد میشود و این پدر و مادر او هستند که او را به سمت دین یا کفر سوق میدهند.
یکی دیگر از ویژگیهای شاخص سبک زندگی نبوی، بخشش و گذشت و صبوری فوق العاده ایشان در برابر ناملایمات است. چنان که به گواه تاریخ، پیامبر(ص) از همه مردم بخشنده تر و در معاشرت اجتماعی از همه بزرگوارتر بودند و با کرامت و اخلاق حسنه با دیگران برخورد میکردند، تا آنجا که در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: «پیامبر(ص) به راحتی عذرخواهى كسى را كه از ایشان پوزش میطلبید، میپذیرفتند.»همچنین صبورى و تحمّل بالای ایشان زبانزد خاص و عام بوده است. اساساً در مدیریت اجتماعى و اخلاق معاشرت، صبر بر جفاها و تندىها و صبورى در برابر ناملایمات و حرفهای نادرست و نسنجیده دیگران از جمله عوامل اصلی موفقیت است و حضرت رسول (ص) همه این خصلتهای پسندیده را در نقطه اوج خود دارا بودند که توانستند قلوب همه مردم از جمله اعراب بادیهنشین را به سوی خود و خدا جلب کنند.
میگویند روزى یك عرب بادیه نشین سراغ پیامبر(ص) آمد و در برخورد با ایشان بهشدت رداى آن بزرگوار را كشید تا آنجا كه حاشیه ردا بر گردن نازنین پیامبر(ص) خط انداخت و اثر ناگواری بر جای گذاشت.در همان وضع رو به پیامبر(ص) کرد و گفت: «یا محمد! از آن اموال خدا كه در اختیار توست، دستور بده كه به من بدهند.» حضرت به او توجه كردند، لبخندى زدند و دستور دادند كه چیزى به او بدهند. این صبورى و بردباری از سوی رسول خدا (ص) به خصوص در مواجهه با افراد غریبه و ناآشنا و تازه واردها به شهر مدینه بیشتر هم بود؛ چرا كه آنان بیشتر باید جذب خلق و خوى والاى رسول الله (ص) و آیین آسمانى اسلام مى شدند.در واقع آنان كه مقام معنوى و عظمت آن حضرت را نمى دانستند، در سخن گفتن، مطالبه كردن و برخورد كردن، گاهى گستاخانه و بى ادبانه رفتار مى كردند، اما رفتار والا و حُسن خلق نبوى باعث میشد که بیش از پیش شیفته مكارم اخلاقی حضرت ختمی مرتبت شوند.
حقیقت آن است که در روزگار ما یکی از نقصانها و خلأهای جدی جامعه بیتوجهی به اخلاق نبوی است، حال آنکه امت اسلامی باید در پیروی از پیامبر خویش که بحق رحمتللعالمین است، در همه امور و به ویژه در بحث اخلاق و رعایت اصول اجتماعی و مبانی معاشرتی به سیره نبوی عمل کنند و در همه لحظات زندگی به این الگوی بی مثال، به معنای واقعی پایبند باشند، نه اینکه خدای ناکرده ما بخواهیم در سخن و کلام چیزی بگوییم و در عمل طور دیگری رفتار کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا مطهری