پروین پناهنده- برخی نان را به نرخ روز می خورند و خوب هم می خورند، روزگار این بوقلمون صفت ها مصداق بارز "هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو" است چرا که برای حفظ منافع شخصی خود، به راحتی رنگ عوض می کنند و از هیچ ترفندی برای خوش آمد طرف مقابل که منفعتشان در گرو رضایت اوست، ابا ندارند.
کد خبر: ۹۹۰۵۴۸
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۴ 02 September 2021

 در نقطه مقابل این گروه، افرادی هستند که نان را به نرخ دسترنجشان می خورند و راه زندگی و مرامشان در  "نان از دسترنج خویش خوردن، به از حاجت به نزد خلق بردن" خلاصه می شود. آن ها نان از بازو می خورند ولی زیر بارمنت نمی روند.

برخی هم به طرق دیگر، حلال یا غیرحلال نان می خورند و روزگار می گذرانند که در این مطلب مجال پرداختن به آن نیست و خود دانند و خدای خود.

اما در بین این نان خورها که در تمام ادوار تاریخ بوده اند، هستند و خواهند بود، چند سال و شاید بتوان گفت یک دهه ای می شود در پس مشکلات معیشتی و اقتصادی، بی تدبیری و سوء مدیریت ها  گروهی پا گرفته اند که خود به دو دسته تقسیم می شوند عده ای به جبر روزگار و از سر نداری و گروهی هم از سر فرصت طلبی، نان و روزی خود را در لا به لای زباله ها می جویند.

بارها سکانس هایی تلخ از زندگی این گروه که متاسفانه رد پای کودکان در بین آن ها پررنگ است، روایت و به تبع آن برای حذف این گروه از نان خورها، راهکارهایی ارائه و حرکت هایی انجام شده است هر چند گشتی در شهر نشان می دهد همچنان واقعیت با انتظارات فاصله بسیاری دارد و هنوز هم عده ای که تعدادشان کم نیست روزها در خیابان ها، کوچه و پس کوچه ها به دنبال زباله می گردند و شب ها تا خروسخوان، لا به لای زباله ها می لولند و آن ها را تفکیک می کنند و این بحرانی است که نشان می دهد یک جای کار می لنگد و ذهن خفته بسیاری برای حل این معضل اجتماعی هنوز از خواب زمستانی بیدار نشده است.

به یقین در نتیجه تداوم این بی تفاوتی و رکود، کابوس چند ساله نان به نرخ زباله خوردن و جستجوی زندگی در لا به لای زباله ها، ماندگار و این شیوه پای خود را در انواع گروه های نان خوردن سفت می کند.

"نان خوردن به نرخ جان و سلامت"، واقعیت تلخ این گروه است که با اما و اگر قابل توجیه نیست به خصوص در این روزهای کرونایی، چرا که بی خیالی و بی هراسی بیشتر زباله گردها که کارشان روز و شب و حتی تعطیلی ندارد در برابر کرونا را از ظاهرشان که نه ماسکی بر چهره دارند و نه دستکشی بر دست، می توان بدون هیچ سانسوری مشاهده کرد و پی به عمق فاجعه ای برد که زنگ خطر آن برای سلامت شهر خیلی وقت است در حالی به صدا درآمده که انگار آستانه پایین شنوایی برخی متولیان امر تاب شنیدن آن را ندارد!

 

 

 

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار