به گزارش تابناک کردستان، صندوقهای رأی در تمام نقاط دنیا، بهترین ابزار تعیین کننده میزان مقبولیت عملکرد یک طیف سیاسی نزد مردم هستند، این مقبولیت بسته به عملکردها، در طول زمان بین دستههای مختلف سیاسی دست به دست میشود یعنی ممکن است همان کسانی که امسال به یک جریان سیاسی اعتماد کردهاند، به هر دلیلی، در مدتی کوتاه و با انتخابی دیگر، از آن جریان سلب اعتماد کرده و اداره امور را به رقبای آنها بسپارند.
در کشور ما هم این قاعده جهانی ساری و جاری است و مروری بر تاریخ انتخابهای مختلف مؤید این است که مردم در دورههای مختلف، نتایجی را پای صندوقهای رأی رقم زدهاند که آن نتایج در تضادی آشکار با انتخابهای دوره قبل از آن بوده و نمونه واضح این امر هم انتخاب دولت اصلاحات و سرخوردگی مردم از عملکرد آن دولت و گرایش به رویهای بود که هیچ سنخیتی با اصلاحطلبی نداشت و ایضاً رویگردانی این مردم از شیوه ناصواب عملکرد دولت مهرورز و انتخاب گفتمان اعتدال بود که قرابتش با تفکر اصلاحطلبی ملموس است.
این مثال باید روشن کرده باشد که مردم به سادگی در رویکرد خود درباره سیاسیون تجدیدنظر کرده و در زمان مناسب به هر بدعهدی یا ضعف عملکردی واکنش درخور نشان میدهند.
پیروزی حسن روحانی در انتخابات خرداد 92 یک پیروزی قاطع نبود و این واقعیت را همه فعالان سیاسی میدانند ـ هرچند بر سر دلایل امر، اتفاق نظر نداشته باشند ـ اما چیزی که ممکن است نزد رئیس جمهور و نزدیکترین یارانش، اصلاحطلبان و نیز حامیان دولت به فراموشی سپرده شده باشد آن است که رأی بالاتر از میانگین کشوری روحانی در برخی استانها، در پیروزی وی نقشی کلیدی داشت و یکی از آن استانها، کردستان بود.
طبق آمارهای اعلام شده حدود 72 درصد از مردم کردستان(مشارکتکنندگان در انتخابات)، خردادماه 92 به روحانی رأی دادند که به نظر میرسد وعدههای داده شده به مردم این استان توسط رئیس جمهور، مهمترین دلیل حمایت قاطع از وی بود، اما اکنون خوشبینترین حامی روحانی در کردستان هم نمیتواند ادعا کند سرمایه اجتماعی دولت «تدبیر و امید» در این استان نسبت به سال 92 حداقل دست نخورده باقی مانده است بلکه حامیان سرسخت تفکر «اعتدال» هم پذیرفتهاند که به پایگاه اجتماعی اصلاحات و اعتدال در کردستان ضربه وارد شده و دلیل اصلی امر هم، ضعف عملکرد منصوبان دولت یازدهم در کردستان است.
اینکه بخشی از مشکلات موجود در کردستان در سایر نقاط کشور هم وجود دارد و نمیتوان عملکرد مدیران دولت در کردستان را در پدید آمدن آنها دخیل دانست، امری بدیهی است ولی نباید کتمان کرد که برخی مشکلات در کردستان، که نوعی رخوت را بر امور اجرایی استان حاکم کرده ناشی از به کارگیری افراد ناتوان در پستهای مدیریتی توسط دولت است و بیرمقی بدنه دولت در کردستان سبب شده مردم از تفکری که در مقطع زمانی حاضر، روحانی پرچمدار آن است تا اندازهای دلسرد و حتی رویگردان شوند و سند این مدعا، نتایج رقم خورده در انتخابات مجلس دهم در کردستان است.
«لیستامید و حامیاندولت» با وجود پیروزیهای انتخاباتی که در برخی حوزههای انتخابیه کشور به دست آوردهاند باید بپذیرند که در کردستان شکست خوردهاند و باور کنند این حقیقت با هیچ توجیهی قابل کتمان نیست و یکی از عمدهترین دلایل این شکست هم، ناکارآمدی و ضعف عملکرد منصوبان دولت در این استان است.
با این اوصاف و در حالی که دولت حسن روحانی، از طرفی در سال پایانی عمرش بیش از هر زمان دیگری برای عملی کردن وعدههای بر زمین مانده خود به حمایت نمایندگان مجلس نیازمند است و از طرف دیگر گوشه چشمی هم به انتخابات سال آینده ریاست جمهوری دارد، به نظر نمیرسد دولتمردان در مرکز از وضعیت پیش آمده در کردستان و آنچه در انتخابات رقم خورده خرسند باشند اما کار از کار گذشته و شاید تنها راه پیش روی دولت برای ترمیم آسیب وارده به سرمایه اجتماعیاش در کردستان دست زدن به تغییر مدیریتی در استان، با همفکری منتخبان مردم در مجلس دهم باشد.