جوانان در هر جای دنیا و در هر کشوری به واسطه‌ی توان و نیروی جوانی، انگیزه بالا، پتانسیل و استعدادهایی که دارند از جمله سرمایه های اصلی یک کشور به حساب می آیند که در رشد و پیشرفت جامعه ی خود نقش تعیین کننده ای دارند.
در ایران جوانان یک سوم جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند که این امر می‌تواند هم یک فرصت عالی و هم یک تهدید محسوب گردد. تهدید از آن جهت که سازمان دهی و فراهم کردن بستر زندگی و ایجاد اشتغال برای این تعداد جوان کار ساده‌ای نبوده و اگر درست صورت نگیرد آسیب های اجتماعی خانمان سوزی نظیر اعتیاد و فحشا را در پی خواهد داشت. چیزی که امروز در جامعه ی ما قابل مشاهده است. اما از آنجایی که جوانان نیروی محرکه ی کشور محسوب می‌شوند و در رشد و پیشرفت ایران نقش چشم گیری می‌توانند داشته باشند به این امر می‌توان به عنوان یک فرصت نگاه کرد.
بزرگان در برخورد با جوانان
از دیرباز تا کنون همواره جوانان نقش برجسته‌ای در آینده ی کشور داشته‌اند. در بستر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بدون شک این جوانان بودند که پیروز میدان شدند. در دفاع مقدس فرماندهان جنگ را امثال باقری‌های ۲۷ ساله تشکیل داده بودند.
بسیاری از آن جوانان انقلابی که نسل اولی ها محسوب می‌شوند اکنون زمام‌داران جمهوری اسلامی هستند اما گویی یادشان رفته که خود روزی جوان بودند و به آنها اعتماد شد آن هم در آن زمانی که کشور در شرایط بسیار سخت‌تری نسبت به حال به سر می‌برد و حال نوبت آن رسیده که آنها به جوان تر‌ها و نسل‌های بعدی اعتماد کنند. آنها به کلی از یاد برده‌اند که قلب تپنده ی ایران اسلامی و آینده سازان کشور جوانان هستند و باید به آنها میدان داد باید از آنها در ارکان نظام بهره جست و برای مدیریت کشور در آینده آنها را آماده کرد.
در روزگاری که وزیر خارجه‌ی اتریش ۲۹ سال بیشتر ندارد میانگین سنی کابینه ی دولت های ایران در هر دوره نسبت به دوره ی قبل افزایش داشته.
حضرت امام معتقد بودند که در رژیم سابق به جوانان بی‌اعتنایی میشد. پس از انقلاب نیز نظاره گر بودیم که در زمینه های مختلف مسئولیت های مهمی به آنان محول شد. اما جوانان دیروز که آن زمان به آنها اعتماد شد دیگر حاضر نیستند این روند را تکرار کنند و به نسل های بعدی و جوانان امروز اعتماد کنند.
ساعده سیما، فعال جوان اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، در این مورد گفته است: شاید جوانان امروز در ایجاد نسل اول اصلاحات نقشی نداشتند، ولی خود از نظر تفکر و بلوغ سیاسی متولد اصلاحات هستند. اگر به جوانان فرصت کافی داده شود بدون شک به خوبی از عهده مسئولیت ها بر می آیند. جوانان ثابت کرده اند که قابل اعتمادند و بین حرف تا عملشان فاصله ای نیست و توان تصمیم گیری و مدیریت و اجرا را دارند.
جوانان و فعالیت های سیاسی
جوانان همواره در عرصه های سیاسی و اجتماعی فعالیت های چشم گیری داشته‌اند تا جایی که می‌توان گفت احزاب موفق عموما از شاخه جوانان قدرتمندی بهره مند بوده‌اند. هرچند در میان احزاب و جناح های سیاسی اصلاح طلبان تا کنون بیش از سایرین به جوانان میدان داده‌اند. در سال ۷۶ این جوانان اصلاح طلب بودند که در قالب دفتر تحکیم وحدت و انجمن‌های اسلامی از سید محمد خاتمی برای حضور در انتخابات دعوت کردند و خاتمی ساز شدند. پس از سال ۸۴ که اصلاح طلبان شکست انتخاباتی سنگینی را متحمل شدند و بزرگان اصلاح طلب سکوت اختیار کردند و خود را باخته بودند این جوانان بودند که دوباره شور و اشتیاق را به اردوگاه اصلاحات آوردند و جانی دوباره به اصلاحات بخشیدند. در پاییز ۹۱ زمانی که فضا برای فعالیت اصلاح طلبان بسیار بسته بود جوانان ساکت ننشستند و در صدد برآمدند تا ستاد ملی جوانان اصلاح طلب را برای حضور در انتخابات ۹۲ به راه اندازند. این حرکت دلگرمی و نیروی محرکی برای بزرگان اصلاح طلب شد تا آنها امید خود را دوباره بازیابند و انتخابات ۹۲ را جدی تر دنبال کنند. این ستاد نیروی محرکه ای بود برای حضوری قدرتمند در انتخابات ریاست جمهوری که به پیروزی انجامید. همان جوانانی که در انتخابات ۹۲ نقش بسزایی را ایفا کردند خود را به صورت جدی تر در قالب احزاب سیاسی برای انتخابات مجلس ۹۴ آماده میکنند با این تفاوت که این بار جوانان باید جدی‌تر گرفته شوند و سهمی از لیست‌های انتخاباتی داشته باشند.
جوانان و انتخابات مجلس ۹۴
نور محمدی جوان ترین عضو شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات از نسل اولی ها گله مند است که چرا فضا را برای حضور جوانان در عرصه ی مدیریت باز نمی‌کنند و حاضر نمی‌شوند به جوانان میدان بدهند. این عضو ستاد جوانان اصلاح طلب معتقد است که ناکارآمدی سیستم مدیریتی کشور به دلیل تغییر نکردن مدیران است، او هم چنین می‌گوید که در جریان اصلاحات نیز نیاز به پوست اندازی و چرخش نیروها اجتناب ناپذیر است. نورمحمدی انتخابات ۹۴ را انتخابات نسل دومی اصلاح طلبی تلقی میکند که شاید لیستی از چهره های جوان با تایید سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی ارائه شود.
از صحبت های سعید نورمحمدی می‌توان دریافت که جوانان به دنبال سهمی از فعالیت های خود هستند. جوانان پوستر چسبان گذشته حال خود تبدیل به مدیرانی سیاست مدار شده اند که احساس میکنند توانایی و قدرت تغییر در عرصه‌ی مدیریتی در جهت پیشرفت کشور را دارند.
هم چنین دکتر عارف نیز از حضور جوانان در عرصه ی سیاست حمایت کردند و سخن از تغییر نسل مدیران را به میان آوردند و اذعان داشتند که نمی‌خواهیم جوانان در حد پوستر چسبان باقی بمانند و باید بیش از گذشته آنها را با انقلاب آشنا کرد.
سخنان رییس بنیاد امید ایرانیان نشان می‌دهد که دیگر زمان آن فرا رسیده تا بزرگتر ها جای خود را به جوانتر ها بدهند تا شاید با این تغییر نسل مدیریتی بتوان زمینه‌ی پیشرفت هر چه سریعتر کشور را مهیا کرد.
چندی پیش امیر حسین خازه رییس شاخه جوانان حزب ندا در تهران و از اعضای ستاد جوانان اصلاح طلب در گفت و گو با روزنامه ی صبح به نقش جوانان در انتخابات اشاراتی داشت و گفت جوانان موتور محرک اصلاح طلبی هستند و توانسته اند از سال ۷۶ تا کنون در تمامی دوره ها با استفاده از تجربیات بزرگان چراغ اصلاحات را روشن نگاه دارند. رئیس اسبق سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار پویایی و نشاط جریان اصلاحات را مدیون جوانان می‌داند و معتقد است اگر امروز به آنها بی اعتنایی شود شاید در آینده دیگر کسی نباشد که پرچم اصلاح طلبی را بالا نگه دارد.
این حرف ها هشداری برای بزگان است تا جوانان جدی تر گرفته شوند. جوانان از اینکه به آنها به پیاده نظام نگاه شود گله دارند. جوان امروز حرف دارد ایده دارد و باید اجازه داد که ایده های آنها مطرح شود.
جوانان حاضرند به دعواهای سیاسی برخی از نسل اولی ها که اغلب به دلیل تضاد در منافع شخصی است پایان دهند. این روش و منش جوانان امروز می‌تواند در آینده از اختلافات بیهوده ی دو جناح بکاهد تا شاید دعواهای بی حاصل سیاسی نیز پایان یابد و به جای حرکت در جهت منافع شخصی در جهت منافع ملی حرکت کنیم.
