کد خبر: ۶۴۶۶۷۸
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۸ 23 August 2018

اغلب گالری داران، زیادی طمع می کنند


بانی فیلم، گروه فرهنگی، فاطمه شهدوست: «صد اثر، صد هنرمند»، عنوان نمایشگاهی است که به واسطه بیست و شش سال برگزاری ممتد آن، به یکی از قدیمی ترین رویدادهای هنری تبدیل شده است. تجمعی هنرمندانه که هر سال با انبوهی از آثاری همراه می شود که دیگر حتی جای سوزن انداختن را هم در گالری نمی گذارند. نقاشی و مجسمه، قالب آثار این نمایشگاه است، مجموعه ای که امسال میزبان ۱۸۴ هنرمند شده است و تا ۳۰مرداد ادامه دارد.
«صد اثر، صد هنرمند» نه تنها به واسطه انسجام آن در برگزاری و رویکردی که دارد، بلکه از جنبه بحث اقتصاد هنر که موضوع همیشگی دنیای هنرهای تجسمی بوده و هست، هم دارای اهمیت است.
این رویداد هر ساله علاوه بر سهیم کردن هنرمندان جوان و گمنام در نمایشگاهی باسابقه، فرصتی را هم برای کشف استعدادها فراهم می کند و در سوی دیگر فروش آثار این هنرمندان با قیمتی مناسب، اقدام عملی برای کمک به اقتصاد هنر محسوب می شود، اتفاقی که در سایه خدماتی مثل پرداخت اقساطی یا چکی آثار ادامه دار شده است. اما برگزاری هر ساله چنین نمایشگاهی با ساز کاری که دارد، عاملی شد تا با لیلی گلستان، بانوی خستگی ناپذیر دنیای هنر، گفت و گویی داشته باشم.

 با انتخاب آثاری شروع کنیم که هر ساله از زمین تا سقف را پر می کنند. می دانم که شما حتمأ در پروسه انتخاب آثار حضور دارید. کاری که با دقت و وسواس شما زمان زیادی را می طلبد. چقدر برای این انتخاب ها زمان صرف می کنید و با چه ملاک و معیاری؟ از کسی در این باره کمک نمی گیرید؟
– نه از کسی کمک نمی گیرم و فقط خودم سی دی ها را می بینم و انتخاب می کنم. امسال بیش از هر سال برایم سی دی رسید و وقت بیشتری برای انتخاب صرف شد. تقریبا سه هفته تمام صبح ها را صرف دیدن آثار می کردم. چهارصد و بیست و دو سی دی رسیده بود و حالا حساب کنید که چه وقتی از من گرفته شد. هر سی دی را می دیدم و از میان آثار باید یک یا دوتا را انتخاب می کردم. شماره عکس های انتخاب شده را باید کنار اسم هنرمند با شماره تلفنش می نوشتم و می رفتم سراغ بعدی. از یکسو خسته می شدم، اما از سویی دیگر وقتی با کار فوق العاده یک هنرمند ناشناس روبرو می شدم، تمام خستگی ام در می رفت. در انتخاب ها می توانم بگویم امسال سختگیری بیشتری داشتم.
 سال گذشته اگر درست بگویم شما بیشتر از ۲۵۰ هنرمند داشتید و تا سقف گالری اثر چیده بودید. امسال این تعداد کمتر شده است. این کاهش تعداد به چه دلیل بود؟ کیفیت کارها یا پوشش بهتر آن ها؟
-امسال هم تا سقف گالری کارها را آویخته ایم و در روز اول ۱۸۴ اثر بر روی دیوار بود و چیزی روی زمین نماند. کیفیت کارها هم از همیشه بهتر بود و جالب این جا است که بیش از هر سال مجسمه داشتیم. چند مجسمه ساز جوان هم امسال کشف کردیم که کارهایشان فوق العاده است.
