تابناک ایلام :: آشتی ملی را اولین بار سال 88 از زبان مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی شنیدیم، حوادث تلخ آن روزها باعث شد آیتالله هاشمی طرح آشتی ملی را بیان کند.
ایشان معتقد بود صرفنظر از اینکه هر فردی چقدر در اتفاقات آن زمان مقصر است باید به وحدت و انسجام بین گروههای سیاسی دو جناح بیندیشیم. این آشتی، کم و بیش در میان بزرگان رخ داد، بعد از آن سالها، روابط طیفهای سیاسی دیگر حسنه نشد، این روزها شاهد حملات گستردهای از طرف تندروها به رئیسجمهور هستیم که انگار کینههای همان افراد در قالبهای جدید ظهور پیدا کرده است. به هر تقدیر، آشتی ملی به گفته بعضی از سیاسیون و چهرههای سیاسی، نیاز این روزهای کشور است.
با توجه به حملههای غیراخلاقی یک قشر خاص به مسوولان دولت به نظر شما در این فضا، آشتی ملی چقدر اهمیت دارد؟
آشتی ملی یک ضرورت است و برای وحدت ملی به صورت مقدمه محسوب میشود. بایستی کینههای موجود در جامعه از بین برود و جای خود را به دوستی بدهد. اگر به نوعی مسائلی پیش آمده که باعث رنجش و کدورت شده و از این رو این مساله باید جبران شود تا کینهها از بین برود و زمینه برای وحدت و انسجام بیشتر فراهم شود. قطعا در جامعه خاصی مثل جامعه ایران که تنوع دیدگاههای مختلف و تنوع قومیو فرهنگی را شاهد هستیم به نظر من با توجه به اینهمه تنوع، احتمال پیش آمدن برخی کینهها وجود دارد. اما نباید اجازه داد آنها عمیق شوند و باید در جهت آشتی حرکت کرد تا کدورتها از بین بروند. به خصوص در میان خانواده نظام نباید کینهای وجود داشته باشد و همه باید دست به دست هم بدهند که وحدت ایجاد شود زیرا حل مشکلات کشور در سایه وحدت و انسجام امکانپذیر است. بحث وحدت و انسجام اساسا مهم و ضروری است از این رو نیاز است که این بحث مهم مورد توجه مسئولان و آحاد مردم قرار گیرد و درهمین راستا بایستی به نوعی بحث آشتی ملی به عنوان یک ضرورت مورد توجه قرار گیرد.
آشتی ملی اساسا به چه معناست و ما به چه صورت باید آن را تعبیر کنیم؟
آشتی ملی در مواقعی مطرح میشود که شکافهای سیاسی در درون یک جامعه ایجاد شود و این شکافها باعث شود گروههای سیاسی مختلف کینه و کدورت نسبت به هم داشته باشند که طیفهای مختلف قومیو گروهی به نوعی به دشمنی با هم بپردازند. این دشمنیها باعث میشود حس همکاری برای حل مشکلات کشور هم در آنها شکل نگیرد و در مجموع هر چه بیشتر طیفها و گروههای مختلفی که در درون یک کشور وجود دارند از هم فاصله بگیرند و با هم بیگانهتر شوند، این وضعیت، شکافی را ایجاد میکند که اداره کشور را با دشواری مواجه میکند. برای برطرف کردن این شکافها نیاز به آشتی ملی است. آشتی ملی در واقع جوابی برای حل شکافها و مشکلاتی است که در درون بدنه یک کشور و یک جامعه به وجود میآید.
علاوه بر اینکه افراد باید دلسوز نظام باشند، فکر میکنید برای برقراری این آشتی به چه پیششرط های دیگری نیاز است؟
به نظرمن اگر نیت، آشتی کردن باشد، تعیین پیششرط اصلا درست نیست. بایستی با حسن نیت این موضوع دنبال شود و سوءظنهایی که طیفها و گروههای سیاسی نسبت به هم دارند از بین ببرند و به مسائل و مشکلات مشترک فکر کنند. فکر کردن به این اشتراکات اعم از هنجارها، اعتقادات و مشکلات و توجه به تهدیدات مشترک خودش میتواند مبنایی مفید و مناسب برای آشتی ملی باشد.
