به گفته علیرضا ایمانلو، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجانشرقی، ۱۵ درصد از مشترکان استان آذربایجانشرقی، بیش از حد نرمال مصرف روزانه دارند. در این صورت و بعد از هشدارهای پیامکی و اخطارهای کتبی، در صورت عدم توجه به الگوی مصرف گزینهای غیر از «قطع آب مشترکان پرمصرف» روی میز نخواهد بود.
بررسی وضعیت فرآیند تولید، توزیع و مصرف در شبکه آب رسانی آذربایجان شرقی نشان میدهد که حداقل ۱۸٫۵ درصد از آب استحصال شده به دلیل فرسوده بودن شبکه، از چرخه توزیع خارج میشود که رقم بسیار بالایی بوده و با میزان استانداردهای جهانی، فاصله بسیاری دارد. با این حال، جای خوشوقتی است که استان، از این حیث، در رتبه سوم استانهایی قرار دارد که پرت آب در آنها کمتر است! به عبارت دیگر، بسیاری از استانهای کشور، پرت آب و در نتیجه هدر رفت انرژی آبی، بیداد میکند.
اگر در نظر بگیریم که ایران در یک منطقه «نیمه خشک» از نیمکره شمالی زمین قرار گرفته، به ادعای بسیاری از اقلیم شناسان، ایران به زودی در رده کشورهای «خشک» قرار خواهد گرفت. در این صورت، اصلاح الگوی مصرف، افزایش تولید و استحصال، صرفه جویی و جلوگیری از هدر رفت آب، باید در دستور کار مسئولان و مردم قرار گیرد.
بر اساس آخرین آمار، ۵۸ شهر در آذربایجانشرقی و صدها روستای دیگر، از سیستم توزیع بهداشتی آب شرب بهرهمند هستند که چیزی در حدود دو میلیون و ۸۸۰ هزار نفر از کل جمعیت آذربایجانشرقی را شامل میشود. ضمن آنکه ۱۲ شهر استان، نیز دارای شبکه فاضلاب شهری بوده و هم اکنون نیز طرح اجرای شبکه فاضلاب در ۱۷ شهر دیگر در دستور کار قرار دارد.
واقعیت تلخ جامعه ایرانی و به تبع آن استان ما این است که سرانه مصرف هر شهروند ایرانی و آذربایجانی با الگوهای جهانی فاصله بسیار دارد. در حالی که میزان مصرف هر شهروند ایرانی در یک شبانه روز ۱۵۰ لیتر است این رقم برای شهروندان آذربایجانشرقی بیش از ۱۹۰ لیتر است.
در عین حال این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که میزان استاندارد جهانی مصرف آب کمتر از نصف این میزان است. بنابراین باید آذربایجانیها را جزو شهروندان پرمصرف ایران و جهان قلمداد کرد. در حالی که همگان خوب میدانند ایران در جغرافیای کشورهای کم بارش و نیمه خشک قرار دارد.
بدین ترتیب میتوان چنین توصیف کرد که از یک سو ما با محدودیت منابع آبی کاهش نزولات جوی روبهرو هستیم و از دیگر سو افزایش جمعیت، افزایش برداشتها و به تبع آن رشد فزآینده مصرف در بین مشترکان، چون چنگالی «گلوی منابع آبی» ما را میفشارد.
به عنوان نمونه اگر تا دیروز، با حفر چاهی به عمق ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر، به آب میرسیدیم اکنون این حفاری باید تا اعماق ۳۵۰ تا ۴۰۰ متری زیرزمین ادامه یابد تا به آب رسید. پایین آمدن سطح آبهای زیرزمینی تا این اندازه ایجاب میکند تا طرحی نو در انداخته و فکری بدیع به کار گرفته شود.
باید همگان قبول کرده و باور کنیم که «آب نیست!» اگر هم باشد بسیار کم و محدود است. اگر میخواهیم فرزندان آینده این سرزمین، ما را به خاطر تساهل و کم توجهی و مصرف بیرویه آب مورد سرزنش قرار ندهند باید همگان رعایت کنیم باید باور کنیم که همه ما نیازمند الگوسازی برای مصرف بهینه آب هستیم.
نگارنده: محمدامین خوشنیت