 صحبت از کیفیت شد؛ در کل در این سال ها کیفیت آثار هنرمندان جوان را چطور می بینید؟ 
– کیفیت کارها خیلی بالا رفته و ای کاش دو-سه تا گالری داشتم تا مجبور نبودم این قدر وقت دیر و دور به این هنرمندان بدهم. ما تا آخر ۹۹ جا نداریم و الان برای بعد از ۹۹ هم داریم وقت می دهیم- که بهتر است نمیرم! – تا خلف وعده نشود !
سلامت باشید همیشه!
 اما درباره رشته های هنری موجود چطور؟ قصد تنوع بخشیدن و اضافه کردن به آن را در نمایشگاه ندارید؟ 
-خیلی از عکاسان ابراز گلایه مندی کرده اند که چرا چنین نمایشگاهی برای عکس برگزار نمی کنم. دلم می خواهد، اما توانش را ندارم. وقتی این نمایشگاه را دارم، برای سه هفته زندگی ام تعطیل تعطیل است.کار سخت و طاقت فرسایی است. نه جایی می روم و نه مهمانی را به خانه ام دعوت می کنم و نه شام و ناهار درست و حسابی گیرم می آید. دربست در اختیار هنر و هنرمندم! در این نمایشگاه هم فقط نقاشی داریم و مجسمه.
 در این دوره ها ما شاهد بودیم که برخی از هنرمندان مستعد و ناشناس، مورد توجه قرار گرفته و شناخته شدند. شما چقدر به این وجه از نمایشگاه(یعنی کشف استعدادها) توجه داشتید و به آن اهمیت می دهید؟ 
-من در سال ۶۷ که گالری ام را افتتاح کردم، طی بیانیه ای در روزنامه کیهان آن موقع(!) چند هدف را نام بردم. یکی کشف استعدادهای جوان، حمایت از آن ها و معرفیشان به دنیای هنر و به مجموعه داران بود. یکی دیگر هم فراهم کردن امکانات خرید برای قشر متوسط؛ یعنی قیمت منطقی برای آثار و قسطی فروختن و چک مدت دار گرفتن. هر دو این اهداف را تا امروز رعایت کردم و سرلوحه کار گالری قرار دادم و همیشه این دو اصل را رعایت کردم.
این نمایشگاه چندین دوره است که برگزار می شود، فکر می کنید خروجی و دستاورد آن با توجه به اهدافی که از آن گفتید، تا امروز چه بوده؟
-بهترین و بیشترین دستاوردش این بوده که مردمی که نمی توانستند اثر هنری بخرند و دلشان می خواست این کار را کنند، توانستند از این نمایشگاه خرید کنند. چون در این نمایشگاه برای هر بودجه و برای هر سلیقه ای کار پیدا می شود. امسال ارزانترین کار سیصد هزار تومان و گرانترین ۸۵ میلیون بود.
حس شخصی خودتان از این تجمع هنری که با حضور هنرمنداى جوان از سراسر کشور همراه می شود چیست؟
-حس شخصی ام نسبت به این نمایشگاه رضایت خالص است. این که شب افتتاح محله دروس بند می آید و جای پارک پیدا نمی شود. در عرض چهار روز ۷۴ کار فروش می رود. مردم با گل و شکلات به گالری می آیند و حق شناسی و رضا مندی شان را با جملات تعریفی بیان می کنند. این ها من را به یک رضامندی و لذتی می کشاند که خیلی کیف دارد. این که به هنرمندی خبر فروش کارش را می دهم و او از شادی فریاد می زند ، تمام خستگی ام در می رود.
 امسال بیشتر از چه استان هایی در این نمایشگاه حضور داشتند؟
-امسال از خیلی از شهرستان ها شرکت کردند؛ از بوشهر، رشت، شیراز، مشهد و خیلی جاهای دیگر، اما تعداد اصفهانی ها بیش از بقیه بود و فروش خیلی خوبی هم داشتند.