یعنی اگر دراین چند سال اخیر این مقوله در کشور شکل میگرفت، میتوانستیم شاهد بهتر شدن روابط گروهها و طیفهای سیاسی شویم؟
قطعا و یقینا بحث آشتی ملی مقدمه وحدت ملی است. در شرایطی که کینه و کدورتی بین گروههای مختلف سیاسی وجود داشته باشد، امر وحدت ملی هم خوب پیش نمیرود. اما وقتی آشتی ملی به وجود میآید مقدمه وحدت ملی هم فراهم میشود و نیروهای پراکنده یک دستتر میشود و با انسجام آنها میشود در مسیر حل مشکلات قدم برداشت.
اینکه هر دو طرف باید برای این آشتی قدم بردارند و صرفا به صورت یکسویه و تنها از سوی یکی از طیفهای سیاسی، دنبال نشود، چقدر اهمیت پیدا میکند؟
آشتی؛ امری دو طرفه است که هر دو طرف یا هر چند طرفی که درگیر منازعه هستند همه باید اشتیاق لازم را برای آشتی داشته باشند، و اگر یک طرف بخواهد آشتی کند و دیگری نخواهد و بخواهد به کدورت ادامه دهد، قطعا آشتی برقرار نخواهد شد. پس این اتفاق، امری چند طرفه است و تمام جوانب درگیر باید اشتیاق لازم برای حل مشکلات فیمابین خودشان را داشته باشند و به همان اهداف مشترک فکر کنند و مسائل اختلاف انگیز را کنار بگذارند.
با توجه به شرایطی که الان داریم و شاهد حملات مکرر از طرف تندروها به دولت هستیم فکر میکنید الان زمانش هست که بخواهیم به آشتی ملی فکر کنیم یا دیگر فرصتش از دست رفته است؟!
قطعا وجود تندروها همیشه مانع آشتی میشود و تندروی همیشه باعث میشود کشور به سمت ستیز پیش برود. یعنی اگر قرار بر آشتی است باید بر مبنای اعتدال حرکت کرد و اشتراکات را مورد توجه قرار داد و بر آن مبنا عمل کرد. اگر قرار باشد طیفهای مختلف دیدگاههای افراطی خود را پیش ببرند قطعا این اتفاق منجر به برخورد میشود و نمیشود از دل آن، آشتی به دست آورد. آشتی زمانی ایجاد میشود که طیفهای مختلف به درجه ای از مدارا و تفاهم برسند که هم اشتراکات خود را مبنا قرار دهند و هم تفاوتها و اختلافات را به حاشیه برانند. به طوریکه اصل را بر اشتراکات بر عقیده و باورها و ارزشها قرار دهند و مسائل فرعی را هم کمرنگتر کنند تا موانع نزدیک شدن به هم، از بین برود. در چنین صورتی هست که آشتی امکانپذیر است. اما اگر قرار بر تندروی باشد زمینه این اتفاق از بین خواهد رفت.
مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 طرح موضوع کردند و گفتند تنها راه پایان دادن به نزاعها، وقوع آشتی ملی است. اما تنها همان موقع بود که این قضیه مطرح شد. فکر میکنید توانستیم بر اساس آشتی ملی عمل کنیم و مشکلات را کاهش دهیم؟
آن زمان احساس نیاز بیشتری به این اتفاق وجود داشت. بحث وحدت و آشتی جدی بود و احساس اینکه نیروهای درون انقلاب از هم جدا شدند، بیشتر بود و دلسوزان نظام بیشتر به فکر این بودند خطر جدایی نیروهای خط انقلاب را مرتفع کنند در مجموع در آن زمان این ضرورت بیشتر بود.
اما قطعا ضرورت آشتی ملی برای همیشه باید قابل درک باشد و بحثی نیست که بشود به صورت گذرا مطرح شود. من فکر میکنم صحبت آشتی ملی آقای هاشمیهم آن موقع تا حدود زیادی تاثیرگذار بود. این صحبت، چیزی بود که از طرف دلسوزان نظام دنبال شد. حالا جدا از آقای هاشمی، بقیه بزرگان هم به شیوه دیگری این موضوع را بیان کردند و درباره جذب حداکثری و دفع حداقلی صحبت کردند که این خود بحث آشتی ملی است و در مجموع آن زمان بعد از 88، ضرورت آشتی ملی بیشتر احساس میشد و بزرگان نظام دنبال پیاده کردن آن بودند./م