هر روز اخبار مهمی در رسانه ها در حوزه های مختلف منتشر می شود. بعضاً این اخبار توسط خبرگزاری ها و رسانه ها مورد توجه قرار می گیرد و تحلیل می شود اما ممکن است برخی از اخبار چندان دیده نشود. الف در نظر دارد بسته خبری ویژه ای را منتشر نماید که اخبار مهم آن روز به صورت خلاصه جمع آوری شده و مخاطبان می توانند برای اطلاع کامل تر درباره آن موضوع به اصل خبر مراجعه کنند.
مشابهتهای رفتاری واعظی و مشایی
روزنامه آرمان در مطلبی محمود واعظی رئیسدفتر روحانی را با اسفندیار رحیممشایی رئیسدفتر احمدینژاد مقایسه کرد و نوشت: «محمود واعظی چهره پرحاشیه دولت روحانی است که اقدامات و تصمیمات او گاه سبب اعتراضاتی شده است بنابراین نباید در مورد تمایل برای کنار رفتن او از دولت تعجب کرد. روسای جمهور قبلی هم دارای رئیس دفتر بودند و آنها حیطه فعالیت خود را بهخوبی میدانستند بنابراین به بیش از آن محدوده ورود نداشتند. واعظی وظیفه دارد مقدمات آنچه مدنظر رئیسجمهور است را فراهم کند و نباید نقشی بیشتر از آن برای خودش قائل شود. او چندی پیش گفته بود:«وظیفه ماست آنچه رئیسجمهور از ما میخواهد را انجام دهیم. یک روز وزرا و استاندارها و زمانی مسائل دیگر مطرح میشود که دفتر وظیفه دارد مطالعات، بررسیها و مشورتها را انجام و نتیجه را خدمت ایشان ارائه دهد.» اما برخی معتقدند آنچه واعظی انجام میدهد از دایره اختیاراتی که ذکر کرد بیشتر است. شاید چندان بیراه نباشد که برخی عملکردهای واعظی را با مشایی مقایسه کرد چنانکه مشایی هم رئیس دفتر احمدینژاد بود اما تاثیرگذاری او در برنامههای رئیسجمهور وقت مشهود بود.»
محمود واعظی از ابتدای دولت دوم روحانی و پذیرش پست ریاست دفتر رئیس جمهور، مورد انتقاد رسانههای اصلاحطلب بوده است. اصلاحطلبان معتقدند او فراتر از اختیاراتش عمل میکند و مانع ارتباط روحانی و اصلاحطلبان شده است.
شاید بتوان ریشه این تقابل را در تقابل حزب اعتدال و توسعه با مجموعه اصلاحطلبان تحلیل کرد. چون اصلاحطلبان هیچگاه حزب اعتدال و توسعه را بهعنوان حزبی اصلاحطلب به رسمیت نشناختند. یکی از نشانههای این مسئله، عدم دعوت از اعتدال و توسعه برای حضور در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان است. از طرف دیگر، اعتدال و توسعه هم تا زمانی که روحانی رئیسجمهور است خود را بینیاز از ارتباط با اصلاحطلبان میداند.
مشخص نیست این کشمکش چه منافعی برای مردم دارد و متاسفانه باید گفت احتمالا این کشمکش تا پایان دولت روحانی ادامه خواهد داشت.
***
بهزاد نبوی از چه چیزی گلایه میکند؟
بهزاد نبوی، سیاستمدار پیشکسوت اصلاحطلب گفتوگویی با روزنامه سازندگی داشته است. نبوی در این مصاحبه اظهارات غلط فراوانی را در پی هم آورده است که بررسی کامل آن در این مقال نمیگنجد و ما صرفا به یکی از ادعاهای او میپردازیم. نبوی در بخشی از این مصاحبه با افتخار میگوید اولین کسی است که به اختیارات اندک دولت در کشور اشاره کرده و ادعا کرده است «دولت، چنانچه قوا و نهادهای دیگر حاکمیت در مقابلش قرار نگیرند حداکثر ۱۵ درصد قدرت را در کشور در دست دارد.»