 بحث اقتصاد هنر از موضوعاتی است که همیشه بوده و هست و کمتر به صورت موثر به آن پرداخته می شود. فکر می کنید صد اثر، صد هنرمند، چقدر روی این موضوع تأثیر داشته؟ و به طور کلی به نظر شما راهکار بهبود این فضا (اقتصاد هنر) چیست؟
-آثار خوب با قیمت های منطقی، راهی برای بهبود اقتصاد هنر است. حتما اگر در آثار ارایه شده این دو مورد رعایت شود، کارها به فروش می روند و اقتصاد هنر جلوه پیدا می کند و رونق ایجاد می شود. اما هیهات که اغلب گالری داران زیادی طمع می کنند و هنرمندان هم قیمت بالا را اعتبار می دانند. در حالی که اعتبار به این است که کارت روی دیوار خانه کسی برود که اثرت را دوست داشته و توانسته آن را بخرد.
 کنار هم قرار گرفتن آثار پیشکسوتان و جوان ترها در این نمایشگاه، از ویژگی های آن است. از ابتدا چه شد که به این تصمیم رسیدید؟ و این آثار را بر چه اساسی انتخاب می کنید؟ 
-آثار پیشکسوتان اغلب از سوی مجموعه داران می آید و البته گهگاهی هم از سوی خود هنرمند. مثل امسال که آقای (سیامک) احصایی لطف کردند و برای این نمایشگاه سه کار به من دادند. در کنار پیشکسوتان قرار گرفتن، اعتباری می شود برای هنرمندان جوان و خیلی خوشایندشان است. توی کارت دعوت هم همه به حروف الفبا هستند و باز درکنار هم قرار می گیرند. یک روز مادر یکی از هنرمندان جوان به من گفت دیشب رفتم اطاق دخترم دیدم طاقباز خوابیده و کارت دعوت نمایشگاه را روی سینه اش گذاشته .این تعریف ها همه برایم لذت بخش اند.
 در ادامه از قیمت گذاری آثار و شیوه تعامل مالی که با هنرمندان دارید، بگویید.
-قیمت ها را هنگام تحویل آثار به گالری تعیین می کنیم. من به هنرمند می گویم قیمت بدهد و بعد قیمت پیشنهادی اش را کم می کنم تا به یک تفاهم برسیم. گاهی هم به تفاهم نمی رسیم و کار را بر می گردانم.گاهی اوقات اتفاق های مضحکی هم می افتد. به عنوان نمونه سال گذشته شخصی یک اثر آورد و گفت قیمت آن ۶۰ میلیون تومان است، من حیرت کردم و گفتم نه قبول نمی کنم. گفت شما قیمت را چند می گذارید؟ من گفتم ششصد هزار تومان! گفت باشدقبول!! من از ایشان در کمال ادب و با لبخند خواهش کردم که کار را روی دوششان بگذارند و بروند ودیگر به این گالری نیایند! چرا این آقا فکر می کرد با آدم خام و ناواردی طرف است و به اصطلاح می تواند بلوفی بزند و بلوفش هم حتما می گیرد! این ها مواردی است که گاهی پیش می آید.
 با توجه به پتانسیل صداثر، صد هنرمند، شاید بتوان این رویداد را به صورت گسترده تر یا حتی در سطح بین المللی با حضور هنرمندان جوان کشورهای دیگر هم برگزار کرد. چنین تغییراتی چقدر امکان پذیر است و اصلأ به آن فکر کرده اید؟ 
-نه من از اول کارم اصلا به خارج از ایران فکر نکرده ام و نمی کنم. هر کاری می کنم فقط در داخل است و انرژی و توانم را فقط در ایران خرج می کنم.
 کمی هم از خریداران آثار این رویداد بگویید. این که بیشتر از چه قشری هستند؛ مردم یا مجموعه داران و هنرمندان؟
– بامزه است که خیلی از مجموعه داران کار می فروشند و با همان پول از جوانان می خرند و این کار بسیار خوشایند است. گاهی هنرمندان هم یا خودشان می خرند یا مورد مشورت دوستی قرار می گیرند و با آن دوست می آیند و برای خرید مشورت می دهند، در واقع همه جور قشری به این نمایشگاه برای خرید می آید از کارخانه دار گرفته تا کارمند و حتی مغازه دار و معلم؛ این اتفاق نمایشگاه را جذاب تر کرده.