در ایران جوانان یک سوم جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند که این امر می‌تواند هم یک فرصت عالی و هم یک تهدید محسوب گردد. تهدید از آن جهت که سازمان دهی و فراهم کردن بستر زندگی و ایجاد اشتغال برای این تعداد جوان کار ساده‌ای نبوده و اگر درست صورت نگیرد آسیب های اجتماعی خانمان سوزی نظیر اعتیاد و فحشا را در پی خواهد داشت. چیزی که امروز در جامعه ی ما قابل مشاهده است. اما از آنجایی که جوانان نیروی محرکه ی کشور محسوب می‌شوند و در رشد و پیشرفت ایران نقش چشم گیری می‌توانند داشته باشند به این امر می‌توان به عنوان یک فرصت نگاه کرد.
بزرگان در برخورد با جوانان
از دیرباز تا کنون همواره جوانان نقش برجسته‌ای در آینده ی کشور داشته‌اند. در بستر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بدون شک این جوانان بودند که پیروز میدان شدند. در دفاع مقدس فرماندهان جنگ را امثال باقری‌های ۲۷ ساله تشکیل داده بودند.
بسیاری از آن جوانان انقلابی که نسل اولی ها محسوب می‌شوند اکنون زمام‌داران جمهوری اسلامی هستند اما گویی یادشان رفته که خود روزی جوان بودند و به آنها اعتماد شد آن هم در آن زمانی که کشور در شرایط بسیار سخت‌تری نسبت به حال به سر می‌برد و حال نوبت آن رسیده که آنها به جوان تر‌ها و نسل‌های بعدی اعتماد کنند. آنها به کلی از یاد برده‌اند که قلب تپنده ی ایران اسلامی و آینده سازان کشور جوانان هستند و باید به آنها میدان داد باید از آنها در ارکان نظام بهره جست و برای مدیریت کشور در آینده آنها را آماده کرد.
در روزگاری که وزیر خارجه‌ی اتریش ۲۹ سال بیشتر ندارد میانگین سنی کابینه ی دولت های ایران در هر دوره نسبت به دوره ی قبل افزایش داشته.
حضرت امام معتقد بودند که در رژیم سابق به جوانان بی‌اعتنایی میشد. پس از انقلاب نیز نظاره گر بودیم که در زمینه های مختلف مسئولیت های مهمی به آنان محول شد. اما جوانان دیروز که آن زمان به آنها اعتماد شد دیگر حاضر نیستند این روند را تکرار کنند و به نسل های بعدی و جوانان امروز اعتماد کنند.
ساعده سیما، فعال جوان اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، در این مورد گفته است: شاید جوانان امروز در ایجاد نسل اول اصلاحات نقشی نداشتند، ولی خود از نظر تفکر و بلوغ سیاسی متولد اصلاحات هستند. اگر به جوانان فرصت کافی داده شود بدون شک به خوبی از عهده مسئولیت ها بر می آیند. جوانان ثابت کرده اند که قابل اعتمادند و بین حرف تا عملشان فاصله ای نیست و توان تصمیم گیری و مدیریت و اجرا را دارند.
جوانان و فعالیت های سیاسی
جوانان همواره در عرصه های سیاسی و اجتماعی فعالیت های چشم گیری داشته‌اند تا جایی که می‌توان گفت احزاب موفق عموما از شاخه جوانان قدرتمندی بهره مند بوده‌اند. هرچند در میان احزاب و جناح های سیاسی اصلاح طلبان تا کنون بیش از سایرین به جوانان میدان داده‌اند. در سال ۷۶ این جوانان اصلاح طلب بودند که در قالب دفتر تحکیم وحدت و انجمن‌های اسلامی از سید محمد خاتمی برای حضور در انتخابات دعوت کردند و خاتمی ساز شدند. پس از سال ۸۴ که اصلاح طلبان شکست انتخاباتی سنگینی را متحمل شدند و بزرگان اصلاح طلب سکوت اختیار کردند و خود را باخته بودند این جوانان بودند که دوباره شور و اشتیاق را به اردوگاه اصلاحات آوردند و جانی دوباره به اصلاحات بخشیدند. در پاییز ۹۱ زمانی که فضا برای فعالیت اصلاح طلبان بسیار بسته بود جوانان ساکت ننشستند و در صدد برآمدند تا ستاد ملی جوانان اصلاح طلب را برای حضور در انتخابات ۹۲ به راه اندازند. این حرکت دلگرمی و نیروی محرکی برای بزرگان اصلاح طلب شد تا آنها امید خود را دوباره بازیابند و انتخابات ۹۲ را جدی تر دنبال کنند. این ستاد نیروی محرکه ای بود برای حضوری قدرتمند در انتخابات ریاست جمهوری که به پیروزی انجامید. همان جوانانی که در انتخابات ۹۲ نقش بسزایی را ایفا کردند خود را به صورت جدی تر در قالب احزاب سیاسی برای انتخابات مجلس ۹۴ آماده میکنند با این تفاوت که این بار جوانان باید جدی‌تر گرفته شوند و سهمی از لیست‌های انتخاباتی داشته باشند.
جوانان و انتخابات مجلس ۹۴
نور محمدی جوان ترین عضو شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات از نسل اولی ها گله مند است که چرا فضا را برای حضور جوانان در عرصه ی مدیریت باز نمی‌کنند و حاضر نمی‌شوند به جوانان میدان بدهند. این عضو ستاد جوانان اصلاح طلب معتقد است که ناکارآمدی سیستم مدیریتی کشور به دلیل تغییر نکردن مدیران است، او هم چنین می‌گوید که در جریان اصلاحات نیز نیاز به پوست اندازی و چرخش نیروها اجتناب ناپذیر است. نورمحمدی انتخابات ۹۴ را انتخابات نسل دومی اصلاح طلبی تلقی میکند که شاید لیستی از چهره های جوان با تایید سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی ارائه شود.
از صحبت های سعید نورمحمدی می‌توان دریافت که جوانان به دنبال سهمی از فعالیت های خود هستند. جوانان پوستر چسبان گذشته حال خود تبدیل به مدیرانی سیاست مدار شده اند که احساس میکنند توانایی و قدرت تغییر در عرصه‌ی مدیریتی در جهت پیشرفت کشور را دارند.
هم چنین دکتر عارف نیز از حضور جوانان در عرصه ی سیاست حمایت کردند و سخن از تغییر نسل مدیران را به میان آوردند و اذعان داشتند که نمی‌خواهیم جوانان در حد پوستر چسبان باقی بمانند و باید بیش از گذشته آنها را با انقلاب آشنا کرد.
سخنان رییس بنیاد امید ایرانیان نشان می‌دهد که دیگر زمان آن فرا رسیده تا بزرگتر ها جای خود را به جوانتر ها بدهند تا شاید با این تغییر نسل مدیریتی بتوان زمینه‌ی پیشرفت هر چه سریعتر کشور را مهیا کرد.
چندی پیش امیر حسین خازه رییس شاخه جوانان حزب ندا در تهران و از اعضای ستاد جوانان اصلاح طلب در گفت و گو با روزنامه ی صبح به نقش جوانان در انتخابات اشاراتی داشت و گفت جوانان موتور محرک اصلاح طلبی هستند و توانسته اند از سال ۷۶ تا کنون در تمامی دوره ها با استفاده از تجربیات بزرگان چراغ اصلاحات را روشن نگاه دارند. رئیس اسبق سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار پویایی و نشاط جریان اصلاحات را مدیون جوانان می‌داند و معتقد است اگر امروز به آنها بی اعتنایی شود شاید در آینده دیگر کسی نباشد که پرچم اصلاح طلبی را بالا نگه دارد.
این حرف ها هشداری برای بزگان است تا جوانان جدی تر گرفته شوند. جوانان از اینکه به آنها به پیاده نظام نگاه شود گله دارند. جوان امروز حرف دارد ایده دارد و باید اجازه داد که ایده های آنها مطرح شود.
جوانان حاضرند به دعواهای سیاسی برخی از نسل اولی ها که اغلب به دلیل تضاد در منافع شخصی است پایان دهند. این روش و منش جوانان امروز می‌تواند در آینده از اختلافات بیهوده ی دو جناح بکاهد تا شاید دعواهای بی حاصل سیاسی نیز پایان یابد و به جای حرکت در جهت منافع شخصی در جهت منافع ملی حرکت کنیم.