یک بار دیگر با دقت این جملات را بخوانیم و در آن دقت کنیم. آیا واقعا دولت ۱۵ درصد قدرت را در اختیار دارد؟ کدام عقل سلیمی این ادعا را میپذیرد؟ آیا این ادعا چیزی بیش از یک توهم کودکانه است؟
نبوی باید برای این ادعا دلیل بیاورد که متاسفانه دلیلی در کار نیست. او میگوید تجربه دولت خاتمی این را نشان داد اما نمیگوید دولت خاتمی از چه جهت اختیارات کمی داشت. جالب است که اصلاحطلبان هرگاه درباره اوضاع اقتصادی صحبت میکنند از اوضاع خوب اقتصاد در دوره خاتمی یاد میکنند و در آن وقت هیچ حرفی از اختیارات کم دولت به میان نمیآورند.
بهعلاوه باید از نبوی پرسید اگر دولت ۱۵ درصد قدرت را دارد بهتر نیست اصلاحطلبان عطای در دست گرفتن دولت را به لقایش ببخشند؟ همه ما تلاش همهجانبه اصلاحطلبان در دروههای مختلف انتخابات ریاستجمهوری را به یاد داریم؛ چرا اصلاحطلبان برای کسب ۱۵ درصد قدرت اینچنین به آب و آتش میزنند؟
متاسفانه بیان ادعاهای بیسروته در میان سیاستمداران ما به امری متداول بدل شده است و رسانهها هم در این زمینه کمکاری میکنند. سیاستممدا باید برای ادعایش استدلال داشته باشد و اگر استدلالی ارائه نکرد باید رسانه او را مواخذه کند نهاینکه مانند روزنامه سازندگی هیچ نگوید.
***
حمایت سپاه از شهرداری تهران
دیروز حضور فرمانده سپاه محمدرسولالله(ص) تهران در شورای شهر با مراسم تحلیف شهردار تهران مقارن شد و سردار یزدی از آمادگی سپاه تهران برای کمک به حناچی خبر داد.
این اتفاق با استقبال روزنامه اعتماد روبهرو شد. روزنامه اعتماد نوشت: «قطعا همکاری سپاه و شهرداری تهران نتایج مثبت زیادی برای شهروندان تهرانی به همراه خواهد داشت چرا که پیش از این نیز پروژههای مهم و بزرگی با همکاری شهرداری تهران و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا به سرانجام رسیده یا قرار است به سرانجام برسد که از میان آنها میتوان به «اجرای باقیمانده عملیات احداث محور کمکی بزرگراه بسیج، اجرای باقیمانده عملیاتاحداث تقاطع بسیج با خیابان پیروزی، افزایش ظرفیت بزرگراه صدر، ادامه اتوبان یادگار امام، ادامه اجرای عملیات بزرگراه شهید زینالدین و...» اشاره کرد.
اظهارات فرمانده سپاه محمد رسولالله دل شهردار جدید و اصلاحطلبان را از استرس تهی و اسباب آرامش را فراهم کرد زیرا این سخنان به معنای آن است که نهادهای مهمی چون سپاه که تا پیش از این شایعههایی درباره اختلافنظر آنها با حناچی بهواسطه برادرش توسط جریانی خاص مطرح میشد نه تنها واقعیت ندارد بلکه یزدی در قامت یک فرمانده نظامی به صورت کامل از حناچی حمایت میکند تا به شایعهها پایان دهد. اتحادی که نفع آن نه تنها به نفع تهران و شهروندانش بلکه به نفع کشور خواهد بود تا مشکلات موجود هرچه سریعتر برطرف شود.»
***
پوپولیسم در انتصاب مدیران جوان
سایت انتخاب که حامی دولت روحانی است درباره انتصاب مدیران جوان در دولت نوشت: «دلایلی وجود دارد که اطمینان به این انتصابها را زیر سوال می برد: مهمترین دلیل آن است که غالب مدیران جوانی که اخیرا به مناصب دولتی منصوب شده اند، بدون طی کردن سلسله مراتب کاری به جایگاه خود رسیده اند...
مقام های دولت روحانی در حال استفاده تبلیغاتی از این موضوع هستند. بسیاری از آنها به ازای هر انتصاب یک مدیر جوان، یک موج تبلیغاتی به راه انداخته و روی آن سوار شده اند. آن هم در حالی که هنوز برای مردم مشخص نیست این مدیران چگونه و بر اساس کدام شایستگی به این سمت ها رسیده اند و چنانکه گفته شد آیا واقعا اختیار جایگاهی که در آن قرار گرفته اند را دارند یا خیر.
موج تبلیغاتی مقام های دولت به گونه ای است که می توان آن را با نوعی پوپولیسم از نوع نوظهور آن توصیف کرد. اینکه با این همه ابهام، یک مدیر جوان به سمت معاون وزیر منصوب کنیم و سایر وظایف را فراموش کرده و مدام روی این انتصاب مانور تبلیغاتی بدهیم، چه فرقی با اظهارات پوپولیستی و توده پسند مقام های دولت های نهم و دهم دارد؟...
کاری که دولت اکنون انجام داده، در واقع دور زدن افکار عمومی است؛ مدیری جوان و البته بدون شایستگی لازم به سمتی منصوب می شود و در عین حال هیچ اختیاری از خود ندارد و صرفا از مدیر و فرد صاحب نفوذی که او را به این جایگاه رسانده حرف شنوی دارد؛ با این رویه، مدیران جوان بدون هیچ اختیاری فقط به یک ماشین امضا تبدیل می شوند؛ امضاهایی که به دستور افراد دیگری در پشت پرده انجام می شود.»
***
اصلاحطلبان در انتخابات آینده باز هم ائتلاف میکنند؟
محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب به روزنامه آرمان گفته است: «در شرایط کنونی اصلاحطلبان دو راه بیشتر پیش روی خود نمیبینند و راه سومی وجود ندارد. نخست اینکه اصلاحطلبان هیچ گاه نباید با صندوقهای رای قهر کنند و همواره و تحت هر شرایطی در صحنه باید باقی بمانند و دوم اینکه اگر احساس کنند که حتی قدرت تاثیرگذاری اندکی نیز نخواهند داشت سیاستورزی اصلاحطلبانه را تعطیل کنند و خانهنشین شوند. البته این خانهنشین شدن نیز در دو حالت خود را نشان خواهد داد. نخست رویکرد منفعلانه و فاصله گرفتن از فضای سیاسی و دوم رویکرد ساختارشکنانه که هر دو قابل قبول نیست. بنده معتقدم استراتژی اصلاحطلبان باید این باشد که با صندوقهای رای قهر نکنند. اگر این رویکرد را باور داشته باشیم باید به دنبال استفاده از بهترین نیروهای خود برای انتخابات آینده باشیم. البته این مساله مستلزم سعه صدر نهادهای نظارتی و فراخ بودن فضای فعالیت اصلاحطلبان در آینده است...
در انتخابات آینده استراتژی اصلی جریان اصلاحات اولا و بالذات استفاده از نیروهای خودی است. این رویکرد مستلزم رفتار متسامحانه و قاعدهمند نهادهای نظارتی خواهد بود... اگر جریان اصلاحات با عدم تایید صلاحیت نیروهای خود مواجه شود لاجرم به صورت نسبی به نقش پذیری خود میاندیشد و تصمیمی اتخاذ خواهد کرد که متناسب با شرایط روز جامعه باشد. به ناچار تکلیف اصلاحطلبان در انتخابات آینده ائتلاف خواهد بود و قرار نیست اصلاحطلبان کنار گود بنشینند و تماشا کنند. »
عطریانفر در این مصاحبه از ضرورت ائتلاف میگوید و قبلا هم در مصاحبههایی از بررسی گزینه حمایت از لاریجانی توسط اصلاحطلبان خبر داده بود. از کنار هم گذاشتن این صحبتها بوی برنامهریزی برای حمایت از علی لاریجانی در انتخابات بعدی به مشام میرسد.