حمایت دولت و مسوولان فرهنگی از صد اثر،صد هنرمند که در شروع آن اغلب با حضور چهره هایی از این حوزه همراه می شود، چطور بوده؟ اصلأ این نگاه حمایتی از گالری داری مثل شما باید به چه صورت باشد؟
– امسال معاونت هنری وزارت ارشاد و مدیر کل مرکزهنرهای تجسمی به تماشای نمایشگاه آمدند. من خیلی به این نگاه حمایتی و اصلا به حمایت دولت معتقد نیستم؛ شاید چون لزومش را حس نمی کنم. جایی را باز کرده ام و خودم هم باید جورش را بکشم و سعی در بهتر شدن اش بکنم. اینکه بنشینم و چشمم به دست دولت باشد، هرگز در من نبوده و چشمم فقط به عملکرد و توانایی های خودم است و لاغیر.
 صحبت از گالری داران شد و به یاد صحبت اخیر شما درباره تأسیس انجمن صنفی نگارخانه داران ایران، در نشست با مدیر مرکز هنرهای تجسمی افتادم. از پیامدهای جای خالی این صنف بگویید.
– تأسیس صنفی برای نگارخانه داران از دغدغه هایی بود که از سال ها پیش وجود داشت. چهار- پنج سال است که ما گروه هفت نگاه در پی احداث انجمن صنفی هستیم و نمی شد که نمی شد.تا این که امسال انگار دارد می شود و گوش شیطان کر فکر می کنم تا اواسط پاییز این اتفاق رخ دهد. انجمن صنفی بسیار لازم است. تقاضای مجوز گالری ها، رسیدگی به شکایت هایی که بسیارند. اقداماتی برای بهتر شدن وضع موجود، بیمه و خیلی موارد دیگر از موضوعاتی اند که در صنف مطرح و حل خواهند شد. تشکیل چنین صنفی تاثیرات مثبتی دارد و از همه مهم تر به این بلبشو و هر کی هرکی به حول قوه الهی خاتمه می دهد.
 من بازهم به سال ها تجربه شما در برگزاری چنین نمایشگاهی برمی گردم. شیرین ترین خاطره ای که از این بیست و چند دوره برگزاری صد اثر، صدهنرمند دارید و به یادتان مانده، چیست؟ انرژی و ذوقی که این همه مدت شما را به ادامه چنین مسیری سوق داده از کجا تأمین می شود.
-خاطرات زیاد است، خیلی زیاد، چیزی به اندازه بیست و شش سال خاطره! اما ادامه چنین پروژه ای به علاقه ای برمی گردد که وجود دارد. شما باید کاری را که می کنید دوست داشته باشید. انرژی من نیز از همین عشق به هنر و هنرمند می آید از عشق به بهتر شدن و بهتر کردن اوضاع هنرهای تجسمی، از تعهد و مسولیت در قبال این حوزه و حیطه ای که وجود دارد.
 اگر به عقب برگردید، بازهم پا در این فضا(حوزه تجسمی و برگزاری چنین نمایشگاهی) می گذارید؟ 
-صد در صد، این فضا حیطه ای بسیار جذاب و دوست داشتنی است. من هم کارم را دوست دارم و مدام به بهتر شدنش فکر می کنم.
 آرزو و دغدغه ای در حوزه فرهنگ و هنر دارید که برآورده نشده و همیشه در ذهنتان است؟
-من معمولا آرزوهایی دارم که برآورده شدنی اند! پایم سفت و محکم روی زمین است و اهل آرزوهای محال نیستم. دلم می خواهد بکن و نکن ها و ممیزی ها و بگیر و ببند ها نباشد. اوضاعی که البته در قیاس با دهه هفتاد و هشتاد خیلی بهتر شده، اما هنوز ایده آل نیست. ما صبرمان زیاد است، فقط اشکال این است که عمر زیادی باقی نمانده تا روزی را ببینم که به ایده آل رسیده باشیم.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار